- تحقيق درباره ده نامه نويسي
فهرست مطالب
چكيده
اصل مقاله
مقدمه
پيشينه ي تحقيق:
منشأدهنامه ها،تأثيروتأثرها
دوره ومحدوده ي رواج دهنامه سرايي
محتواي دهنامه ها:
تقسيم بندي دهنامه ها
ساختار دهنامه ها
1-تعداد نامهها:
2- قالب
3- وزن:
4- عناصر تشكيل دهنده:
5- شخصيتها
6- نام دهنامه ها:
غزل
مثنوي
خلاصه سخن
حكايت
تمامي سخن
معرفي ده نامهها به ترتيب تاريخي
1- ويس و رامين فخرالدين اسعد گرگاني(وفات بعد از 446):
2- سي نامه سيد حسن عزيزي حسيني(قرن 6):
3- صحبت نامه همام تبريزي(714-636):
4- سي نامه يا عشق نامه اميرحسين يهروي(714-646/641):
5- روح العاشقين و منطق العشاق خسرو دهلوي(725-651):
6- منطق العشاق يا دهنامه اوحدي (738-673):
7- دهنامه يا تحفه العشاق ركن صاين (م. 764):
8- عشاق نامه عبيد زاكاني(م.772/771):
9- دهنامه عماد فقيه(773-690):
10- فراق نامه سلمان ساوجي (778-709):
11- محبت نامه خوارزمي (اواخر 7 و اوايل 8):
12- روح العاشقين شاه شجاع (786-759):
13- سعد وهمايون عبدالرحيم سپاهاني شيرازي(قرن 8):
14-محبت نامه يا دهنامه ابن نصوح فارسي(شيرازي)(م.793):
15-محب و محبوب اختيار (قرن 8):
16- محبت نامه يا انيس العارفين منوچهر بديع تبريزي(قرن 8):
17- دهنامه يا روضه المحبين ابن عماد شيرازي(خراساني)(م.800 يا 838):
18- محبوبالقلوب يا دهنامه حريري (قرن 9):
19-محبت نامه ميرمخدوم حسيني نيشابوري (م.830):
20- سينامه يا محب ومحبوب كاتبي ترشيزي(م.839 يا 838)
21- بهرام و گل اندام امين الدين صافي (قرن 9):
22-دهنامه محمود عارفي هروي(853-792):
23-دهنامه فتاحي جسيبك نيشابوري (م. 852):
24-روضه العاشقين يا دهنامه عزيزالله بخاري(زاهدي)(قرن 9):
25-دهنامه خواجه محمودبرسه نيشابوري(م.872):
26-دهنامه(عشرت نامه)عيشي شيرازي (زنده در 828):
27-دهنامه شاه اسماعيل (930-866):
28-دهنامه تذروي ابهري(م.975):
29-نامههايامكاتبات منظوم شاهزاده عليقلي ميرزا اعتضاد السلطنه قاجار(1298-1238):
30- عشق نامه نظامي:
نتيجه گيري
مراجع و منابعچكيده
دهنامه ها و سي نامهها يك نوع ادبي و زير مجموعه اي از منظومه هاي داستاني عاشقانه است كه شاعر در آن، طيّ ده يا سي نامه عاشقانه با ساختاري ويژه، گفتگويي ميان عاشق و معشوق را به رشته ي شعر ميكشد. ميتوان شروع تقريبي دهنامه و سي نامه سرايي را از قرن پنج و دوره اصلي رواج آن را قرن هشت دانست. از آنجا كه تاكنون پژوهش جامعي در اين باره صورت نگرفته، در اين مقاله به تحليل محتوا و ساختار اين گونه ي ادبي پرداخته شده و 30 دهنامه و سي نامه به ترتيب تاريخي معرفي شده است.اصل مقاله
دهنامه ها و سي نامهها يك نوع ادبي و زير مجموعه اي از منظومه هاي داستاني عاشقانه است كه شاعر در آن، طيّ ده يا سي نامه عاشقانه با ساختاري ويژه، گفتگويي ميان عاشق و معشوق را به رشته ي شعر ميكشد. ميتوان شروع تقريبي دهنامه و سي نامه سرايي را از قرن پنج و دوره اصلي رواج آن را قرن هشت دانست. از آنجا كه تاكنون پژوهش جامعي در اين باره صورت نگرفته، در اين مقاله به تحليل محتوا و ساختار اين گونه ي ادبي پرداخته شده و 30 دهنامه و سي نامه به ترتيب تاريخي معرفي شده است.مقدمه
استفاده از قالب نامه براي بيان انديشهها مقوله ي تازه اي نيست و فن نامه نگاري در ادبيات فارسي پيشينه اي طولاني دارد. براي مثال از دوران ساساني نامههايي اداري به دست آمده كه قديميترين نمونه هاي نامه نگاري است. نامه هاي ديواني قرن هفتم ميلادي، مجموعه نامههايي به زبان سغدي (تفضلي، 1378: 358 و 107، 88) و نامه هاي سياسي در ادبيات پهلوي چون نامه هاي انوشيروان و مكاتبات بهرام گور و بزرگان ايران نيز حائز اهميت است. رساله اي نيز به نام آيين نامه نويسي از دوره ي ساساني در دست است كه هدف آن فراهم آوردن الگوهايي براي نويسندگي دبيران بوده است. (آسانا، 1371: 172-166) منشآت و مكتوبات نيز نمونههايي از اهميت اين فن است.
نامه نگاري و گفتگو با معشوق نيز در ادبيات غنائي سابقه دارد چنانكه به عنوان سنتي ادبي در اكثر منظومه هاي عاشقانه (ويس و رامين، سحر حلال و فرهاد و شيرين وحشي و…) و در ديگر انواع شعر به صورت محاوره عاشقانه و پيغامهاي شفاهي (منوچهري) به چشم ميخورد. مجموعه هاي مستقلي به نظم و نثر نيز به نامههايي در ناز و نياز عاشق و معشوق اختصاص يافته است مثل ناز و نياز[[[مجنون رفيقي شاعر قرن 9 و 10 (منزوي، 1365: 5/38 و خزانه دارلو، 1375: 512)، مراسله الوداد كه احتمالاً در عصر صفوي يا پس از آن نگاشته شده است. (دانش پژوه، 1340: 12/2922) و ناز و نياز از آگه بن يمين شبرغاني. (متوفي1005)
در بعضي كتابها نيز به عشق و مسائل آن به عنوان يك موضوع علمي پرداخته شده است و از مسائلي چون نامه نگاري عاشق و معشوق و آميختن مركب نامه با اشك يا خون و… صحبت ميشود مانند روضه المحبين ابن قيم جوزي و طوق الحمامه ابن حزم آندلسي در ادبيات عرب.
قسمتي از كتابهايي هم كه براي آموزش عملي فنّ نامه نگاري تأليف شده، به آموزش نامه هاي عاشقانه اختصاص يافته است. مانند انشاي فارسي عبدالله بن محمد قرن 13، مراسلات حافظ نورالله نوشاهي قرن 13، رياض العشق كه نامههايي است به عاشق و معشوق و شوهر و…، انشاي گلزار عجم از مقبول احمد گوپاموي، دلپسند از محمد اكمل ملتاني (منزوي، 1365: 5/499 و 417، 397، 382-381، 319) گلدسته انديشه از وقاري يزدي و دستور نامه نگاري (منزوي، 1348: 3/2115 و 2105) يكي از آثار جالب در اين زمينه، «پرورده خيال» محمود ميرزا قاجار است كه آن را در دستور نگارش نامه هاي عاشقانه در سال 1241 به خواهش يكي از بانوان دربار ساخته است. عناوين اين كتاب، حاوي اكثر مضامين منظومه هاي عاشقانه از قبيل دهنامه هاست و نشان ميدهد چگونه به اين مسأله به شكل يك فن نگاه ميكردهاند. (دانش پژوه، 1340: 14/3646-3644)
بدين ترتيب شاعران با در هم آميختن اين دو موضوع يعني نامه نگاري و گفتگوي با معشوق، با اصول و ضوابطي خاص، نوع ادبي دهنامه را به وجود آوردند كه انحصار در دو ويژگيِ تعداد معين و اشتمال بر گفتگوي عاشقانه آن را متمايز ميكند. (خان محمدي، 1378: 17) غالباً در كتابهايي كه راجع به انواع ادبي صحبت كردهاند، نامي از دهنامه ها و سي نامهها نيست (به استثناي واژه نامه هنر شاعري ميمنت ميرصادقي)؛ اما حق آن است كه دهنامه ها و سي نامهها را يك نوع ادبي مستقل يا زير مجموعه اي از منظومه هاي داستاني عاشقانه محسوب كرد كه از لحاظ محتوا، هدفآن بيان احساسات عاشقانه و احوال و مراتب عشق (عشق حقيقي و عرفاني يا مجازي) و رابطه ي متقابل عاشق و معشوق در گفتگويي عاشقانه، طيّ تبادل ده يا سي نامه با ساختاري ويژه، در قالب مثنوي داستاني است. به تبعيت از ساختار و محتواي دهنامه ها، نوعي از دهنامه ها يعني سي نامهها به وجود ميآيد كه تعداد آنها كمتر از دهنامه هاست. (در نوشتار حاضر، براي پرهيز از تكرار، منظور از دهنامه، سي نامه نيز خواهد بود)پيشينه ي تحقيق:
تاكنون، پژوهشي كه به تفصيل و به صورت جامع به بررسي ساختار دهنامه ها و معرفي آنها پرداخته باشد، ارائه نشده است اما برخي از پژوهشگران، به طور پراكنده به اين موضوع پرداختهاند و چند مقاله نيز در اين زمينه نوشته شده است كه غالباً جنبه ي توصيفي دارد. از جمله ي اين پژوهشها ميتوان به پژوهش ذبيح الله صفا (در تاريخ ادبيات در ايران)، ابراهيم برهان آزاد (محبت نامهها يا دهنامه ها)، رشيد عيوضي(دهنامه گويي در ادب پارسي)، محمد عباسيه كهن (دهنامه سرايي در ادب پارسي) و مهري باقري (دهنامه نويسي در ادبيات فارسي) اشاره كرد.
- تحقيق مفاهيم ده و روستا
دسته: معماري
بازديد: 36 بار
فرمت فايل: doc
حجم فايل: 129 كيلوبايت
تعداد صفحات فايل: 71تحقيق مفاهيم ده و روستا
قيمت فايل فقط 7,600 تومان
تحقيق مفاهيم ده و روستا
جغرافياي روستايي
مقدمه:
تا قبل از جنگ جهاني دوم، جغرافياي روستايي هسته مركزي مطالعات جغرافياي انساني را تشكيل ميداد. اما پس از آن مطالعات روستايي تا اندازهاي اهميتش را از دست داد و اين دقيقاً با رشد سريع تحقيقات در جغرافياي شهري در تضاد است و چنين تضادي اثرات گسترد? مراحل پيشرفت تمدن شهري را خاطرنشان ميسازد.
از پيآمدهاي انقلاب صنعتي، پيدايش شهرهاي پر جمعيت در جهان بود. به اين ترتيب نيازمنديهاي صنعت و بيش از همه تأمين خدمه و ارتباطات مربوط به آن نه تنها موجب پيدايش مراكز پر جمعيت شد كه درجه تراكم جمعيت را در سراسر جهان دگرگون ساخت. برخي نواحي مانند آسياي جنوبي و جنوب شرقي ذاتاً پر جمعيت هستند ولي توزيع جغرافيايي اين مراكز تجمع جمعيت، رابطه مستقيمي با درجه صنعتي شدن نواحي جغرافيايي دارد به طوري كه پرجمعيتترين شهرها را ميتوان در صنعتيترين مناطق جهان جستجو كرد.
انقلاب صنعتي و به دنبال آن انقلاب جمعيتي، دو نياز اصلي داشتند:
1. مواد اوليه كشاورزي بيش از پيش براي مصرف صنايع جديد.
2. مواد غذايي به مراتب بيشتر براي جمعيت افزايش يافته و پر مصرف جديد.
اين دو نياز از آغاز انقلاب صنعتي تا به امروز نه تنها كاهش نيافته كه افزوده تر نيز شده است و جوامع پيشرفته ناگزير به تأمين و تابع آن ميباشند. دو نيازي كه در بالا به آن اشاره شد سبب گسترش فضاي كشاورزي، بالا بردن هر چه بيشتر توليد و بازده زمين و رويآوري به زراعت علمي و مكانيزه و به گزيني بذر و نهال و بهبود خاك و اصلاح وضع آبياري و خشكاندن باتلاقها و زهكشي و افزايش مصرف كود و سم و مانند آن گرديد.
به اين ترتيب صنعت به كشاورزي، و كشاورزي مكانيزه به صنعت بيش از پيش وابسته گرديد؛ ضمن اينكه تغذيه جمعيتي كثير و در نتيجه تأمين مصرفي بالاتر را عهدهدار شد. سود فراوان كشتهاي تجارتي (مورد نياز جوامع صنعتي) و پيدايش صنايع جديد، بسياري از كشورها را براي انتخاب «كشاورزي يا صنعت» به مطالعه واداشت. سرانجام بحث دربار? اينكه «يك كشور بهتر است صنعتي باشد يا فلاحتي؟» از شكل ابتدايي خويش درآمد و اين واقعيت كه كشاورزي ضامن زندگي شهري است و حتي صنعت بدون آن قادر به ادامه حيات نيست به خوبي روشن گرديد. همچنين تأييد شد كه مكانيزاسيون و توسعه زراعت بيتوجه به صنعت جديد غير ممكن است. واقعيت جالب توجه ديگر اينكه: صنعت جديد، چهره و سطح زندگي انسان را در نواحي مختلف و درجه تمتع او را از مظاهر رفاه عصر جديد متفاوت ساخته و اختلاف عظيمي ميان نواحي صنعتي و غير صنعتي و شهرهاي بزرگ و كوچك و به ويژه ميان شهرها و روستاها ايجاد كرد تا آنجا كه تفاوت ميان سطح زندگي در شهر و روستا به عنوان يك ضابطه در تشخيص درجه پيشرفتگي اقتصادي مورد توجه قرار گرفت. روستاهاي جهان از دورافتادهترين تا نزديكترين آنها هنوز هم اكثراً آثار و نشانههاي يك اقتصاد بسته را ظاهر ميسازند
از ويژگيهاي يك روستا اين است كه قبل از هر چيز فعاليت كشاورزي در آن غالب باشد يعني بيش از پنجاه درصد درآمد ساكنان آن (روستاييان) از طريق كشاورزي (زراعت، باغداري، دامداري، پرورش طيور، پرورش ماهي يا زنبور عسل و ...) تأمين ميگردد. وانگهي روستا ميتواند بدون نياز به شهر به حيات خود ادامه دهد، در حالي كه شهر بي وجود روستا و بدون بهرهگيري از منابع آن محكوم به نابودي است
از مهمترين ويژگيهاي روستا غالب بودن فعاليت كشاورزي در آن ميباشد
دنياي جديد تحت تأثير نياز اقتصادي ناگزير شد رابطه خود را به طور روزافزوني با روستاها گسترش دهد و با اعلام اين نياز روستاها را هر چه بيشتر به مراكز صنعتي و شهري مرتبط سازد و عمران روستايي را در مراكز توجه قرار دهد. ولي افزايش توليد و عمران روستاها بدون شناسايي هر چه دقيقتر و كاملتر آنها غير ممكن است
در ميان علومي كه به مطالعه روستايي ميپردازند (همچون جامعه شناسي روستايي، مردم شناسي روستايي، جمعيت شناسي روستايي، اقتصاد روستايي و جغرافياي روستايي) شاخه جغرافياي روستايي تنها شاخهاي است كه به شناسايي محيط طبيعي روستا و استعدادهاي بالقو? آن در رابطه با معيشت انسان در روستا ميپردازد. تجربيات تاريخي حداقل اين نكته را در زندگي ملل كشاورز ثابت كرده است كه هر قوم به تناسب علم و اطلاعي كه از استعدادهاي خاك و آب و هوا و مردم محيط خويش داشته بر ميزان بازده توليدي خويش افزوده است
بنابراين دنياي اقتصادي امروز وقتي دربار? روستاها بحث ميكند دو موضوع را مد نظر دارد
1. افزايش توليد كشاورزي؛
2. عمران
در پايان اين مقدمه، اگر بپذيريم كه شناسايي روستا مقدمهاي است لازم بر عمران آن، بديهي است تعاريفي از روستا و شناخت ديدگاههاي جغرافيايي روستايي ميتواند به اين منظور كمك كند
تعاريف و مفاهيم ده و روستا
در فرهنگهاي فارسي روستا را ده و قريه نوشتهاند. در زبان پهلوي به روستا روستاك ميگفتند و رزداق و رسداق و رستاك ناحيهاي است در خارج شهر، مشتمل بر چند ده و مزرعه كه در آن توليد روستايي حاكم است. در واقع روستا در زبان پهلوي معني وسيعتر از ده را داشته است. در دوره ساسانيان نيز اين مفهوم در ايران مصداق داشته، «در رأس ديه با مزارع تابع آن (روستاك_ روستاق) يك نفر ديهيك قرار داشت». ديه به معني ده و جمع آن ديهها است.مؤلف معجم البلدان مقصود از روستا را در ايران هر موضوعي ميداند كه در آن مزارع و قريه باشد. اصطخري بنا به مأخذ قديمي، روستا را به معني دهستان امروزي به كار برده است. بدين ترتيب متقدمان عموماً مفهوم روستا را از ده وسيعتر دانستهاند. بنابر نظر دكتر كاظم وديعي:هر روستا پيش از آنكه يك واحد اجتماعي يا اقتصادي باشد يك واحد جغرافيايي است و اين واحد جغرافيايي ظرفي است كه اجتماع و اقتصاد آن مظروف آن است. بنابر اين در هر مطالعه و تحقيق روستايي بستر اصلي يعني واحد جغرافيايي ده را بايد مبناي كار و سر آغاز مطالعه و شناخت خود قرار داد. به عبارت ديگر انسانها و مسائل اجتماعي و اقتصادي آنها را نبايد جدا از محيط جغرافياييشان كه منبعث و متأثر از آنند در نظر گرفت.چنين نگرش و شيوه تحقيقي را به پارسي روستاشناسي ميگويند و معادل فرنگي آن تحقيقات ژئوسوسيواكونوميك است
ده و قريه سكونتگاه و جامعه كوچكي است كه نسبت به روستا مفهوم محدودتري دارد و يك واحد معيشتي است كه در يك فضاي جغرافيايي مستقر و شكل گرفته باشد. ولي روستا شامل ده يا قريه است به انضمام مزارع و فضاهاي مربوط به مراتع و باغات و پوشش طبيعي اطراف آن (گاه بعضي از مزارع ممكن است تابع دهي نبوده و به خودي خود استقلال داشته باشد كه در اين صورت يا اجتماع كوچكي در آن استقرار دارد، مثلاً يك خانواده يا بيشتر، و يا خانواري بر روي آن اسكان نيافته است كه در هر دو صورت به آن مزرعه يا كلاته ميگويند و مفهوم آن در فارسي فضاي روستايي است و در مغرب زمين فار مستد نام دارد). به ساكنان روستا، روستايي گفته ميشود و بيش از پنجاه درصد درآمد روستاييان از طريق فعاليتهاي كشاورزي (زراعت، باغداري، دامداري، پرورش طيور، پرورش ماهي يا زنبور عسل و نظاير آن) تأمين ميگردد. ده و قريه ممكن است مبتني بر كشاورزي نباشد، يعني ساكنان آن زارع، برزگر، كشاورز و دامدار روستايي نباشد، بلكه معيشت آن بر اساس فعاليتهاي ديگر همچون: استخراج معدن، صيد و صيادي، بهرهوري از آب معدني، صنايع دستي، خدمات و نظاير آن استوار باشد. اما اگر نسبت بالايي از ساكنان اين واحد معيشتي به بهرهوري از فضاها يا فعاليتهاي كشاورزي بپردازند و به عبارت ديگر مستقيماً با زمين به منظور زراعت و فعاليتهاي جنگلي سروكار داشته باشند،آن روستا ناميده ميشود
پس از خصوصيات روستا وابسته بودن آن به زمين يا بهرهوري از طبيعت است. در نتيجه هر روستا شامل حداقل يك ده است ولي معلوم نيست كه هر ده ضرورتاً روستا باشد. بنابر آنچه گفتيم، از نظر معيشت نيز ده و روستا با هم تفاوت دارند، با اين وجود در عرف واژههاي: روستا، كلاته، قريه، ده و دهكده به جاي يكديگر به كار ميروند
هنگامي ده يك واحد توليدي كشاورزي است كه عمدهترين فعاليتهاي آن زراعت، باغداري، دامداري، پرورش زنبور عسل، پرورش ماهي و يا هر فعاليت ديگري باشد كه در ده امكان تكثير دارد و توليدي را با بهرهوري مستقيم از طبيعت فراهم نمايد و روستايي بتواند از طريق آن كسب معاش كند و احتمالاً مازاد آن را نيز به خارج از ده عرضه نمايد.
زماني ده يك واحد توليدي صنعتي است كه بر صنايع روستايي استوار باشد، يعني ماد? اوليه آن در ده بدست آيد و در محيط ده نيز به مواد قابل مصرف تبديل شود، همچون :
صنايع و فرآوردههاي توليدات دامي و خوراكي، فرشبافي، صنايع استخراج سنگهاي معدني، كارگاههاي سفالگري، سراميكسازي، چينيسازي و ... .
وقتي ده بر اساس خدمات استقرار مييابد كه يكي از جنبههاي سرويس رساني در آن اساس معيشت باشد، نظير دهاتي كه بر مبناي چشمههاي آبگرم يا آبهاي معدني پا گرفته، يا دهاتي كه بر سر راه تجارتي يا در مسير بازارهاي عرضه و تقاضاي كالاهاي مصرفي و يا تجارتي شكل گرفته باشند و يا دهاتي كه در نواحي خوش آب و هوا ايجاد شده، از نظر سياحتي داراي اهميت هستند و امرار معاش ساكنان آن بر مبناي هتلداري و خدمات رساني به مسافران يا سياحان استوار است.
ترديدي نيست كه در يك قلمرو جغرافيايي معين، نخستين روستاها در مستعدترين نقاط آن به وجود آمدهاند يعني جاهايي كه بهرهبرداري از آب سهلتر و به زير كشت بردن زمين مستلزم كار كمتر و بازده بهتري بوده است. اما سيماي روستاها و نقش و مباني اقتصاديشان در سراسر جهان يكسان نيست: سيماي دهات از ناحيهاي به ناحيه ديگر متفاوت است يعني استقرارگاههاي روستايي ممكن است حالتي مجتمع و متمركز و در مواردي متفرق و پراكنده باشد كه اين مطلب مهم محتاج تحليل است. نقش و مباني اقتصادي روستاها نيز بنابر شرايط جغرافيايي محل فرق ميكند، براي مثال، ما در مناطق استوائي با روستاهايي سروكار داريم كه به تمرين زراعت متحرك مشغولند، بدين معني كه يك قطعه زمين براي چند سالي كشت ميشود و وقتي كه محصول به علت فرسودگي خاك و آفات و حشرات موذي و گياهان هرز كاهش مييابد، به قصد رفتن به ناحيهاي ديگر ترك ميشود. اين قبيل روستاها مطلقاً دامپروري نميكنند. در پارهاي موارد به روستاهايي برميخوريم كه اساساً دامپرورند و نمونه آن در ايران و خاصه در خلخال زياد داريم. در اين قبيل روستاها كوچ انجام نميشود ولي حيوان را در مسافت كم به وسيله چوپان به چرا ميفرستند، برخي روستاييان با زراعت آشنايي دارند اما اساس معيشت از دام است.
بنابراين ملاحظه ميشود كه ضمن اينكه ده يك پديد? جهاني است در هر منطقه متناسب با شرايط جغرافيايي موجود ويژگيهايي يافته و شكل و حالت خاص به خود ميگيرد.
يكي از ملاكهايي كه براي يافتن علل طبيعي يا مصنوعي پيدايش دهات ميتوان مورد استفاده قرار داد اسامي آنهاست. نگاهي به اسامي روستاها و آباديها و دهات ايران يا هر كشور ديگر ما را به اين نكته رهنمون ميسازد كه ميتوان آنها را برحسب نامشان طبقهبندي كرد. اين طبقهبندي ما را از راه معناي اسامي روستاها به علل پيدايش آنها راهنمايي ميكند. در ميان اسامي روستاها گروههاي زير از لحاظ روستاشناسي اهميت بيشتري دارند:
1. نامهايي كه معنا و مفهومي صرفاً جغرافيايي دارند و برخي حكايت از نوعي وحدت جغرافيايي ميكنند مانند:دهدشت، كندعليا، كندسفلي و نظاير آن.
2. نامهايي كه معنا و مفهومي شخصي دارند و بر اين دلالت ميكنند كه به وسيله شخص معيني و بر اثر اقدامات و طرحهاي از پيش انديشيده ايجاد شدهاند مانند: حسنآباد، سعادتآباد و غيره.
3. نامهايي كه با كلمه مزرعه يا باغ شروع يا ختم ميشوند، مانند باغفيض، مزرعه حسينآبادوغيره.
همين سه گروه از لحاظ يافتن اصل و منشأ ده كمك شاياني ميكنند و به كمك آنها ميتوان پي برد كه مثلاً مزرعه... يا باغ... در اصل ده نبوده بلكه قطعه زمين مستعدي بوده است كه به وسيله مالك يا زارع مبتكر يا معمري تبديل به يك مزرعه شده و سپس با توسعه عمليات عمراني به تدريج خانوارها در اطراف سكني گزيده و جماعت دهي را بنيان نهادهاند و پس از آنكه جمعيت آن از حد نصاب عرف زمان تجاوز كرد،به عنوان روستا شناخته شده است.
تعاريف و معاني جغرافياي روستايي
جغرافياي روستايي بر مبناي شناخت كلي واحد ده استوار است و واحد ده و روستا شامل محيط طبيعي و انساني آن و تأثير و تأثر هر يك از ديگري ميشود. برخي از پژوهندگان، روستاشناسي را مترادف با جغرافياي روستايي ميدانند در حالي كه تفاوت محسوسي بين اين دو وجود دارد. يكي از جغرافيدانان ايراني كه در زمينه روستاشناسي داراي تأليفاتي ميباشد دكتر كاظم وديعي است
او در كتاب مقدمه بر روستاشناسي ايران كه بر مبناي جغرافياي انساني به رشته تحرير درآورده است چنين ميگويد:«روستاشناسي عبارت است از معرفت همه جانبه به محيط طبيعي و انساني ده و دريافت استعدادهاي بالقوه و بالفعل آن به نحوي كه اين معرفت بتواند راهنمايي صديق در امر سرمايهگذاري و عمران باشد
جغرافياي روستايي بر مبناي شناخت محيط ده و فضاي اطراف آن و شيو? سكونت انسان در رابطه با طبيعت استوار است كه در اين رابطه الزاماً از تغييرات هر يك از پديدههاي طبيعي و انساني در نتيجه عملكرد عوامل جغرافيايي مختلف بحث ميكند
براي اهداف مباحثي كه در اين مجموعه دنبال ميشود تعريف «كلاوت» استاد دانشگاه آكسفورد از جغرافياي روستايي ميتواند ملاك قرار گيرد:«جغرافياي روستايي ميتواند به منزله مطالعه تغييراتي كه در زمانهاي اخير در زمينههاي اجتماعي، اقتصادي، فضايي و چگونگي بهرهبرداري از زمين در نواحي كمجمعيتتر، كه عموماً از لحاظ اجزاء قابل رؤيتشان به عنوان «روستا» به رسميت شناخته شدهاند، تعريف شود»
بنآمور ((J.Bonnamour استاد جغرافياي دانشگاه سربن در كتاب جغرافياي روستايي خود مطالعات سنتي جغرافياي روستايي را مطابق با توصيف روستاها ذكر ميكند و منظور از جغرافياي علمي روستايي را بررسي روستاها از نظر طبيعت، فضاهاي كشاورزي، زندگي و فعاليتهايي كه در روستا انجام ميشود در زمانهاي متغير مي داند
در ميان نظريات جغرافيدانان معاصر، نظر پير ژرژ (Pierre George) جامعتر مينمايد كه در اثري از او تحت عنوان مباني جغرافياي روستايي در سال 1978 به چاپ رسيده است. اين نويسنده مباني جغرافياي روستايي را مبتني بر بررسي فضاهاي كشاورزي و مطالعه آنها با توجه به جامعه و ابزار كار و اقتصاد روستا و آمايش آن به منظور رفع مشكلات معيشتي در جوامع روستايي ميداند.
ملاكها و ضوابط تفكيك شهر و روستا
تعريف روستايي
براي يك انسان غير حرفهاي تعريف واژههاي «روستايي» و «شهري» امري سهل و ساده به نظر ميرسد، اما اين كار در عمل با ابهام و سردرگمي فراواني روبرو ميشود. اين اشكالات با نرسيدن به توافق بر سر تعريف استاندارد از كلمه روستايي تشديد ميشود. اگرچه بيشتر كشورها ميزان جمعيت و تراكم جمعيت را به عنوان معيار تفكيك شهر و روستا به كار ميبرند ولي بر سر ارقام معين و مشخص در اين زمينه كمتر توافق كردهاند. براي مثال، در كانادا يك جمعيت 1000 نفري تشكيل يك شهر را ميدهد در حالي كه در ژاپن يك جمعيت 30000 نفري. تعدادي نويسندگان نواحي روستايي روشهاي ديگري را براي تمايز شهري و روستايي جستجو كردهاند. براي مثال، ويبرلي ((Wibberley ادعا كرده است كه كلمه روستايي (rural) « آن قسمتهايي از يك كشور را توصيف ميكند كه به روشني نشانههاي غلبه استفادههاي گسترده از زمين را نشان ميدهد... اين به ما اجازه ميدهد كه به مساكني بنگريم كه به نظر هنوز روستايي جلوه ميكنند اما، در عمل عمدتاً دنباله (امتداد) شهري هستند كه نتيجه توسعه راهآهن و اتومبيلهاي شخصي است».
راجرز و بست ((Rogers & Best يك مرحله پا فراتر گذارده يادآور ميشوند كه «از نظر بهرهبرداري از زمين، اراضي روستايي نواحي زير كشت، زير جنگل و بيشه، و زير قطعات وحشي مورد استفاده قرار نگرفته در حالت طبيعي يا نيمه طبيعي را دربر ميگيرد. اراضي شهري نه فقط عرصه شهرها را شامل ميشود؛ بلكه دهكدهها، قصبات و حتي مساكن منفرد يا منزوي را هم در بر ميگيرد اعم از اينكه در شهر يا در روستا واقع شده باشند و عمل مشابهي را انجام دهندبا وجود راههاي ديگر براي تعريف واژههاي روستايي هنوز احتياج به توافق روي يك معيار كمي بين شهر و روستا وجود دارد. در اين زمينه پيشنهادهاي مفيدي ارائه شده است. در خصوص دنياي در حال توسعه هالپرن (Halpern) مكانهاي روستايي را به شكل مكانهايي كه «از قبايل نوماديك 50 نفري تا دهكدههاي چندين هزار نفري متغير است در نظر گرفت» در حالي كه بنا به قول مريل Merrill دهكده در آمريكاي شمالي شامل «500 تا 2500 نفر ميشود و به ناحيهاي كه ممكن است تا 1000 نفر را در بر بگيرد سرويس ميدهد. سازمان ملل متحد معيار 20000 نفر جمعيت را جهت تعيين بالاترين حد و مرز مكانهاي روستايي به كار برده و در انگلستان بخش محيط جمعيت 10000 نفر را براي اين منظور ملاك قرار داده است. به منظور فراهم ساختن يك تعريف عملي، رقم اخيرالذكر در كتاب جوامع محلي روستايي مورد استفاده قرار داده شده است زيرا كه آن مكانهايي را كه به سادگي به وسيله بست و راجرز «مساكن كوچك»(small settlements) ناميده شده است مشخص ميكند و بنابر نظر هاگت ((Haggett آن «حداقل را براي سلسله مراتب شهري تشكيل ميدهد
در كشورمان ايران هنوز رقم جمعيتي ملاك تفكيك شهر و روستاست و در حال حاضر اين رقم بالغ بر 10000 نفر است. البته به نظر ميرسد كه تنها تكيه بر يك ارزش كمي نتواند ملاك منطقي براي تفكيك شهر و روستا فراهم آورد. در واقع از ميان معيارهايي كه براي اين تفكيك پيشنهاد شده است ميتوان تعدادي را بنابر خصوصيات جغرافيايي محل برگزيد و با در نظر گرفتن ارزشهاي عددي براي آنها به اين منظور نائل شد.
مطالعات اجتماعي دربار? اماكن روستايي و ضوابط تفكيك شهر و روستا
سروكين و زيمرمان Sorokin and Zimmermann) (p. هشت گروه از متغيرهايي را كه جهت تفكيك روستا از شهر در نظر گرفتند اين گونه تشريح كردند: اشتغال، محيط، انداز? جامعه، تراكم جمعيت، تجانس جمعيت، تمايز اجتماعي، تحرك و سيستمهاي اثرات متقابل.
ذيلاً خصوصيات روستايي « rural » هر متغير توصيف ميگردد:
1.اشتغال: اماكن روستايي شامل درصد بالايي از كارگران و خانوادههاي آنها ميشود كه مستقيماً با زمين به منظور زراعت و فعاليتهاي جنگلي سروكار دارند. با اين وجود قبل از آنكه فرايند روستاگرايي آغاز شود چنين اماكني صنعتگران و كارگران سرويسهاي محلي اساسي را نيز در بر ميگرفت.
(ruralization : روستاگرايي فرايندي است كه طي آن تعداد سكنه نواحي روستايي دور افتاده نسبت به گذشته كمتر شده است و بيشترشان كارگران كشاورزي هستند، در صورتي كه در گذشته اين نواحي داراي جمعيت بيشتري بودند و تعداد صنعتگران و كارگران خدمات با كشاورزان و كارگران كشاورزي برابر بود).
2. محيط : محيط جغرافيايي نواحي روستايي بيشتر دستپرورد? طبيعت است تا ساخته دست بشر؛ همراه با چشماندازي بيشتر مركب از مزارع و جنگلها تا عمارات، كارخانجات و خيابانها.
3. انداز? جامعه: اماكن روستايي معمولاً كوچكتر از شهرها هستند.
4. تراكم جمعيت: جمعيتهاي نسبي در نواحي روستايي پايينتر از شهرها است.
5. تجانس جمعيت: از لحاظ خصوصيات اجتماعي، جمعيت جوامع روستايي در مقايسه با جمعيت شهري متجانستر است.
6. تمايز اجتماعي: تمايز و طبقهبندي اجتماعي، در شهر بيشتر به چشم ميخورد تا در روستا و اختلافات طبقاتي در روستا كمتر محسوس است.
7. تحرك : تحرك هم به مفهوم فضايي و هم اجتماعي، در روستا داراي شدت كمتري است تا درشهر.
8. سيستم اثرات متقابل: روابط متقابل در جامعه روستايي در حول پنج فعاليت زير دور ميزند:
خويشاوندي، زندگي اقتصادي، سياست، فعاليتهاي مذهبي يا سنتي و تفريحات سالم.
درجات روستايي- شهري
بعضي از دانشمندان اجتماعي درجات مختلفي از روستايي بودن يا شهري بودن را در محلهاي بخصوصي تميز داده و چنين محلها يا جوامعي را در امتداد يك مقياس درجهبندي شده بين دو قطب كه ممكن است «روستايي خالص» و «شهري خالص» ناميده شوند قرار دادهاند. اسميت T.L.smith دلايل اينگونه ترتيب و طبقهبندي را چنين توجيه كرده است: «روستايي و شهري به خودي خود و به طور خالص وجود ندارند، بلكه خصوصيات اصلي هر يك ممكن است به داخل خصوصيات اصلي ديگري سايه بيندازد و يا با آن درآميزد. به جاي تركيب يافتن از دو طبقه متقابلاً منحصر به فرد روستايي و شهري به نظر ميرسد كه كل جامعه شبيه طيفي باشد كه در آن دورافتادهترين زير روستاهاي پشت جنگلي به طور نامحسوسي به داخل روش زندگي روستايي و سپس به تدريج به داخل تمام درجات روستايي و زير شهري تا به داخل شهريترين روش زندگي و فوق شهري سايه زده و با آن درميآميزد.
قيمت فايل فقط 7,600 تومان
برچسب ها : جغرافياي روستايي , جغرافياي روستا , روستا , مفاهيم ده و روستا 58 ص , تحقيق در مورد مفاهيم ده و روستا 58 ص , تحقيق مفاهيم ده و روستا 58 ص , بررسي مفاهيم ده و روستا 58 ص , تحقيق و بررسي مفاهيم ده و روستا 58 ص , تحقيق درباره مفاهيم ده و روستا 58 ص , دانلود تحقيق مفاهيم ده و روستا 58 ص , تحقيق مفاهيم ده و روستا , تحقيق مفاهيم ده , تحقيق مفاهيم روستا
نام محصول:قابليت تركيبپذيري عمومي و خصوصي براي صفت عملكرد در ده ايزوله خالص هموكاريون قارچ خوراكي تكمهاي سفيد
براي توضيحات بيشتر و دانلود كليك كنيد
- نام محصول:قابليت تركيبپذيري عمومي و خصوصي براي صفت عملكرد در ده ايزوله خالص هموكاريون قارچ خوراكي تكمهاي سفيد
توضيحات كوتاه:
توضيحات كامل:
امروزه تأمين غذا و بويژه پروتئين در كشورهاي در حال توسعه به يكي از مسائل بنيادي تبديل شده است پروتئين مورد نياز انسان از دو منبع اساسي شامل منابع حيواني و ديگري منابع گياهي قابل تأمين است پروتئين گياهي شامل حبوبات، غلات و ميوهجات و سبزيجات است و پروتئين حيواني عمدتاً شامل گوشت دامها، طيور، آبزيان و فراوردههاي لبني و دامي ميباشد در ايران، كمبودامروزه تأمين غذا و بويژه پروتئين در كشورهاي در حال توسعه به يكي از مسائل بنيادي تبديل شده است. پروتئين مورد نياز انسان از دو منبع اساسي شامل منابع حيواني و ديگري منابع گياهي قابل تأمين است. پروتئين گياهي شامل حبوبات، غلات و ميوهجات و سبزيجات است و پروتئين حيواني عمدتاً شامل گوشت دامها، طيور، آبزيان و فراوردههاي لبني و دامي ميباشد. در ايران، كمبود ميزان بارش ساليانه، تخريب اراضي كشاورزي، جنگلها و مراتع، آلودگي بيش از حد منابع آبي، عدم استفاده صحيح و اصولي از نهادههاي زراعي و مهمتر از همه سوء مديريت، باعث مشكلات زيادي در تأمين پروتئين شده است. هم اكنون كشور ما بيش از 65 ميليون جمعيت دارد و پيشبيني ميشود تا سال 1400 هجري شمسي اين رقم به80 ميليون نفر برسد. با افزايش روزافزون جمعيت و تغيير الگوي مصرف مقدار غذاي سرانه و مصرف كل غذا افزايش خواهد يافت. با توجه به مشكلات فوق، در آينده يكي از بحرانيترين مسائل كشور ما، مسئله تأمين پروتئين خواهد بود.
فهرست:
چكيده
فصل اول: مقدمه
دلايل عمده عملكرد پايين قارچ خوراكي تكمهاي سفيد در ايران
فصل دوم: بررسي منابع
تاريخچه پرورش قارچ خوراكي تكمهاي سفيد
آشنايي اجمالي با قارچ خوراكي تكمهاي سفيد
طبقهبندي
رده بندي
اندام شناسي قارچ خوراكي تكمهاي سفيد
مشخصات پرگنه در كشت خالص
نامگذاري علمي قارچ خوراكي تكمهاي سفيد
تقسيم بندي واحدهاي سلولي ميسليوم از لحاظ تعداد و تركيببندي هستهاي
چرخ زندگي قارچ خوراكي تكمهاي سفيد
بررسي الگوهاي چرخه زندگي در قارچ خوراكي تكمهاي سفيد
الف ـ هموتاليسم
ب ـ هتروتاليسم
ژنتيك قارچ خوراكي تكمهاي سفيد
روشهاي بهبود نژادي در قارچ خوراكي تكمهاي سفيد
كشت بافت
گزينش از طريق كشت تك اسپوري
تهيه نقش اسپور
الف ـ كشت و گزينش تك اسپوري
ب ـ كشت و گزينش چند اسپوري
اختلاط ساده
تلاقي هدفمند هموكاريونها
بدست آوردن هموكاريون و تاييد آنها
1ـ روش سنتي تأييد هموكاريونها
2ـ تهيه و تاييد هموكاريونهاي والدي به روش تهيه پروتوپلاست
3ـ تاييد هموكاريونها با استفاده از نشانگر RFLP
4ـ تاييد هموكاريونها با استفاده از نشانگر RAPD
انجام تلاقي بين هموكاريونها و تاييد هيبريدها
الف ـ استفاده از نشانگرهاي غذايي براي تاييد هيبريدها
ب ـ استفاده از آيزوزايمها براي تاييد هيبريدها
ج ـ استفاده از نشانگرهاي مقاومت براي تأييد هيبريدها
اصلاح برخي صفات با استفاده از روش تلاقي هيبريدها
د ـ استفاده از نشانگرهاي مورفولوژيكي براي تاييد هيبريدها
مراحل انجام آزمون اصلاحي از طريق دورگگيري هدفمند
1ـ كشت اسپور
2ـ جداسازي تك اسپورها
3ـ تهيه اسپاون
آزمون ميوهدهي
الف ـ تهيه بستر كشت
ب ـ مراحل پرورش و ميوهدهي
توليد پريمورديا در سطح محيط كشت
توليد اجسام ميوه دهي در اسپاون
ج ـ توليد اندام باردهي در كمپوست
مهندسي ژنتيك
1ـ انتقال ژن
2ـ اختلاط پروتوپلاستها
فصل سوم: مواد و روشها
تهيه نژادها
روش تهيه محيط كشت غذايي PDA
روش كشت هموكاريونها
روش تلاقي هموكاريونها
نمونهگيري از منطقه تلاقي
تهيه اسپاون مادري از هيبريدها
تلقيح دانههاي گندم با كشت هيبريد
تهيه بستر كشت (كمپوست)
الف ـ پاستوريزاسيون و آمونياكزدايي
ب ـ مايهزني كمپوست
ج ـ خاكدهي بستر كشت
هوادهي و افت سريع دما
محاسبه قابليت تركيبپذيري عمومي و خصوصي
محاسبه واريانس تركيب پذيريي عمومي و خصوصي
محاسبه واريانس افزايشي و غالبيت
فصل چهارم نتايج و بحث
نتايج بررسي سرعت رشد (قطر پرگنه هموكاريونها)
تيپ رشدي پرگنه هموكاريون
نتايج سرعت رشد در هتروكاريونها
نتايج مشاهدهاي تهيه اسپاون
نتايج مشاهداي آزمون ميوهدهي
جدول تجزيه واريانس براي صفت عملكرد در دورگها
جدول قابليت تركيبپذيري عمومي در هموكاريونها
جدول قابليت تركيبپذيري خصوصي دورگها
جدول مقادير اجزاء ژنتيكي
ضريب همبستگي
پيشنهادات
منابع
پيوست
چكيده انگليسي
- برون ده قلب ،بازگشت وريدي،و تنظيم آنها
اين مطالب را نيز ببينيد!
دسته: روانشناسي و علوم تربيتي بازديد: 1 بار فرمت فايل: doc حجم فايل: 51 كيلوبايت ...