فايل اتوكد پلان معماري طبقه همكف ساختمان ويلايي 2 طبقه با اندازه گذاري كامل قابل ويرايش

۴۷ بازديد

فايل اتوكد پلان معماري طبقه همكف ساختمان ويلايي 2 طبقه با اندازه گذاري كامل قابل ويرايش

 براي توضيحات بيشتر و دانلود كليك كنيد

 

 

 

  • فايل اتوكد پلان معماري طبقه همكف ساختمان ويلايي 2 طبقه با اندازه گذاري كامل قابل ويرايش
    نام فايل پلان معماري فرمت dwg (اتوكد ۲۰۰۷ و بالاتر)
    دسته: معماري
    بازديد: 39 بار
    فرمت فايل: dwg
    حجم فايل: 132 كيلوبايت
    تعداد صفحات فايل: 1

    قيمت فايل: 5,000 تومان

    پس از پرداخت، لينك دانلود فايل براي شما نشان داده مي شود.

    پرداخت و دانلود

    نام فايل: پلان معماري
    فرمت: .dwg (اتوكد ۲۰۰۷ و بالاتر)

    با توجه به اينكه نقشه كشي و طراحي يك ساختمان نيازمند دقت فراوان و دانش كامل مي باشد , داشتن يك نمونه كار كامل و مناسب براي آشنايي با اين امر بسيار الزامي مي باشد.فايل موجود توسط طراحان مجرب رشته نقشه كشي معماري طراحي شده است .اين فايل تمامي استاندارد هاي طراحي معماري و اصول نقشه كشي را دارا بوده و كاملا بي نقص مي باشد.همچنين اين فايل تمامي استاندارد هاي طراحي در نرم افزار اتوكد را دارا بوده و براي الگو برداري براي دانشجويان رشته نقشه كشي معماري و مبحث اتوكد بسيار مناسب مي باشد.

    شايان ذكر است كه اين فايل توسط مهندسين طراح و ناظر بررسي شده است و مشكلات آن برطرف شده است.

    از ديگر مزاياي اين فايل , كم حجم بودن آن است , بنابرين مي توانيد پس از پرداخت وجه بلافاصله آن را در كمترين زمان ممكن دانلود نموده و از آن استفاده كنيد.

    اين فايل به صورت فايل اتوكدي با فرمت .dwg بوده و كاملا قابل ويرايش مي باشد.

    توجه كنيد كه اين فايل فقط با برنامه اتوكد ۲۰۰۷ و ورژن هاي بالاتر از آن قابل اجراست.

    خريد و دانلود اين فايل را به تمامي دانشجويان , طراحان , مهندسين و علاقمندان به نقشه كشي پيشنهاد مي كنيم.

    قيمت فايل: 5,000 تومان

    پس از پرداخت، لينك دانلود فايل براي شما نشان داده مي شود.

    پرداخت و دانلود

فايل اتوكد پلان معماري طبقه دوم مجتمع خوابگاه دانشجويي 3 طبقه با مبلمان كامل قابل ويرايش

۴۵ بازديد

فايل اتوكد پلان معماري طبقه دوم مجتمع خوابگاه دانشجويي 3 طبقه با مبلمان كامل قابل ويرايش

 براي توضيحات بيشتر و دانلود كليك كنيد

 

 

 

  • فايل اتوكد پلان معماري طبقه دوم مجتمع خوابگاه دانشجويي 3 طبقه با مبلمان كامل قابل ويرايش
    نام فايل پلان معماري فرمت dwg (اتوكد ۲۰۰۷ و بالاتر)
    دسته: معماري
    بازديد: 44 بار
    فرمت فايل: dwg
    حجم فايل: 169 كيلوبايت
    تعداد صفحات فايل: 1

    قيمت فايل: 5,000 تومان

    پس از پرداخت، لينك دانلود فايل براي شما نشان داده مي شود.

    پرداخت و دانلود

    نام فايل: پلان معماري
    فرمت: .dwg (اتوكد ۲۰۰۷ و بالاتر)

    با توجه به اينكه نقشه كشي و طراحي يك ساختمان نيازمند دقت فراوان و دانش كامل مي باشد , داشتن يك نمونه كار كامل و مناسب براي آشنايي با اين امر بسيار الزامي مي باشد.فايل موجود توسط طراحان مجرب رشته نقشه كشي معماري طراحي شده است .اين فايل تمامي استاندارد هاي طراحي معماري و اصول نقشه كشي را دارا بوده و كاملا بي نقص مي باشد.همچنين اين فايل تمامي استاندارد هاي طراحي در نرم افزار اتوكد را دارا بوده و براي الگو برداري براي دانشجويان رشته نقشه كشي معماري و مبحث اتوكد بسيار مناسب مي باشد.

    شايان ذكر است كه اين فايل توسط مهندسين طراح و ناظر بررسي شده است و مشكلات آن برطرف شده است.

    از ديگر مزاياي اين فايل , كم حجم بودن آن است , بنابرين مي توانيد پس از پرداخت وجه بلافاصله آن را در كمترين زمان ممكن دانلود نموده و از آن استفاده كنيد.

    اين فايل به صورت فايل اتوكدي با فرمت .dwg بوده و كاملا قابل ويرايش مي باشد.

    توجه كنيد كه اين فايل فقط با برنامه اتوكد ۲۰۰۷ و ورژن هاي بالاتر از آن قابل اجراست.

    خريد و دانلود اين فايل را به تمامي دانشجويان , طراحان , مهندسين و علاقمندان به نقشه كشي پيشنهاد مي كنيم.

    قيمت فايل: 5,000 تومان

    پس از پرداخت، لينك دانلود فايل براي شما نشان داده مي شود.

    پرداخت و دانلود

فايل اتوكد پلان معماري طبقه همكف مجتمع خوابگاه دانشجويي 3 طبقه با مبلمان كامل قابل ويرايش

۵۵ بازديد

فايل اتوكد پلان معماري طبقه همكف مجتمع خوابگاه دانشجويي 3 طبقه با مبلمان كامل قابل ويرايش

 براي توضيحات بيشتر و دانلود كليك كنيد

 

 

 

  • فايل اتوكد پلان معماري طبقه همكف مجتمع خوابگاه دانشجويي 3 طبقه با مبلمان كامل قابل ويرايش
    نام فايل پلان معماري فرمت dwg (اتوكد ۲۰۰۷ و بالاتر)
    دسته: معماري
    بازديد: 54 بار
    فرمت فايل: dwg
    حجم فايل: 183 كيلوبايت
    تعداد صفحات فايل: 1

    قيمت فايل: 5,000 تومان

    پس از پرداخت، لينك دانلود فايل براي شما نشان داده مي شود.

    پرداخت و دانلود

    نام فايل: پلان معماري
    فرمت: .dwg (اتوكد ۲۰۰۷ و بالاتر)

    با توجه به اينكه نقشه كشي و طراحي يك ساختمان نيازمند دقت فراوان و دانش كامل مي باشد , داشتن يك نمونه كار كامل و مناسب براي آشنايي با اين امر بسيار الزامي مي باشد.فايل موجود توسط طراحان مجرب رشته نقشه كشي معماري طراحي شده است .اين فايل تمامي استاندارد هاي طراحي معماري و اصول نقشه كشي را دارا بوده و كاملا بي نقص مي باشد.همچنين اين فايل تمامي استاندارد هاي طراحي در نرم افزار اتوكد را دارا بوده و براي الگو برداري براي دانشجويان رشته نقشه كشي معماري و مبحث اتوكد بسيار مناسب مي باشد.

    شايان ذكر است كه اين فايل توسط مهندسين طراح و ناظر بررسي شده است و مشكلات آن برطرف شده است.

    از ديگر مزاياي اين فايل , كم حجم بودن آن است , بنابرين مي توانيد پس از پرداخت وجه بلافاصله آن را در كمترين زمان ممكن دانلود نموده و از آن استفاده كنيد.

    اين فايل به صورت فايل اتوكدي با فرمت .dwg بوده و كاملا قابل ويرايش مي باشد.

    توجه كنيد كه اين فايل فقط با برنامه اتوكد ۲۰۰۷ و ورژن هاي بالاتر از آن قابل اجراست.

    خريد و دانلود اين فايل را به تمامي دانشجويان , طراحان , مهندسين و علاقمندان به نقشه كشي پيشنهاد مي كنيم.

    قيمت فايل: 5,000 تومان

    پس از پرداخت، لينك دانلود فايل براي شما نشان داده مي شود.

    پرداخت و دانلود

تحقيق معماري كانسپت

۳۱ بازديد

تحقيق معماري كانسپت

 براي توضيحات بيشتر و دانلود كليك كنيد

 

 

 

  • تحقيق معماري كانسپت
    تحقيق معماري كانسپتدسته:
    معماري

    بازديد: 1 بار
    فرمت فايل: doc
    حجم فايل: 20 كيلوبايت
    تعداد صفحات فايل: 27

    تحقيق معماري كانسپت

    قيمت فايل فقط 3,400 تومان

    خريد

    تحقيق معماري  كانسپت

    با تعريف  ساده مي توان گفت  كانسپت ها  ايده هايي
    (Ideas) هستند كه  عناصر  گوناگوني  در يك 
    جا گرد هم  ميآورند. اين عناصر  گوناگون  ، در متن
    اين نوشتار؛ تفكرات ، تصورات و مشاهدات هستند. در معماري 
    كانسپت ، مسيري  است كه طي آن نيازهاي فيزيكي ، شرايط 
    محيطي و باورها به هم مي پيوندند و به اين  ترتيب 
    كانسپت ها  بخش مهمي  از روند  طراحي معماري 
    را شكل  مي دهند.

    اين بحث ذريي تعيين جايگاه  كانسپت  در طراحي معماري به
    تعريف  انواع پنجگانه  كانسپت مي پردازد كه عبارتند از
    : قياسي ، استعاري ، ذاتي ، پاسخ مستقيم (حل مشكل) و آرماني

    كانسپت ها:

    هميشه كانسپت ها توسط  معماران پديد نمي آيند. شايد
    بهترين  نمونه  اين موضوع  پاسخ لوكورنوريه به
    كانسپت مورد نظر  كارفرما در ساختمان  كارگاه هاي 
    چوب در مركز هنرهاي بصري در دانشگاه هاروارد باشد. اين مركز 
    يك بخش  دانشجويي است كه  نه تنها  براي 
    دانشجويان  رشته هاي  هنري  بلكه براي 
    سايرين  هم قابل استفاده است. كانسپت مورد نظر  مسولان
    دانشگاه اينچنين كه اگر  دانشجويان  بيشتري  از
    فعاليت هاي مركز با خبر  باشند و بتوانند جريان كار و
    زندگي  درون آن را مشاهده كنند آنگاه شركت و حضور  آنها
    در  كارگاه ها متحمل تر خواهد  بود و لوكورنوريه 
    كانسپت را به اجرا در آورد : به اين صورت او از درون  مسير
    عبور پياده موجود در سايت رمپي طراحي كرد كه مانند تونلي  از
    درون  ساختمان  عبور مي كرد. و امكان 
    مشاهده  بسياري  از استوديوها و كارگاه ها را فراهم مي
    آورد.

    شش واژه اي كه  دترپي مي آيد مترادف  هايي براي 
    جست جوي كانسپت هستند كه  توسط بسياري  از
    معماران  بيان مي شود:

    انديشه هاي 1-معمارانه 2- نگاره ها 3- ايده هاي فراسازمانده ، 4-
    سارتي 5- ايكمن 6- مترجمان بي واسطه يا از اين قبيل  انديشه
    هاي  معمارانه  معطوف به  يك ويژگي (فن –
    معمارانه)  خاص هستند مانند نور آفتاب ، فضا ، ترتيب فضاها ،
    همبستگي  فرم ساده  و يا نحوه قرار گيري در منظري 
    بخصوص  كه هر كدام  مي توانند  بر روند
    طراحي  بنا تاثير گذار باشند. به اين صورت  كه اين
    ويژگي آركيتكتونيكي پايه اخذ  تصميمات  در طراحي 
    خواهد بود. يك نگاره ،  يك الگو  يا ايده همين
    است  كه در طول  طراحي پروژه  تكرار  مي
    شود.  در سطح  پايين مي تواند يك  نقش 
    هندسي  به خصوص  باشد كه در  سرتاسر  يك
    طرح  مشاهده مي شود. همچنين  اين نگاره  مي
    تواند  سطوح  بالاتري هم  داشته باشد. در
    كتابي  به نام نگاره نور  (light id theme)
      كه در باره  هاگري هنري  كيمبل است ، لويي
    كان تغييرات آفتاب  را در فصول  مختلف  و
    همچنين  در طول يك  روز واحد  را عاملي 
    بسيار با اهميت  در راستاي  تكميلي  يك اثر 
    شايسته مي داند. در طراحي  اين گالري  كان تلاش كرده تا
    اين  كيفيت  متغير آفتاب را به درون بنا بكشاند.

    ايده هاي فراسازمانده مربوط به  تركيب بندي هندسي و سلسله
    مراتب  كلي  بخش هاي  مختلف  پروژه مي باشد.
    طراحي شهري و طراحي  محيط هاي دانشگاهي  مثالهاي شفاف و
    واضحي  هستند كه  در آنها ابتدا يك الگو كلي  نظم
    دهنده ايجاد شده و به تدريج  تكميل  مي شود. يك
    ايده  فراسازمانده  به قسمت هاي مختلف تا جايي كه 
    نظام كلي باشند  اجازه تنوع  و تغير خواهد داد. طرح
    تامس جفرسون براي دانشگاه ويرجيينا يك  نمونه  خوب
    براي  اين مطلب  است.

    هدف ايده فراسازمانده در اينجا اين بوده كه  با ايجاد 
    سازه اي  كافي   امكاني به وجود آيد  كه در
    آن  هر يك از بخش ها  ضمن آنكه  خصوصيات شخصي
    دارند همانطورهم  مانع كل باشند.  در طرح 
    جفرسون  اين مساله  كاملا  به اجرا در آمده 
    به صورتي  كه اگر چه  يك نظام كلي  مشهود است اما
    هر يك  از بنا ها هويت  مخصوص خود را دارا هستند.

    در پروژه هاي يزرگ  گاهي طراحي  مسيرهاي  عبور
    (سيركولاسيون) در جاي  ايده  فراسازمانده قرار مي
    گيرند. براي مثال  در پروژه  نوره هوا و فضاي واشنگتن –
    اثر هلموت ، اوباتا كاسابوم – ايجاد و توسعه  فضاها در
    اطراف  مسيرهاي  عبور  انتخاب 
    هوشمندانه  طراحان  بوده و چرا كه  اين كار 
    آنها باعث  شده  تعداد بازديد كنندگان  از
    حداكثر  پيش بيني شده هم فراتر رود.

    در قرن نوزدهم ميلادي  در مدرسه  نورآر فرانسه 
    روش  آموزش  متفاوتي  شكل گرفت كه اسكيس
    (esquisse)  و طرح  خام (parti)  از فرآورده
    هاي  مفهومي  و گرافيكي  آن هستند در اين 
    روش  دانشجويان  بايد توانايي ارائه مفهومي
    (Conceptual) خود را به سطوح  بالا ارتقاء  مي
    دادند.  از آنها  خواسته  مي شد تا ابتدا كانسپت و
    طرح  اوليه  را در چند ساعت  ابتدايي 
    كاربردي پروژه  مشخص كنند و تا انتها  به اين طرح 
    وفادار بمانند.  ادوارد ب=لاربي بارنز براي توصيف 
    رابطه  كانسپت و دياگرام  اوليه  با پروژه 
    كامل شده  و اين كه اين كانسپت و دياگرام  بايد 
    ساده شده  آن پروژه  باشند از  اصطلاح 
    برگردان مترجمان  بي واسطه (Literal translation)  بهره
    گرفت.  به عقيده  بارنز كانسپت يك پروژه  بايد
    حتي  با يك  طراحي ساده  روي يك 
    دستمال  كاغذي هم  قابل  بيان و ارائه  باشد.
    به شكلي كه  اين دياگرام  اوليه به وضوح  شفافيت
    ساختمان  تمام شده  روي همان دستمال  كاغذي 
    مشاهده كرد. به گفته او : يك بنا  مي بايد داراي 
    طرحي  قوي و معمارانه – نه مجسمه  شكل يا  نقاشي
    وار – باشد طرحي  كه مرتبط  با فعاليت  درون
    ساختمان باشد ………………هر وقتي  از يك معمار 
    سوال مي شود  كه روي  چگونه  ساختماني  كار
    مي كني؟ او بايد بتواند به سرعت  طرحي ذهني يا
    دياگرامي  از ايده معمارانه خود ارائه كند.

    كانسپت ها و طراحي معماري

    شكل گيري  كانسپت پديده اي  خود به خودي 
    نيست  بلكه نيازمند تلاشي متمركز  براي گرد آوري و
    تركيب  مسائل  مختلف است. گردآوري  اين
    مسايل  كاري هوشمندانه  است كاري  به عقيده 
    بسياري از  طراحان ، معماران ، منتقدان  نويسندگان
    هنرمندان متشكل از  10 درصد  الهام  و استعداد و
    90 درصد پشتكار  و سخت كوشي است. شكل دهي كانسپت براي
    بسياري  كاري نا آشنا است. همچنين دانشجويان 
    اندازه  فراگيري  و درك ساير  مباحث 
    طراحي  در اين مورد  با  سختي مواجه اند.  در
    زمينه  تقويت  مهارت  كانسپت سازي سه مانع
    اصلي  وجود دارند.  اولين  مانع مربوط 
    به  چگونگي  برقراري ارتباط . دومين  مانع 
    مربوط به  كمبود تجربه و سومين  مانع مربوط 
    برقراري  سلسله مراتب هستند.

    اولين مشكلي  كه يك دانشجو  با آن مواجه مي شود
    برقراري  ارتباط است. نكته جالب  در اين  رابطه
    اين است  يخت ترين  كار اين اين نيست كه چگوننه كانسپت
    خود را به ديگران  معرفي كنيم  بلكه چگونه  بايد
    آن را براي  خود تشريح كنيم. به همين خاطر طراحان مي آموزند
    ، تا قبل از تشريح ايده هاي خود  براي  ديگران 
    نوعي  ديالوگ  به عنوان  مترعه  در ذهن 
    خود برقرار سازند ، مشكل ديگر  برقراري  ارتباط
    گرافيكي  است متاسفانه  بسياري  دانشجويان 
    در ترسيم  و طراحي  ايده  مورد نظر  خود
    اكراه  دارند. در معماري  هر آنچه  كه قرار است
    ساخته شود مي بايست  ابتدا  ترسيم گردد . پروسه ترسيم و
    طراحي بايد  در مراحل  ابتدايي كارآغاز  شود
    تا  طرح پيشنهادي  و كانسپت آن بتوانند 
    دائما  نقد و اصلاح شوند.

    لويي كان  نوشته اي اين نكته  را ياد آور مي شود كه
    مشكل  برقراري ارتباط  بين يك  ساختمان 
    منسجم در ذهن و طراحي هاي اوليه  بين همه 
    دانشجويان  عموميت  دارد:

    روزي  دانشجويي  جوان  نزد من آمد  تا سوالي
    بپرسد. او گفت  در ذهن  خود فضاهايي  پر جذبه را
    تجسم كرده . فضاهايي كه جريان وار  بر مي خيزند و شكل مي
    گيرند. بدون آغاز و بدون  پايان . از جنس  ماده 
    يكپارچه  بدون  بست و اتصال  و به رنگ هاي 
    سفيد و طلايي . و پرسيد  چگونه است  كه وقتي
    اولين  خط را بر روي  كاغذ قرار مي دهد 
    روياي  او شروع  به رنگ  باختن مي كند؟  اين
    پرسش  خوبي است … پرسشي است  در باب پيمايش 
    پذيرها و پيمايش  ناپذيرها .. براي  بيان ديده در
    معماري  و موسيقي  مي بايست از ابزارها و امكانات 
    قابل سنجش  بهره گرفت. اولين  خطي كه بر روي  كاغذ
    كشيده  مي شود خود  ميزاني است  از 
    آنچه  نمي توان  به طور كامل  آن را بيان كرد.

    زمينه دوم مشكلات  و موانع  هم در  مواقع 
    توسعه يافته  همان قسمت  اول است. كانسپت ها  شكل
    است خصوصا  اگر موضوعي  تازه و ناشناخته  در
    معماري  باشند.  از آنجايي كه بسياري  از ساختمان
    شكل  دادن هاي  ساخته شده  از كانسپت  بي
    بهره اند و ازآنجايي كه اكثر  منتقدان  و معماران 
    از نوشتن  درباره آنها خودداري مي كنند. اين مساله  كه
    طراحان  پويا كانسپت  و درك  جايگاه  آنها در
    ساختمان ها نداشته باشند امري نسبتا بديهي  به نظر مي
    رسد.  به طور خاص علاقه اي  به  سومين  زمينه
    مشكلات را مي توان  به مسائل  مربوط به 
    برقراري  سلسله مراتب  متناسب دانست. دانشجويان 
    پويا  بسيار با اين گونه  مسائل  دست به گريبان
    هستند. كه به علت  كمبود تجربه  به سختي مي
    توانند  درباره شايستگي  كانسپت قضاوتي  صحيح
    داشته  باشند.  حال اينكه  معمار مي تواند 
    قضاوتي  با تامل  داشته باشد. به طور كلي  درك
    روابط  موجود بين  ايده ها  و تصورات  و
    كانسپت ها  كمكي  شايان در زمينه  عبور از
    اين  سه دسته  مانع  خواهد كرد.

    ايده ها:

    ايده ها تفكراتي معين  و غير چناليزوازانه  هستند
    كه  از مشاهدات مدارك  و انديشه براي ما  حاصل مي
    شوند. در معماري  ايده هاي  شامل  مسائل 
    مختلفي  مي شوند مانند چگونگي  جهت گيري  ساختمان
    ها، جانمايي يك آشپزخانه در يك واحد ، روش هاي  بهره
    گيري  از جريان  طبيعي هوا ، ارزش انرژي و حفظ و صرفه
    جويي  در آن ، اهميت  مصالح ، دوام  ، تعامل بين
    اجسام مناسبترين  راه هاي  برقراري  ترتيب 
    فضايي و يا چيزهاي از اين قبيل . بنابراين  ساختمان  و
    طراحي آن  شامل  بسياري تصميمات  كوچك  است و
    طبيعتا  كسب مهارت  و ارتقا آن در جهت  توليد ايده
    ها و كانسپت هايي كه توانايي پاسخگويي به اين  گستره
    وسيع  از امور  را داشته باشد از اهميت  بسزايي
    برخوردار است.

    فرانك لويرايت  نمونه  خوبي از  معماراني است
    همواره  ايده هاي زيادي براي اجراي كارها داشته اند. جان
    استوارت در كتابي  تحت عنوان  خانه ها اوسانيان اثر
    رايت (Wrights usonion House) 35 ايده رايت در باب طراحي  و
    ساخت  منازل  مسكوني كوچك را  نقل كرده است. 
    به همين ترتيب  كريستوفر الكسندر و همكارانش  در
    كتاب  رمان الگوها (Apatten Language)  بيش از 1000
    ايده مختلف  در باره  رفتار و واكنش انسان ها 
    نسبت به محيط هاي  مختلف  را در چهارچوب الگويي ذكر
    كرده اند. اين ها (ايده هاي رايت و الكسندر) در مجموع  در
    حكم  چيزي مانند كتاب مقدس ايده ها  براي طراحان 
    ساختمان هستند. البته  چه نظريات  رايت و چه الگوهاي
    الكسندر هيچ كدام  حالت به هم پيوسته اي ندارند. 
    مثلا  اگر چه همه ايده  هاي رايت  را به
    وضوح  مي توان در كارهايت كميل شده او مشاهده كرد اما 
    او آنها را به صورت  جملات  و كلمات  مستقل از هم
    ارائه  كرده و برقراري  ارتباط  مفهومي  بين
    آنها بر عهده  شخص طراح ، سازنده است.

    تصورات : تصورات  تنها به زيادي  با ايده ها دارند به
    جز اينكه  تصورات  قطعيت  ندارند به طور پيش
    فرض  تصورات  مقايسه  با ايده ها از اساس و
    تكامل  و اغلب اهميت  كمتري برخوردارند.

    ممكن است  تصور شود كه  تصورات  نمي توانند نقشي
    در شكل  دادن كانسپت ها  داشته باشند.  اين نتيجه
    گيري   درستي نيست. در علم  سينكتيك  يا
    همان  تجربه و تحليل  مسائل  علمي 
    اصلي  اساسي  به نام  توليد اتفاقي  ايده
    ها  وجود دارد كه  بر اين اساس  هنگام  تحليل
    مسائل  كه به  طريق از راه هاي موجود قابل حل نيستند ،
    هر  ايده يا تصور  تازه مي تواند سبب گشايش 
    شود.  بخش كوچكتري  از افراد  اين توانايي را
    دارند تا با استفاده از سينكتيك و يا ساير  روش هاي توليد
    انديشه  به ارائه ايده هاي  متنوع  براي
    مسائل  بپردازند. ايده هايي كه اگر چه  ظاهرا  بي
    معني  و بي ارتباط  و گاهي موهومي  به نظر 
    آيند ولي  در واقع  مرحله  آغازين  اهميت
    روند تحليل  مسائل  را مي سازند. در معماري  هم
    گاهي  عناصر  يك كانسپت ايده آل  را به هيچ 
    عنوان نمي توان در يك جا جمع  كرد.  در اين 
    صورت  شايد استفاده  از تصورات براي رسيدن  به
    كانسپت به عنوان  تكنيكي اساسي  براي شكل دادن
    كانسپت  و البته  در نتيجه عدم  تجربه  كافي
    در طراحي  و كانسپت سازي – ضروري باشد. 
    دانشجويان  مي توانند  هنگامي كه  قصد شكل
    دادن  كانسپي را  دارند  ابتدا  تصورات 
    خود را  شكل دهند.

    كانسپت ها و ايده ها:

    كانسپت ها از اين نظر  كه تفكراتي  حاصل از 
    ادراك  ما هستند  تشابه  زيادي با  ايده
    ها  دارند.  با اين تفاوت  كه  كانسپت
    ها  داراي يك  ويژگي خاص خود هستند. و آن اين كه 
    اين تفكرات  معطوف  به راه هاي  گرد آوري 
    چند عتصر و ويژگي در يك كل دارد هستند. در معماري كانسپت
    همچنين  تعيين كننده چگونگي تاثير گذاري جنبه هاي 
    مختلف نيازمندي هاي بنا بر طراحي  و ساخت  آن از
    طريق  اجتماع  در يك انديشه  خاص است و كانسپت در
    معماري  موضوعي  هدفمند است . نتيجه تلاش  متمركز
     و خلاقانه  در يكپارچه  كردن  عناصري 
    به ظاهر  نا متشابه.

    قيمت فايل فقط 3,400 تومان

    خريد

    برچسب ها :
    معماري كانسپت 20 ص
    ,
    معماري كانسپت
    ,
    تحقيق معماري كانسپت
    ,
    دانلود تحقيق معماري كانسپت
    ,
    دانلود تحقيق در مورد معماري كانسپت
    ,
    دانلود تحقيق و بررسي معماري كانسپت
    ,
    تحقيق در مورد معماري كانسپت
    ,
    تحقيق در باره معماري كانسپت
    ,
    تحقيق و بررسي معماري كانسپت
    ,
    بررسي معماري كانسپت

تحقيق معماري سبز 19 ص

۴۲ بازديد

تحقيق معماري سبز 19 ص

 براي توضيحات بيشتر و دانلود كليك كنيد

 

 

 

  • تحقيق معماري سبز 19 ص
    تحقيق معماري سبز 19 صدسته:
    معماري

    بازديد: 1 بار
    فرمت فايل: doc
    حجم فايل: 1169 كيلوبايت
    تعداد صفحات فايل: 19

    تحقيق معماري سبز

    قيمت فايل فقط 3,400 تومان

    خريد

    تحقيق معماري سبز

    مقدمه

    در سال هاي اخير بيانيه ها و مقالات متعددي در زمينه اصول معماري
    سبز توسط محققان مختلف در سراسر دنيا به رشته تحرير درآمده است.
    اغلب اين بيانيه ها با اختلاف اندك موضوعاتي را در زمينه تشويق
    طراحان به حفاظت از انرژي ونيز در نظر گيري ويژگي هاي محلي مكان و
    كار با كاربران ساختمان و جوامع اطراف آن تثبيت نموده اند.
    معماران انگليسي، برندا و روبرت ويل در كتاب خويش با عنوان
    «معماري سبز: طراحي براي آينده اي آگاه از انرژي» يكي از ساده
    ترين و صريح ترين چارچوب ها را براي معماري سبز مطرح نموده اند.
    آن ها اين اصول را با استفاده از مثال هاي مختلف از طراحي ساختمان
    در اروپا انگلستان و امريكا نشان داده اند. ايشان بر فراگيري از
    معماري بومي تأكيد زيادي داشتند، معماري كه در تجربه نسل هاي
    متمادي ساكن يك منطقه و اقليم ويژه در آن نهفته است .

    اطلاعات بيشتر در مورد  اصول معماري سبز و نحوه اجرا آن در
    بسياري از پايگاههاي اينترنتي از جمله «موسسه آمريكايي كميته
    معماران در موضوعات مختلف زيست محيطي» (www.aia.org.cote) شوراي
    «ساختمان سازي سبز امريكا» (www.usgbc.org) و در اروپا و انگلستان
    «منازل پايدار » (www.sustainablehome.co.uk) نيز وجود دارد.
    فرآيند سبز در معماري فرآيندي كهن ميباشد، براي مثال از
    هنگامي  كه انسان هاي غار نشين براي اولين بار پي به اين
    مسئله بردند كه انتخاب غاري رو به جنوب از لحاظ دماي محيط بسيار
    مناسب تر از غاري مي باشد كه دهانه آن به سمت شمال است. موضوع
    جديد درك اين مهم است كه معماري سبز براي محيطهاي مصنوع و انسان
    آفرينش بهترين فرآيند براي طراحي ساختمان هاست؛ به گونه اي كه
    تمام منابع وارده به ساختمان، مصالح آن، سوخت يا اشيا مورد
    استفاده ساكنان، نيازمند پديد آوردن يك معماري پايدار هستند.
    بسياري از ساختمان هاي موجود حداقل يكي از ويژگي هاي متعدد و قابل
    تشخيص معماري سبز را درون خويش دارند، با اين حال،تنها تعداد
    اندكي از اين بناها كل اين فرآيند كامل را دارا مي باشند.

    بطور كلي فرآيند سبز اينگونه مطرح مي شود كه تمامي موضوعات به
    يكديگر وابسته بوده و در هر تصميم گيري بايد تمامي جنبه هاي آن
    مورد بررسي قرار گيرد و بدين ترتيب،ايده بررسي اصول بصورت مجزا با
    آن در تضاد قرار مي گيرد . در مجموع اصول گوناگوني در ايجاد هر
    نوع سازه مطرح است كه نقاط مشترك فراواني را براي بحث دارامي
    باشند،

    با اين حال موضوعات ارائه شده مجموعه اي از اصول مختلفي هستند كه
    در نظر گرفتن آنها سبب ايجاد توازن و پديد آمدن معماري سبز خواهد
    شد .

    اصل اول : حفاظت از انرژي

    هر ساختمان بايد به گونه اي طراحي و ساخته شود كه نياز آن به سوخت
    فسيلي به حداقل ممكن برسد

    ضرورت پذيرفتن اين اصل در عصرهاي گذشته بدون هيچ شك و ترديدي با
    توجه به نحوه ساخت و سازها غير قابل انكار مي باشد و شايد تنها به
    سبب تنوع بسيار زياد مصالح و فن آوري هاي جديد در دوران معاصر
    چنين اصلي در ساختمان ها به دست فراموشي سپرده شده است و اين بار
    با استفاده از مصالح گوناگون ويا با تركيب هاي مختلفي از آنها،
    ساختمان ها، محيط را با توجه به نياز هاي كاربران تغيير ميدهند .

    اشاره به نظريه مجتمع زيستي نيز خالي از لطف نمي باشد، كه از
    فراهم آوردن سر پناهي براي درامان ماندن در برابر سرما و يا ايجاد
    فضايي خنك براي سكونت افراد سرچشمه مي گيرد ، به اين دليل و
    همچنين وجود عوامل ديگر مردمان ساختمانهاي خود را به خاطر مزاياي
    متقابل فراوان در كنار يكديگر بنا مي كردند .

    ساختمان هايي كه در تعامل با اقليم محلي و در تلاش براي كاهش
    وابستگي به سوخت فسيلي ساخته مي شوند ، نسبت به آپارتمانهاي عادي
    امروزي ، حامل تجربياتي منفرد و مجزا بوده و در نتيجه ، به عنوان
    تلاشهاي نيمه كاره براي خلـق مــعـــماري سبــز مطــرح مي شوند.
    بسياري از اين تجربيات نيز بيشتر حاصل كار و تلاش انفرادي بوده؛ و
    بنابراين روشن است به عنوان اصلي پايدار در طراحي ها و ساخت و
    سازهاي جامعه امروز لحاظ نمي گردد.

    اصل دوم : كار با اقليم

    ساختمان ها بايد به گونه اي طراحي شوند كه قادر به استفاده از
    اقليم و منابع انرژي محلي باشند .

    شكل و نحوه استقرار ساختمان و محل قرار گيري فضاهاي داخلي آن مي
    توانند به گــونــه اي باشد كه موجب ارتقاع سطح آسايش درون
    ساختمان گردد و در عين حال از طريق عايق بندي صحيح سازه ، موجبات
    كاهش مصرف سوخت فسيلي پديد آيد. اين دو فرآيند مذكور ناگزير داراي
    هم پوشاني و نقاط مشترك فراوان مي باشند .

    پيش از گسترش همه جانبه مصرف سوخت فسيلي ، چوب منبع اصلي انرژي به
    حساب مي آمد كه هنوز هم حدود 15 درصد از انرژي امروز را نيز تأمين
    مي كند. هنگامي كه چوب كمياب و ناياب شد براي بسياري از مردم امري
    طبيعي بود كه در راستاي كاهش نياز به چوب ، براي توليد گرما از
    گرماي خورشيد كمك بگيرند . شهرهاي يوناني همچون «پيرنه» مكان شهر
    را به گونه اي تغيير دادند كه از ورود سيل به شهر جلوگيري شود ، و
    شبكه اي مستطيل شكل با خيابانهاي شرقي ـ غربي  را احداث
    نمودند كه به ساختمان ها اجازه جهت گيري به سمت جنوب و استفاده از
    نور مطلوب خورشيد را مي داد.

    رومي ها نيز پيروي از اصول طراحي خورشيدي را با آموختن از تجربيات
    يونان ادامه دادند ؛ اما آنها پنجره هاي شفاف كه  اختراع قرن
    اول پس از ميلاد بود را نيز براي افزايش گرماي بدست آمده بكار
    گرفتند، با افزايش كمبود چوب به عنوان سوخت ، استفاده از نماي رو
    به جنوب در ساخت منازل ثروتــمـنـدان و هـمـچنين حمامهاي 
    عـمومي شهـر نيز مـتـداول شــد .

    سنت طراحي با توجه به اقـلـيـم بـراي ايجاد آسايش درون ساختمان به
    قوانين گرمايش محدود نمي شد بلكه در بسياري از اقـلـيــم ها
    معماران ملزم به طـراحـي فـضايي خنك براي پديد آوردن شرايطي مطلوب
    در داخل ساختمان بود . راه حل معــمول درعـصـر حاضر ، يعني
    استفاده از سيستم هاي تهويه مطبوع هوا ، تنها فرآيندي ناكار آمد
    در تقابل با اقليم به شمار مي رود و در عين حال همراه با مصرف
    زياد انرژي مي باشد ، كه حتي به هنگام ارزاني و فراواني انرژي به
    دليل آلودگي حاصل از آن امري اشتباه بشمار مي آيد.

    اصول سوم : كاهش استفاده از منابع جديد

    هر ساختمان بايد به گونه اي طراحي شود كه استفاده از منابع جديد
    را به حداقل برساند و   در پايان عمر مفيد خود ، منبعي
    براي ايجاد سازه هاي ديگر بوجود بياورد .

    گر چه جهت گيري اين اصل ، همچون ساير اصول اشاره شده به سوي
    ساختمانهاي جديد است ، ولي بايد يادآور شد كه اغلب منابع موجود در
    جهان در محيط مصنوع فعلي بكارگرفته شده اند و ترميم و ارتقاء
    وضعيت ساختمانهاي فعلي براي كاهش  اثرات زيست محيطي ، امري
    است كه از اهميتي برابر با خلق سازه هاي جديد برخوردار است . اين
    نكته را نيز بايد مورد  توجه قرار داد كه تعداد منابع كافي
    براي خلق محيط هاي مصنوع در جهان وجود ندارند كه بتوان براي
    بازسازي هر نسل از ساختمان ها، مقداري جديد از آنها را مورد
    استفاده قرار داد .

    اين استفاده مجدد ميتواند در مسير استفاده از مصالح بازيافت
    شده  يا فضاهاي بازيافت شده شكل بگيرد، بازيافت ساختمان ها و
    عناصر درون آنها بخشي از تاريخ معماري است . صومعه سانتا الباس كه
    در سالهاي 1077 و 1115 ميلادي بازسازي گرديده ، از آجرهاي خرابه
    هاي يك ساختمان رومي در نزديكي خود استفاده نمود. چارچوب هاي چوبي
    كه در قرون وسطي به كار گرفته شدند ،قطعاتي چوبي بودند كه بريده و
    در كارگاه نجاري به يكديگر وصل شده و كد گذاري مي شدند و آنگاه از
    هم جدا شده و به ساختمان ها انتقال داده مي شدند. استفاده از اين
    روش بدين معني بود كه در صورت لزوم مي توان بخشهايي از ساختمان
    قرون وسطايي را جا به جا نموده ؛ حتي امروزه نيز مي توان آنها را
    به مكاني ديگر منتقل كرد . گاهي اوقات كل سازه  ساختمان به
    منظور بنا كردن ساختماني جديد جابجا مي گرديد. براي مثال در هنگام
    ساخت موزه ويكتوريا و آلبرت در لندن،  به ساختمان قبلي موجود
    در سايت ديگر نيازي  نبود و در سال 1865 پيشنهاد واگذاري اين
    ساختمان فلزي به مسئولان محلي شمال ، شرق و جنوب لندن با هدف
    برپايي يك موزه محلي در مكاني جديد ارائه گرديد. مسئولان شرق لندن
    اين پيشنهاد را پذيرفتند و ساختمان اين موزه محلي در 1872 تكميل
    گرديد كه امروزه اين مكان به موزه كودكان بدل گرديده است.

    در اغلب مواردي كه دسترسي به منابع جديد به حداقل مي رسد روش هايي
    كشف مي شوند كه با آن ها مي توان ساختمان هايي كه براي يك منظور
    ساخته شده اند براي مقاصد ديگر استفاده شوند، با اين حال بعضي
    تغييرات ضروري مي توانند باعث تغيير شكل اصلي سازه يا ساختمان
    شود. اين موضوع براي كساني كه علاقمند به حفاظت و نگهداري دائمي
    از ساختمان ها هستند يك فاجعه به حساب مي آيد و اين سوال در ذهن
    نقش مي بندد كه آيا يك ساختمان به اين علت كه زماني داراي كاربري
    ارزشمندي بوده است بايد همواره بدون تغيير باقي بماند يا بايد
    براي حفظ بازدهي و كارايي تغييرات الزامي را در آن انجام داد؟ يك
    فرآيند سبز ممكن است در بررسي اين موضوع قضاوت را تنها براساس
    منابع موجود ممكن بداند. اگر منابع مورد نياز براي تغيير يك
    ساختمان كمتر از منابع مورد نياز براي تخريب و بازسازي آن باشد
    بايد از اين تغييرات استقبال نمود. با اين وجود اين موضوع باعث
    عدم احترام و بزرگداشت اهميت تاريخي سازه نمي شود. به علاوه ممكن
    است اين سازه ها داراي ارزش ديگري نيز باشند كه توجه به آن ها
    الزامي است. اين مشكلات در تغيير ساختمان هاي موجود به منظور
    آماده ساختن آن ها براي هماهنگي با نيازهاي جديد بخصوص در مورد
    بهبود وضعيت ساختمان از لحاظ عملكرد و كارايي كه ممكن است به
    تغيير ظاهر آن منجر شود با تناقض و تضادهاي بيشتري آشكار مي شود.
    تغيير در بعضي از ساختمان هاي قديمي براي كاربردي هاي جديد مي
    تواند هزينه ها و مشكلات خاصي را با خود همراه داشته باشد. با اين
    حال مزاياي حاصل از استفاده مجدد از اين ساختمان هاي بزرگ در كنار
    يكديگر و درون يك محيط شهري مي تواند بر اين مشكلات و هزينه ها
    غلبه نمايد. نوسازي ساختمان ها ي موجود در شهرهاي بزرگ و كوچك
    همچنين مي تواند موجب حفاظت از منابع مورد استفاده جهت تخريب و
    بازسازي ساختمان و بدين ترتيب جلوگيري از تخريب جامعه شود.

    اصل چهارم : احترام به كاربران

    معماري سبز به تمامي افرادي كه از ساختمان استفاده مي كنند احترام
    مي گذارد.

    به نظر مي رسد كه اين اصل ارتباط اندكي با آلودگي ناشي از تغييرات
    اقليم جهاني و تخريب لايه ازن داشته باشد . اما فرآيند سبز از
    معماري كه شامل احترام براي تمامي منابع مشترك در ساخت يك ساختمان
    كامل هستند انسان را از اين مجموعه خارج نمي نمايد. تمام ساختمان
    ها توسط انسان ها ساخته مي شوند اما در بعضي از سازه ها حقيقت
    حضور انسان محترم شمرده مي شود، در حالي كه در برخي ديگر تلاش
    براي رد ابعاد انساني در فرآيند ساخت مشاهده مي شود.

     در ژاپن تعدادي روبوت نقش انسان را در ايجاد و طراحي
    ساختمان ها بر عهده گرفته اند، اما براي يك روبوت كارآيي مؤثر در
    مورد پروژه ، شامل اجراي يك وظـيـفـه خـاص مــي باشد كه مي تواند
    آن را به دفعات تكرار كرد. اما در مقياسي متفاوت يك انسان به
    عنوان معمار همچنان مي تواند بر مهارت خود بر انجام تعداد بسياري
    از كارهاي نامرتبط اعتماد كند.

    احترام بيشتر به نيازهاي انساني و نيروي كار، مي تواند در دو مسير
    مجزا مورد تجربه قرار گيرد. براي يك ساختمان ساز حرفه اي توجه به
    اين نكـته ضرورت دارد كه ايمني و سلامت مصالح و فرآيند هاي شكل
    دهنده ساختمان به همان ميزان كه براي كارگران و يا استفاده
    كنندگان آن مهم است براي كل جامعه بشري نيز از اهـمـيت بـســزايي
    بـرخوردار مي باشد. معماران به تدريج از وجود سم هاي مختلف در
    سايت هاي ساختماني آگاه شده اند و به تازگي استفاده از مواد عايـق
    داراي انواع CFC  و يا استفاده از ساير مصالح خطرناك در
    ساختمان ممنوع شده است.

    شكل ديگر مشاركت انساني كه نيازمند توجه است، اشتراك و دخالت مثبت
    كاربران در فرآيند طراحي و ساخت است، كه چنانچه به طور موثر بكار
    گرفته نشود يك منبع كارا و مفيد به هدر رفته است. تعداد زيادي از
    ساختمان ها از اين انرژي بهره برده اند و نتايج حاصل از آن نيز
    موجب رضايت در خلـق ساختمان هاي بزرگ شده است.

    اصل پنجم : احترام به سايت

    هر ساختمان بايد زمين را به گونه اي آرام و سبك لمس كند.

    معمار استراليايي گلن موركات اين جمله عجيب را بيان مي كند كه:
    ساختمان بايد زمين را به گونه اي آرام و سبك لمس  كند. اين
    گفته يك ويژگي از تعامل ميان ساختمان و سايت آن را در خود دارد كه
    براي فرآيند سبز امري ضروري است و البته داراي ويژگي هاي گسترده
    تري نيز مي باشد. ساختماني كه انرژي را حريصانه مصرف مي كند
    آلودگي توليد مي كند و با مصرف كنندگان و كاربران خويش بيگانه است
    در نتيجه هرگز زمين را به گونه اي آرام و سبك لمس نمي كند.

    تفسيري صريح تر از اين گفته چنين است كه نـمي توان هر ساختمان را
    از درون سايت ساخته شده در آن خارج نمود و شرايط قبل از ايجاد
    ساختمان را دوباره در سايت احيا كرد. اين نوع ارتباط با سايت در
    سكونتگاههاي سنتي اعراب باديه نشين ديده مي شود؛ سبكي و آرامش
    موجود در ميان آن ها در لمس زمين فقط در جابجايي خانه ايشان نهفته
    نبود، بلكه شامل مصالح مورد استفاده ايشان و دارايي هايي كه با
    خود حمل مي كردند نيز مي گرديد. سياه چادر اعراب باديه نشين از
    پشم بزها ، گوسفندان و شتران ايشان توليد  مي شد، هنگامي كه
    اين چادر ها برپا مي گرديد با ايجاد سطح مقطع بسيار كارا از لحاظ
    ايروديناميكي از تخريب آن در بادهاي شديد جلوگيري مي شد؛ چادر با
    طنابهاي بلند در جاي خود نگهداري و تيرهاي چوبي بسيار اندكي در آن
    بكار گرفته مي شد چرا كه چوب در صحرا منبعي بسيار كمياب بحساب مي
    آمد.

    در حالي كه در جوامع شهري، زندگي بومي و سنتي خود را براي يكجا
    نشيني ترك كرده اند و معماران وارد عرصه طراحي شده اند، هنوز نيز
    براي ايجاد نمايشگاههاي مختلف و ديگر فعاليت هاي فرهنگي نيازي
    مستمر به سازه هاي موقت وجود دارد. اين قبيل سازه ها اغلب، شكل
    چادر باديه نشينان را بخود مي گيرد . طراحي صورت گرفته توسط
    معماران هلندي براي فستيوال 86 در سونسبيك ، اين سازه براي حفاظت
    از مجسمه هاي شكستني واقع در خارج ساختمان طراحي شده بود و به
    علاوه بادي به گونه اي طراحي مي شد كه به چشم نيايد. دراين سازه
    از چهارنوع مصالح يعني بتن پيش ساخته براي پي ها ، شيشه هاي شفاف
    براي ديوارها و سقف فولاد براي خرپاها و اتصالات و سيليكون رزيني
    براي اتصال صفحات شيشه به يكديگر استفاده شد. باله هاي شيشه اي
    نيز به ديوارهاي شيشه اي چسبانده شده بودند تا صلبيت بيشتري را
    ايجاد كند و همچنين مكاني را براي اتصال خرپاهاي فلزي سبك حامل
    سقف شيشه اي فراهم نمايد. كف ساختمان زمين عادي بود و براي
    جلوگيري از گل شدن فقط با چوب پوشانده شده بود. پس از پايان
    فستيوال اين ساختمان دوباره از يكديگر جدا گرديد و پي آن نيز از
    محل خارج و خاك برداشته شده به جاي خود بازگردانيده شد؛ بدين
    ترتيب زمين سايت بدون هيچ تغييري به وضعيت پيش از برگزاري فستيوال
    بازگشت. اين ساختمان را مي توان براي استفاده در هر نمايشگاه يا
    فستيوال ديگر به كار گرفت و يا اعضاي آن را مي توان درهر سازه
    ديگر مورد استفاده قرار داد.

    اصل ششم: كل گرايي

    تمامي اصول سبز، نيازمند مشاركت در روندي كل گرا براي ساخت محيط
    مصنوع هستند.

    يافتن ساختمان هايي كه تمام اصول معماري سبز را خود داشته باشند
    كار ساده اي نيست. چرا كه معماري سبز هنوز بطور كامل شناخته نشده
    است. يك معماري سبز بايد بيش از يك ساختمان منفرد قطعه خود را
    شامل شود و بايد شامل يك شكل پايدار از محيط شهري باشد. شهر،
    موجودي فراتر از مجموعه ساختمان هاست؛ در حقيقت آن را مي توان
    بصورت مجموعه اي از سامانه هاي در حال تعامل ديد – سامانه هايي
    براي زيستن و تفريح – كه بصورت شكل هاي ساخته شده داراي كالبد مي
    باشند و با نگاهـي دقـيـق بـه ايـن سامانه ها اســت كـــه مـي
    تـوانيـــم چهــــره شهـــر آيــنده را تـرسـيـم نـمايـيـم.

    معماري سبز چيست؟

    قبل از هر چيز كه يك ساختمان سبز خاق شود مانند هر چيز ديگر به يك
    خالق احتياج دارد .

    قيمت فايل فقط 3,400 تومان

    خريد

    برچسب ها :
    تحقيق معماري سبز 19 ص
    ,
    تحقيق معماري سبز
    ,
    معماري سبز
    ,
    معماري
    ,
    تحقيق و بررسي معماري سبز
    ,
    تحقيق در مورد معماري سبز
    ,
    تحقيق در باره معماري سبز
    ,
    بررسي معماري سبز
    ,
    دانلود تحقيق معماري سبز
    ,
    دانلود تحقيق در باره معماري سبز
    ,
    دانلود تحقيق در مورد معماري سبز

معماري اصلي 217

۳۳ بازديد

معماري اصلي 217

 براي توضيحات بيشتر و دانلود كليك كنيد

 

 

 

  • معماري اصلي 217
    معماري اصلي 217دسته: معماري
    بازديد: 44 بار
    فرمت فايل: doc
    حجم فايل: 9232 كيلوبايت
    تعداد صفحات فايل: 232

    معماري اصلي217

    قيمت فايل فقط 3,400 تومان

    خريد

    معماري اصلي217

    فصل اول:

    مرمت و معماري

    مفهوم مرمت

    مرمت معماري ، روشي ويژه براي مهيا سازي زمينه جهت ارزيابي آثار و ابنيه گذاشته است كه گاه با دخل و تصرف در بنا تغييرات بصري ايجاد مي كند . مباني نظري مرمت ، متكي بر اصولي است كه در قرن نوزدهم مدون و ارائه گرديد . هدف عمده آن عبارت بود از نزديك كردن اثر معماري به فضاي تاريخي خود ؛ در اين راستا ايجاد شرايط لازم جهت استقرار بنا در محيط و فضايي كه شكل گرفته است با لحاظ كردن روابط آن با فرهنگ ، سليقه و ذوق زمان بنا ، ضروري است . از سوي ديگر مرمت معماري عبارت است از ايجاد شرايطي كه بنا بتوانند مجدداً‌ زندگي يافته و بعنوان عضوي ارزشمند و تكميل كننده از دنياي زمان ما ، در حيات آن مشاركت فعل داشته باشد ، ضمن اينكه هويت شكلي و الگوي زمان تاريخي خود را حفظ و ارائه مي كند . اين تفكر به عنوان يك مباني نظري ، حاصل يك نگاه تحليلي و نقادانه در هنر است كه با شاخص كردن تفاوت بين زمان حال و گذشته امكان معرفي زمان گذشته را فراهم آورده و آن را به مقياس تاريخي خودش بر مي گرداند . بي ترديد ارحجيت نگاه تاريخي ، فلسفي و نقادانه ، تحويلي اساسي در همه زمينه ها ايجاد مي كند ، كه معماري اصيل بنا را با يك شيوه حسي از اقدام خلاقانه جديد متمايز مي گرداند . از زماني كه اقدام ما در زمان حال مي خواهد با استفاده از روشهاي خاص خود به معرفي گذشته بپردازد ، درست از لحظه ضرورت احترام به گذشته شروع مي شود . و در واقع در نتيجه اين نگرشي است كه حفاظت بنا مطرح مي گردد . با اين پيش فرض كه بنا داراي ارزشي تاريخي ، كالبدي با محتوا و پيام فرهنگي ، اعتقادي است و از اين لحظه به بعد بناي معماري حائز شرايط جهت انتقال به آينده مي گردد . در نتيجه روند برنامه ريزي  و كار ما مستلزم مباني نظري و ابزارهاي فني مشخص شده و در واقع عمل معمار، مرمت كار براي پيوند گذشته بر حال ، يك عمل هنري تلقي مي شود و تا زماني كه زنده و پوياست ، داراي حيات خواهد   بود ، كه يكي از رموز كار هنري تضمين تداوم اين پويايي و حيات زنده است. بنا بر اين مرمت معماري يك عمل آگاهانه در دو بعد نقدي و خلاق  مي باشد . نگاه عمده آن به تاريخي است كه آميخته با اعتقاد و فرهنگ است و اين كالبد را مانند مصداقي عيني از كنش هاي اجتماعي مي بيند

    چرا مرمت مي كنيم؟

    يكي از سوالات اساسي كه حول و هوش مرمت پيش مي آيد اين است كه چرا  و به چه خاطر به مرمت بناها و يا به طور كلي به مرمت ثروتهاي فرهنگي مي پردازيم؟

    جوابهاي گونه گوني مي توانيم داشته باشيم نخست آنكه، به همان دليلي كه علوم انساني را پي گيري و فرا مي گيريم يعني خود شناسي ومعرفت شناسي و اينكه به هويت تاريخي خود دست يابيم. به خصوص در سرزميني مثل ايران كه مكتوبات كمي در اين باره داريم كه اين خود به روحيه و طرز تفكر مشرقي برمي گردد كه در اين نوشتار مجال پرداختن به آن نيست، مي تواند مهم و قابل بررسي باشد.

    دوم ، دستيابي و حفظ و نگهداشت آنچه به عنوان ارزش مي شناسيم و تحويل آن به آيندگان تا آنان نيز در خور و شايسته خودشان از آنان بهره ببرند. و بتوانند با آگاهي از گذشته خويش حال و آينده خود را بهتر رقم زنند.

    چه را مرمت مي كنيم؟

    سوال مهم ديگري كه ميتواند جلوي روي ما قرار گيرد مي تواند اين باشد كه چه چيزي را مرمت مي كنيم؟ به راستي آيا هرچه كه از گذشتگان برايمان باقي مانده است بايد مرمت شوند؟

    براي جواب به اين سوال بايد به اين نكته اشاره داشته باشيم، اينكه مفهوم ارزش را دريابيم يعني اينكه ما ارزش را در چه چيزي مي بينيم آيا فقط نشستن غبار تاريخي صرف مي تواند دليل موجهي براي حفاظت و مرمت باشد؟ يا انكه معمار يا سازنده اثر شخص شناخته شده اي باشد مي توانيم آن اثر را با ارزش بدانيم؟

    و اينكه آيا واقعا ما به آن اندازه امكانات نرم افزاري و سخت افرازي داريم كه بتوانيم به شايستگي از اين ثروتها حفاظت كرده و آنها را به نحوي وارد زندگي مان بكنيم؟

    و آخر اينكه از لحاظ قانوني و حقوقي تا چه اندازه در اين باره تلاش كرده ايم؟

    حفظ و مرمت آثار تاريخي

    مطالعات مربوط به سيرهنر در تاريخ از جمله وسيع ترين، پوياترين در عين حال جذاب ترين مطالعات است. چرا كه آثار هنري خلق شده توسط انسانها، معلول عوامل متعدد و متنوعي چون اعتقادات ديني، شرايط اقليمي وضعيت اقتصادي ، اوضاع سياسي و بافت رواني و شرايط اجتماعي هنرمند، تأثير فرهنگ هاي همجوار و دهها عامل ديگر است.
    قوه خلاقيت و نوآوري نيز از عناصر مهمي است كه در شكل گيري يك اثر هنري تأثير بسزا دارد. فرآيند خلاقيت از جمله مواردي است كه ذهن روان شناسان را تا به امروز مشغول داشته و هنوز زواياي پنهان آن كشف شده و عرضه بي پايان آن مورد مطالعه شايسته قرار نگرفته است. خلاقيت از صفات خداوندي است كه به همراه بسياري از صفات پيچيده ي ديگر در انسان به وديعت نهاده شده است. حال اگر عنصر خلاقيت و ويژگيهاي رواني فردي هنرمند را در كنار دهها عنصر ديگر مؤثر در شكل گيري آثار هنري قرار دهيم و به دامنه ي وسيع و بي پايان دانشهاي مربوط به هر يك نظر افكنيم. وسعت و عمق معرفتي كه موضوع آن در سير هنر در تاريخ است بر ما آشكار خواهد شد.

    به هنگام روبرو شدن با عرصه اي چنين گسترده و ژرف، و مطالعه ي تاريخ ، نمونه هاي آثار و تجزيه و تحليلهاي مربوط به كارهاي هنري مي بايد خود را در مقابل دو سؤال مهم و بنيادي قرار دهيم :

    1 – دانش ما در اين باب چقدر كامل است؟
    2 – قضاوتهاي ما در مورد انگيزه و علت پيدايش آثار هنري تا چه حد قطعي و معتبر است؟

    در پاسخ به اين دو سؤال بنيادي لازم است بدانيم كه در راه نيل به يك دانش كامل در باب تاريخ هنر چه منابعي مورد نياز هستند و اينكه مواد خام اين مطالعه چگونه تأمين مي شود. دسترسي به آثار هنري مقدم است بر مطالعه ي آن چرا كه بديهي است در مورد آثار به علت نيامده و تمدنهاي كشف نشده نه دانشي داريم و نه مي توانيم قضاوتي بكنيم.
    علم باستان شناسي در كشف آثار به جا مانده از تمدنهاي كهن نقش كليدي دارد.

    باستان شناسي علمي است كه هدف آن كشف و بررسي آثار مربوط به ادوار بيش از تاريخ و دوره هاي نخستين تاريخي است. هدف اين اكتشافات و مطالعات درك نظام، تقدم و تأخر وقايع و سير بروز فرهنگ ها و تمدنها در يك روند منطقي و صحيح است.
    اين عمل از يك سو با انسان شناسي و قوم شناسي و در سوي ديگر با علم تاريخ ، خط شناسي و فرهنگ هاي بومي مرتبط است و لذا گستره ي وسيعي را تحت پوشش قرار مي دهد. علم باستان شناسي بر اشياء و آثار به جاي مانده دريافت شده از ادوار كهن اتكا دارد.
    آثاري از سنگ، استخوان، سفال ، بقايا آتشگاههاي قبايل، قبرها، و ويرانه هاي برجاي مانده از دهكده ها، شهرها و كتيبه ها و ابزار و منابعي هستند كه باستان شناسان نظريه هاي خود را بر آنها بنا مي كنند.حتي فسيلها ، بقاياي برگ ها و دانه هاي گياهان مي توانند باستان شناسان را در پي بردن به آثار زيست انسانها و كشف اشياء و مصنوعات در آن حوالي ياري كنند.
    دامنه ي باستان شناسي بسيار گسترده است. باستان شناسان و هنرشناسان كوشيده اند تا اين يافته ها را در اتباط منطقي با هم قرار داده، آنگاه استنباط خود را به عنوان يك نظريه مطرح نمايند. بسيار پيش آمده كه نظريه ي رايجي با بافته هاي جديد مردود شناخته شده و نظريه ي ديگري كه مبتني بر اكتشافات و اطلاعات جامعتري است جايگزين آن شده است.

    از مباحث فوق معلوم مي شود كه :
    1 – دانش ما نسبت به تاريخ هنر ( خصوصاً در باب تمدنهاي كهن) به علت كمبود قراين همواره، ناقص است و نظريه هاي ارائه شده در مورد قانونمندي هنرهاي آن ادوار ممكن است با يافته هاي جديد دستخوش تحول شوند.
    2 – اعتبار فرضيه هاي ارائه شده در مورد علل و انگيزه هاي پيدايش آثارهنري هنگامي قوت مي يابد كه مستنداتي در تأثير آن نظريه از جهات تاريخي، اجتماعي و عقيدتي وجود داشته باشد. پس اعتبار نظريه ها تا زماني است كه با مدارك جديد و ارائه نظرات اصلاحي، تكميل يا مردود نشده باشند. يافته هاي نو مي توانند اعتبار نظريه ها را تقويت يا تضعيف نمايند.

    حفظ و مرمت آثار تاريخي :
    كتب هنري همواره مملو از تصاوير هستند چرا كه كلام صرف از بيان كامل آنچه به چشم مشاهده مي شود عاجز است. زبان بدون تصوير در وادي هنر به مانند تلاش در توصيف چهره اي زيبا است كه تا به مشاهده در نيايد در پرده اي از ابهام باقي خواهد ماند. حتي تلاش در توصيف غزلي زيبا از حافظ بدون خواندن خود عزل كاري عبث مي نمايد و بارزتر از اين مثال شايد اين باشد كه فردي بخواهد لطافت، عمق و عظمت يك قطعه موسيقي را در كلام بياورد. يا آنرا مكتوب نمايد بدون اينكه نواي آن قطعه را به گوشها آشنا سازد. اين است كه تصاويرجزء لاينفك مطالعه ي هنرهاي تجسمي به شمار مي ايند.

    اما تصوير تنها مي تواند انسان را تا اندازه اي به اصل اثر نزديك نمايد. «ابعاد» ، «جنس» ، «بافت» و «فضا» (خصوصاً در آثار سه بعدي) از عناصري هستند كه دسترسي به آنها از دريچه تصوير ميسر است. موزه ها و فضاهاي باستاني مي توانند ما را چند پله ي ديگر به واقعيت نزديك كنند. از اين مرحله به بعد است كه انسان مي تواند با كمك تخيل و خلاقيت، با استفاده از مكتوبات و اسناد و مطالعات مربوط، از سد زمان و مكان عبور كند و تا حد ممكن به اصل اثر در محيط واقعيش نزديك شود.

    رشته خط و مرمت آثار هنري از تخصصهاي مهم وابسته به هنر است و همانطور كه از نامش پيداست به محافظت آثار سالم هنر و ترميم آثار مصدوم مي پردازد، آثار هنري را عواملي چون فرسايش هاي فيزيكي و عفونتهاي بيولوژيكي و تحولات شيميايي تهديد و تخريب مي كند. ايجاد فضاي مناسب ( دما – رطوبت – نور) استفاده از شيوه هاي مختلف گندزدايي – اسيد زدايي و .. كه بر دانش شيمي و فيزيك و بيولوژيك و ... استوار است بقاي آثار در شرايط مطلوب تضمين مي نمايد. در مورد ‌آثاري كه به نحوي تخريب شده اند، روشها قدري پيچيده ترند. آگاهي از مصالح و مواد مورد استفاده و شناخت واكنشهاي فيزيكي و شيميايي هر يك از مواد مي تواند يك مرمت گر را در انتخاب شيوه ي بازسازي مناسب بر اثر مورد مرمّت ياري دهد.
    دانش هنري از ضروريات كار يك حفاظت گويا مرمت گراست چرا كه اين متخصصان در مواردي مجبور به بازسازي بخش مفقود گشته ي يك اثر مي شوند. در چنين مواردي سبك شناسي ، آشنايي با فرم، رنگ، حجم و مهارت استفاده از ابزار هنري چون قلم مو، براي مرمت گر ضروري است.

    حفظ و احياي اثار هنري از قرن بيستم ، كه بشر بيش از پيش به ارزش معنوي و مادي اين اثر پي مي برد مورد توجه قرار گرفته است به طوري كه رشته هاي آكادميك و دانشگاهي مختص اين علوم پا به عرصه وجود گذاشته اند. رشته هاي علوم موزه اي، مرمت آثار هنري، و مرمت ابنيه تاريخي، سه رشته مستقلي هستند كه در بعضي از كشورها تا مقطع دكترا تدريس مي شوند.
    در اين ميان رشته ي مرمت آثار هنري خود به شاخه هاي تخصصي تر مثل مرمت نقاشي رنگ و روغن، مرمت آثار سنگي، چوبي ، فلزي و حتي مرمت نسخ خطي و آثار كاغذي ... تقسيم مي شود.

    پيدايش تخصصهاي مختلف هنري حكايت از نياز انسان به حفظ ميراث فرهنگي دارد. هر چه زمان به جلو مي رود،‌احساس نياز بشر نسبت به حفظ هويت خود بيشتر مي شود هر چه بشر در مورد هويت خود مي انديشد آثار هنري را صادق ترين آئينه ي هويت خود مي داند، اين آثار هنري هستند كه جوهره ي هويت انسان را در طول قرون و هزاره ها و اعصار با خود حمل كرده اند.
    بشر بدودن توجه به ردپاي گذشته خود به هراس مي افتد. هراس از گم كردن مبدأ، انسان اينك ارزش اين گنجينه را كه با تاريخ تفكر، فطرت و هويت او مرتبط است. دريافته و قصد دارد تا با بهره گيري از علوم و فنون متفاوت آنرا پاس دارد.
    توجه به ميراث فرهنگي و حفظ احياي اين آثار، براي مللي كه از تاريخي طولاني و تمدني غني برخوردارند بسيار حائز اهميت است.
    اين ملل عموماً جزو كشورهاي در حال توسعه بشمار مي آيند و به رغم اينكه خزانه ي بي مانند و ارزشمند ميراث فرهنگي بشر را در تملك خود دارند با مشكلات عديده ي ناشي از فقر اقتصادي روبرو هستند. طرح معرفي ميراث فرهنگي از جهات مختلف براي اين كشورها مفيد است.

    الف : با حفظ، احيا و معرفي ميراث فرهنگي ملل، روح بالندگي، اعتماد به نفس . فخر به هويت كهن در ميان مردم بسياري از كشورهاي جهان سوم زنده مي شود.

    ب : اين معرفي و تبليغ گسترده، زمينه ي گسترش توسعه ي صنعت توريسم را در اين كشورها گسترش مي دهد. چنانچه از امكانات جهانگردي با سياست هاي صحيح استفاده شود منابع مالي عظيمي كه از اين راه حاصل مي شود مي تواند آهنگ رشد اقتصادي، ثبات سياسي و ارتقاي فرهنگي كشورهاي مذكوررا سرعت بخشد.

    ايران كشوري است كه با داشتن ميراث فرهنگي غني يا شهرت جهاني مي تواند ولي بايد از اين گنجينه ي خدادادي استفاده ي عظيمي ببرد. گامهاي نخستين اين راه پيموده شده است. ايجاد رشته هاي گوناگون مربوط به حفظ ميراث فرهنگي، پژوهشكده ها و مراكزي كه به منضبط تر و علمي تر نمودن اين تخصص اشتغال دارند از اقدامات مهمي است كه انجام گرفته است. ارتقاي فرهنگ عمومي در باب اهميت دادن به ميراث ملي نيز بايد همدوش با اين فعاليت ها پيش برود. در نهايت هدايت كوششهاي انجام شده به سوي معرفي جهاني اين آثار و بهره گيري صحيح از آنها به مثابه اهرم رشد كمي و كيفي و بنيه ملي از وظايف ملي و ميهني هر ايراني است و اين تنها يك سياست توسعه نيست. شكرگزاري نعمت است. نعمتي كه خداوند به ملت ما عطا فرموده و گذشتگان ما پاسدار آن بوده اند.

    پيش در آمدي بر معماري براي صنايع در ايران:

    حجم كنوني ابنيه كه بدنه صنايع زيربنايي، مادر و توليد كالايي موجود ايران را در خود جاي داده‌اند، بر ميليون‌ها متر مكعب فضاي ساخته شده بالغ مي‌گردد. به استثناي بخش كوچكي از آن كه بر اساس اصول و مبناي قابل قبول و روز آمد فني بطور اعم و معماري بطور اخص بنا گرديده است، بخش اعظم آن را يا ابنيه كهنه،‌ فرسوده و از رده خارج قديمي تشكيل مي‌دهند و يا اصولاً به ساده ترين شكل و كم هزينه‌ترين مصالح ساختماني سر هم بندي شده‌اند.

    ابنيه از رده خارج صنايع قديمي ايران‌ند كه نه تنها از لحاظ ساختماني، بل از لحاظ فن‌آوري و ماشين‌الات نيز كهنه و قديمي‌اند و نياز به نوسازي و يا حتي دوباره‌‌سازي گسترده دارند. صنايع نساجي نمونه بسيار روشني از اينگونه صنايع به شمار مي‌آيند.

    بديهي است كه رسيدن به صنعت پيشرفته و روزآمد كه بتواند ضمن تأمين نيازهاي به سرعت فزاينده بازار ملي، ورودي موفق و پايدار به بازارهاي جهاني داشته باشد، بدون تامين استانداردهايي كه در آن جنبه‌هاي زيست محيطي، مطالبات نيروي كار و مديريتي و حداكثر بهره‌وري رعايت گرديده شده باشد، ممكن نخواهد بود، و اين امري است كه برخوردي مسئول و دورنگرانه را طلب مي‌كند. بدين ترتيب مي‌توان ابعاد مشروحه زير را بعنوان « پيش در آمدي بر معماري براي صنايع در ايران » ذكر نمود.

    1- معماري صنايع داراي ابعاد تخصصي، حرفه‌اي و آموزشي ويژه خود است. پاسخ‌هاي معمارانه مناسب به نيازمندي‌هاي در حال گسترش اين رشته، نيازمند پيشرفت و ارتقاء روش‌شناسي، دانش علمي، تجربيات فني، ‌روانشناسي كار، جامعه‌شناسي توليد، بهداشت محيط، امنيت حرفه‌اي و بطور كلي علوم رفتاري است.

    2- با رشد شتابان و گسترش و پيچيدگي روز افزون عرصه‌هاي علمي و توسعه فن‌اوري‌ها و تنوع فرايند‌هاي توليدي، روز به روز بر تنوع و پيچيدگي طراحي و اجراي اين گونه ابنيه افزوده مي‌شود. به علاوه مطالبات اجتماعي عوامل انساني توليد اعم از مديران، كارگران، كارمندان، مهندسين و صنعت‌گران و فرهنگ و سليقه عمومي در اين زمينه مرتباً در حال افزايش است.

    قيمت فايل فقط 3,400 تومان

    خريد

    برچسب ها : معماري اصلي217 , دانلود معماري اصلي217 , دانلود تحقيق معماري اصلي217 , دانلود تحقيق در مورد معماري اصلي217 , تحقيق معماري اصلي217 , تحقيق در مورد معماري اصلي217 , بررسي معماري اصلي217 , تحقيق و بررسي معماري اصلي217 , معماري اصلي , معماري , دانلود معماري اصلي , دانلود تحقيق معماري اصلي

معماري بين النهرين 18 ص

۳۸ بازديد

معماري بين النهرين 18 ص

 براي توضيحات بيشتر و دانلود كليك كنيد

 

 

 

  • معماري بين النهرين 18 ص
    معماري بين النهرين 18 صدسته: معماري
    بازديد: 37 بار
    فرمت فايل: doc
    حجم فايل: 4234 كيلوبايت
    تعداد صفحات فايل: 18

    معماري بين النهرين 18 ص

    قيمت فايل فقط 3,400 تومان

    خريد

    تحقيق معماري بين النهرين 18 ص

    كهن ترين زيگورات بين النهرين

    زيگورات اور

    كهن ترين زيگوراتي كه ناكنون در بين النهرين (عراق كنوني) توسط باستان شناسان خاكبرداري و شناسايي شده است زيگوراتيست كه اورنمو موسس سلسله سوم اور  در سال 2100  قبل از ميلاد يعني 4100 سال پيش در شهر باستاني اور  محل تولد حضرت ابراهيم نبي  بنا كرده بود او اين زيگورات را در كنار معبدي كه براي نيايش خدايان ساخته بود بر پا داشته است. اين زيگورات در اصل داراي سه طبقه بوده است كه در حال حاضر تنها طبقه اول آن باقي مانده است. راه دست رسي به بالاترين طبقه بوسيله سه رشته پلكان  رشته پلكان مياني و دو رشته پلكان جانبي  صورت ميگرفت. زيگورات با خشت بنا شده بود و پوسته خارجي آن را از آجر ساخته بودند.

    زيگورات اور : اين بنا از خشت خام ساخته شده است . فونداسيوني به عمق 15 متر دارد . 3 رديف پلكان 100 تايي كه به پرستشگاه مي رسد . نماي بنا از آجر است و براي استحكام بنا در برابر سيلابها از ملات قيري استفاده كرده اند .

    (زيگورات به زبان سومري ها به معناي كوه است و به زبال بابلي ها به معناي بنايي پله پله است كه طول و عرض طبقه بالاتر از طبقه پايين تر كمتر است .

    زيگورات اور ، نمونه مناسبي از اين مورد است كه به دوره سومري نوين – از سده 22 تا سده 21 پيش از ميلاد – مربوط مي شود ؛ در اين دوره ، معماران مي كوشيدند بلندترين و كوه پيكرترين بناي ممكن را روي زمين . نخست كوهي از خشت خام را مي بينيم كه در اثر عواملي چون زمان ، آب و هوا ، و تاخت و تاز دشمنان تقريبا" به صورتي بي شكل درآمده است ؛

    بر روي شالوده اي از اين به ارتفاع 15 متر ، دو طبقه سوار برهم قرار دارند كه به ترتيب كوچكتر مي شوند ؛ و از آن دو احتمالا" طبقه بالا در حكم پي زيارتگاه بوده است . سه پلكان خرپشته اي ، هريك با يكصد پله ، در يك نقطه ، به دروازه برج دار زيگورات مي رسند و از آنجا احتمالا" پلكان ديگري به زيارتگاه يعني مركز نمايشهاي آييني منتهي مي شود . ساختمان اين زيگورات ، كوه محكمي از خشت خام با نماسازي ضخيمي از آجر پخته با ملات قيري است . آجر پخته را به اين علت با ملات قير در نماسازي به كار مي بردند كه بر قدرت و استحكام ساختمان در برابر سيلها و اثر ديگر عوامل طبيعي بيفزايند . طبقات زيگورات ، احتمالا" در اصل به رنگهاي متفاوت با معني نماديني ساخته مي شده اند و احتمالا" در محوطه پشته آنها درختكاري و گياهكاري نيز مي شده است . ارتفاع زياد اين بنا و دشواري صعود و دستيابي به نوك زيارتگاه ، احتمالا" مانند مذاهب ديگر ، نمادي از گونه اي تدارك دشوار روح براي روشنايي گرفتن از خدا به شمار مي رفته است . بدون ترديد رفعت زيگوراتهاي بزرگ ، كه ظاهرا" به قلب اسمان مي رسيدند تأثير ژرفي بر عبريان كهن داشته است . زيرا زيگوراتي در بابل به نام برج بابل ساختند و به يادگار گذاشتند كه نشانه اي از غرور بلند پروازانه نوع بشر .

    -زيگورات اور, حدود 2100 ق.م

    تصوير37 - -طرح بازسازي شده زيگورات اور, حدود 2100 ق.م (از روي يك طرح خطي در موزه بريتانيا , لندن)  

    ارگ سارگون

    در خرساباد، مساحت:400 هزارمتر مربع، بيش از 200 حياط و اتاق، شهر روي تپه بود با ارتفاع 15 متر، مجموعه تقارن ندارد و متشكل از اتاقها و تالارهاي چهارگوش مي‌باشد گرداگرد حياط، پوشش اتاقها با تاغهاي گهواره‌اي خشتي بود، دروازه با ديوهاي غول آساي نگهبان كه 4 متر ارتفاع داشت ايجاد شده بود. زيگورات نيز در اين مجموعه قرار داشت كه احتمالاً 7 طبقه داشت كه 4تاي آن باقيمانده، ارتفاع هر طبقه 5.5 متر است، هر طبقه داراي رنگي متفاوت بود، ديوار كاخ داراي كنگره بوده و دو طرف دروازه تاغ‌دارش 2 برج چهارگوش قرار گرفته، دورتادور تاغ و برجها با نوارهايي از كاشيهاي لعابدار با رنگهاي درخشان پوشانده شده، در دروازه دو گاو بالدار با سر آدم پاسداري مي كردند.

      مشابه چنين دروازه‌اي در تخت جمشيد مي باشد ولي با اين تفاوت كه گاوهاي تخت جمشيد از كنار داراي 3 پا يوده ولي گاوهاي آشور از بغل داراي 4 پا مي باشند.

    اين كاخ مساحتي نزديك به 400 هزار متر مربع و بيش از 200 حياط و اتاق داشت . شهري كه اين ارگ – كاخ مشرف بر آن ساخته شده بود روي تپه اي به بلندي تقريبا 15 متر قرار داشت و نزديك به يك و نيم كيلو متر مربع مساحتش بود .

    شايد كاخ را به اين دليل در سطحي بالاتر ساخته اند كه از سطح سيلابها بالاتر باشد ، ولي همين بلندي باعث مي شد كه مقر پادشاه در نقطه اي بين خانه هاي زير دستانش و خدايان واقع شود . با آنكه سازندگان كاخ در صدد ايجاد تقارن بوده اند ولي خود كاخ نقشه اي آشفته و پرت دارد و مجموعه اي از اتاقها و تالارهاي چهار گوش را در بر مي گيرد كه خوشه وار به گرد حياطهاي چهار گوش ساخته شده اند (. شكل اتاقهاي دراز و باريك و جسامت ديوارهاي جانبي حكايت از آن دارد كه اتاقها با طاقهاي گهواره اي خشتي پوشانده شده بودند )، و اين مفيد ترين و علمي ترين روش سقف زني در منطقه اي بود كه نه الوار كافي داشت نه سنگهاي مناسب كارهاي ساختماني . در پشت حياط اصلي ، كه هر ضلعش به 900 متر مي رسد ، اقامتگاه پادشاه قرار داشت ؛ وي در همين جا ماموران بيگانه را رسما در اتاق دراز ، بلند و پر تلالو تاجگذاري خويش به حضور مي پذيرفت . ميهمانان خارجي ، از يك حياط بزرگ ديگر وارد مي شدند ، از دروازه مركزي بين ديوهاي غول آسا ي نگهبان كه نزديك به چهار متر ارتفاع داشتند مي گذشتند و به حضور پادشاه تاجدار بار مي يافتند . ميهمانان كه در حياط به انتظار بار يافتن مي ايستاند ، وقت كافي براي انديشيدن درباره ناچيزي خودشان در مقايسه با قدرت و سطوت پادشاه پيدا مي كردند ، زيرا روي ديوارها با پيكره هاي غول آسايي از پادشاه و درباريانش مزين شده بود .
    سارگون !! شهر و كاخش را مظهر وبيان عظمت خويش مي دانست و گمان مي كرد كه پايه هاي اين عظمت بر اطاعت و انقياد دشمنان وي نهاده شده اند . او در كتيبه اي مي نويسد : من شهري را با [ زحمت ] مردم كه به وسيله دستانم مطيعشان كرده بودم ساختم ؛ آشور ، نبو ، مردوك ، ايشان را به تسليم در برابر من و به گردن گرفتن يوغ من در پاي كوه موسري ، بالاي نينوا ، وا داشتند . و در كتيبه ديگري مي گويد : سارگون ، پادشاه جهان ، شهري ساخته است . آن را دور شروكين ناميده است . در داخل اين شهر ، كاخي بي مانند بر پا داشته است . علاوه بر مجموعه حياطها ، اتاق تاجگذاري ، اتاقهاي دولتي ، حرم ، آبريزگاهها و حمامها ، و اتقهاي نگهبانان كه كل كاخ را تشكيل مي دادند ، معبد اصلي و زيگورات نيز در اين ارگ وجود داشتند . زيگورات خرساباد احتمالا هفت طبقه داشته است ، كه چهار تاي آنها تا به امروز حفظ شده اند ؛ ارتفاع هر طبقه پنج و نيم متر است و هر يك رنگي متفاوت با ديگري دارد . براي دستيابي به اين زيگورات ، خر پشته حلزوني پيوسته اي دور تا دور ساختمان از كف پايين ترين طبقه تا نوك بالاترين طبقه ساخته شده بود . نماي كاخ از يك ديوار جسيم كنگره دار تشكبل شده بود ، و در دو طرف دروازه طاقدارش دو برج چهار گوش ديده مي شد . دور تادور طاق وروي برجها را با كتيبه هايي از كاشيهاي لعابدار با رنگهاي درخشان پوشانده بودند كه نتيجه كلي اش ساختماني مجلل وبا شكوه بود . به نظر مي رسد كه شكوه و درخشندگي گيج كننده نيز بخشي از اين نقشه پادشاه آشور براي متحير ساختن ميهمانان بوده است . از دروازه اصلي كاخ ، دو گاو بالدار غول پيكر با سر آدم پاسداري مي كردند . اين گاوهاي آدم سر را مي توان مشتق شده از پيكره هاي مشابه جانوران در بوغاز كوي حتيها پنداشت .

    در هر دو مورد از جانور براي دفع دشمن مرئي يا نامرئي و بخشيدن جلوه اي پرشكوه و برجسته به نماي كاخ استفاده شده است . اين پيكره ها تا اندازه اي همه جانبي و تا اندازه اي برجسته ساخته شده اند ، ودر آنها ديد تمام رخ در حال استراحت با ديد جانبي در حال حركت در هم مي آميزد و اين در آميختگي با افزوده شدن يك پاي پنجم ، به اوج تاثير گذاري مي رسد . غول آسايي پيكره ، كنده كاري برجسته و گيرا ، پيچ و تاب ظريف بالها و الگو بندي سطح پيكره با نمايش سنتي جزييات ، برروي هم ، شكوه و قدرتي شگفت انگيز پديد مي آورند كه امروزه نيز از ديدنش حالت ترس آميخته با احترام به آدمي دست مي دهد. ولي اين پيكره هاي با شكوه بيش از آنچه نگهبانان پادشاه به شمار آيند موجب تقويت مقام سلطنت او مي شوند . تاجهاي شاخدار خدا- شاهان اكد و نقابهاي درشت چشم وريشدار شناخته شده از زمان سومر به بعد در آنها جلب توجه مي كند ، بدنهاي شير و گاو گونه اشان حكايت از قدرت فوق انساني و درنده خويي پادشاه و بالهاي عقابي شان حكايت از سرعت عمل او در اجراي عدالت يا انتقام گيري دارند . محسنات پادشاه آشور با حروف درشت بر روي اين جانوران دو رگه نوشته شده است . هنر باستاني ، بارها بر ترس و ستايش دائمي انسان از جانوران بزرگ كه به عنوان استعاره هايي براي نماياندن نيروهاي طبيعت و خود خدايان مورد استفاده قرار مي گرفتند ، مهر تاييد زده است .

    قيمت فايل فقط 3,400 تومان

    خريد

    برچسب ها : معماري بين النهرين 18 ص , معماري بين النهرين , تحقيق در مورد معماري بين النهرين 18 ص , بررسي معماري بين النهرين , تحقيق معماري بين النهرين , تحقيق و بررسي معماري بين النهرين , تحقيق و بررسي در مورد معماري بين النهرين , تحقيق در مورد معماري بين النهرين , دانلود تحقيق معماري بين النهرين , دانلود تحقيق در مورد معماري بين النهرين , معماري بين النهرين 18 ص

معماري سبز 41 ص

۲۹ بازديد

معماري سبز 41 ص

 براي توضيحات بيشتر و دانلود كليك كنيد

 

 

 

  • معماري سبز 41 ص
    معماري سبز 41 صدسته: معماري
    بازديد: 37 بار
    فرمت فايل: doc
    حجم فايل: 1193 كيلوبايت
    تعداد صفحات فايل: 41

    معماري سبز 41 ص

    قيمت فايل فقط 3,400 تومان

    خريد

    تحقيق معماري سبز

    معماري سبز برخاسته از معماري پايدار و توسعه پايدار بوده كه اين نيز ناشي از نياز انسان امروز در مقابل پيامدهاي سوء‌جهان صنعتي و مصرفي عصر حاضر است. حفظ و حراست از منابع طبيعي جهان، مصونيت از آلودگي هوا و ساير آلودگي‌هاي محيطي، حفاظت از لايه ازن، بهداشت جسمي و رواني، آينده بشريت و ... از موضوعاتي است كه در اين راستا مطرح بوده و ضرورت آن به عنوان يك وظيفه جهاني روز به روز آشكارتر مي‌شود.

    تاريخچه معماري سبز در ايران

    دوره اول از سال 57-47 : اين دوره مصادف بود با اواخردوره’ مدرنيسم. از اين دوره بود كه جريان مدرنيست نيز يك گرايش تاريخي پيدا كرده بود. با كارهاي نادر اردلان و كامران ديباكه درايران سعي در زنده كردن معماري ايران داشتند اين روند در ايران نيز پيش ميرفت. فعاليت ميرميران نيز در اين دوره بي تا’ثير از جريانات روز نبود . كارهاي اونشا ن دهنده’ تا’ثير پذيري ي از معماري سنتي گذشته است. تا’ثيري كه كارهاي شهرسازيايشان از شهرهاي گذشته گرفتند را مي توان در نوع محله بندي سنتي ايشان ويا ايجادگره ها در بين مسيرها ذكر كرد. ميرميران در اين دوره در شركت ذوب آهن ايران مسئول كارگاه معماري، واحد طراحي وشهرسازي بوده است وچندين شهر جديد را طراحي كرده است كه شامل"پولاد شهر، زيراب و زرندنو" بوده است.

    در طراحي اين شهرها تنها منبع الهام ميرميران معماري كشور خودمانن بوده بلكه از معماري جهان نيز تبعيت مي‌كرده است تبعيتي كه ميرميران در مدرسه پولاد شهر از كارهاي موشه سفدي كرده حاكي از اين مسئله مي باشد و آنرا صورت جعبه هاي هم شكل توسعه يابنده طراحي كرده است.

    از تك بناهاي اين دوره مي‌توان از Pabdana Tea House  نام برد. تك بنايي كه در داخل يك باغ طراحي شده است. در اينكار مي توان گرايش پست مدرنيستي را در قوسها يي كه به كار مدرسه پولاد شهر برده مشاهده كرد كه البته كل كار تركيبي از مدرن و پست مدرن مي باشد. خانه طراحي شده كاملا آرامش بخش است خصوصاً با خطوط آبي و متعادل كننده اي كه بكار برده است.

    دوره دوم از سال 67-57: در اين دوره كارهاي ميرميران همزمان باانقلاب اسلامي در ايران كه يكي از دستاوردهاي آن رويكرد به سنت تاريخي، بومي گرايي و تأكيد بر ارزشهاي ايراني-اسلامي بوده و همچنين همزمان با اوج پست مدرنيست درغرب كه آن نيز توجه به سنت را اساسي مي دانست بوده است.

    مهمترين كارهايي كه ميرميران در اين دوره انجام داده شامل طرح جامع اصفهان، طرح منطقه شهري اصفهان و همچنين مركز توسعه خانه‌سازي و شهر نشيني اصفهان بوده است. در اين دوره بود كه ميرميران باارائه مفهوم منطقه شهري در كشور براي اولين بار ضرورت توجه به "مناطق شهري" كشور رابه منزله عرصه دين مشخص، مجزا و مستقل، در "حوزه مديريت و برنامه ريزي شهري"  گوشزد مي كند. موفقيت اين طرح (طرح منطقه شهري اصفهان)، در عمل به عنوان ابزاري كارا در فرايند هدايت وكنترل توسعه كالبدي منطقه شهري گشت و باعث شد طرح منطقه بندي شهري براي شهرهاي با جمعيت بيشتر از يك ميليون نفر مورد تصويب هيئت دولت گردد.

    در مركزتوسعه نيز مي توان گرايش به گذشته را در كار ميرميران ديد.طريقه كار روي پلان، نوع تقسيم بندي نما از تأثير ميرميران از گرايشهاي كشور حكايت دارد.

    كليات و اهداف در معماري سبز

    طراحي سبز عملي است براي حل مشكلات كه طي آن، منابع طبيعي قبل، بعد و طي پروسه توليد و ساخت به كمترين حد آسيب مي‌بيند، به علاوه در مسير اين عمل مصالح بايد مفيد بوده، عمر مفيد طولاني داشته و قابل بازگشت به چرخه طبيعت باشند. چيزهاي با طول عمر زياد هم مفيدند و هم بزرگترين مانع عليه اسراف و ضايعات، و اين بهتر از استفاده مجدد يا بازيافت آنها است.

    اكنون زماني است كه منابع رو به زوال است، هنگامي كه دغدغه معماران، معماران منظر، طراحان شهري، مهندسين و متخصصين ساختمان اساساً در چاره‌جوئي براي آينده است. متخصصين طراح بايد حوزه مهارت و تخصص و فعاليت خود را در اين زمينه بسط دهند كه اين از منابع حفاظت شود و حامي آينده فرزندان، نوه‌ها و نسل‌هاي بعدي باشد.

    قبل از هر چيز كه يك ساختمان سبز خلق شود مانند هر چيز ديگر به يك خالق احتياج دارد . اين موضوع يعني ايجاد ساختمان سبز به سلامت فردي كه در آن و در محيط اطراف آن زندگي مي كند كمك خواهد كرد و از او پشتيباني خواهد كرد و از او پشتيباني خواهد كرد و باعث رضايت مندي و سودمندي آنان خواهد شد. اين موضوع نيازمند كاربرد با دقت انرژيهاي تصديق شده در معماري است:

    استفاده از طبيعت بادوام و منبع مواد با كفايت و تكيه بر خورشيد براي استفاده‌هاي گرمايي و نيروي برق و روشنايي روزانه و دوباره استفاده كردن از ضايعات و... يك اتحاد و يكپارچه سازي ساختماني ظريف اين استراژيها را توليد مي‌كند. البته بايد توجه داشت كه تبديل فرهنگ بشر به يك پايه و تغيير ساختار اساسي روح و سرشت انسان بستگي دارد. ما بايد يكي شدن و به هم پيوستن و وابستگي به يكديگر را با يك چيزي خيلي وسيع‌تر از خودمان را دوباره كشف كنيم. جهان طبيعت قلم مويي است روحاني كه نسبت به همه چيز برتري مي يابد. اول شخص و بعد جامعه اين عقيده بولوزوف است. او عقيده دارد ما بايد هر دو گروه را مجبور سازيم كه موافق حقايق زندگي در جهان باشند. درغرب به اين مسئله اعتقاد دارند كه مزيت در طرح محيطي و طراحي آن در صورتي پيشرفت مي‌كند و موفق خواهد بود كه حقيقا مجمع و گروه طراحي آن فقط گروهي از طراحان باشند. آرك اولين شركتي است كه دست به اين كار زده است. اين شركت تشكيل شده است ازمعماران، سازندگان و مهندسين و سرانجام عده اي از طراحان بايد پاسخگو در تمامي پروژه‌هاي اين شركت باشند. اين شركت در جريان طراحي هاي خود از روش مشاركتي استفاده مي كند يعني تمامي اعضا در نظر دادن آزاد هستند اما تصميم نهايي را طراحان خواهند گرفت. اين روش يك روش قدرتمند در ساختمان سازي‌ها به شمار مي رود. بسياري از ساختمانها كه در اين شركت در بين طراحان به توافق مي‌رسد توافق آنها به خاطر مطلوبيت آن اثر است.  يك كار جالب ديگر در اين شركت دعوت از تمامي افراد صاحب نظر براي عملي كردن و اجرايي شدن تمامي نتيجه هاي بدست آمده است. جوانب مهمي كه متفاوت با طراحي هاي قردادي مشخص شده است عبارتند از :

    1. طراحي بايد تقريبا در برگيرنده 40%  از نيازها باشد نه اينكه 25% از نيازها را به صورت قراردادي بر طرف كند.
    2. روند طراحي جريني است آشفته و پر دست انداز، بنابراين احتياج به زمان طولاني دارد. طراحي به تفكر گروهاي صادق و آزمايش كردن احتياج دارد.
    3.  ايجاد ساختمان نيازمند يكپارچه‌سازي و اتحاد است. همان اتحادها و يكپارچه سازي‌هاست كه منجر به تغيير ساختارهاي روحي انسان خواهد شد.

    اغلب از ساختمان سبز تعبير به ساختماني مي شود كه اثرات منفي آن بر روي محيط اطرافش كم باشد. هدف از ايجاد ساختمان‌هاي سبز بر اساس اصول ذكر شده بالا بهبود يافتن آب و هوا و جلوگيري از اثرات منفي ساخت و ساز بر محيط زيست است. صرفه جويي و بهينه سازي مصرف انرژي و كاربرد انرژيهاي پايدار در حال حاضر هيچگونه نقشي در فرهنگ ساحتماني كشور ندارد. علاوه بر آن در ساخت و سازهاي مسكوني بخش خصوصي و خصوصا مسكن طبقات مرفه ارقام نسبتا مهمي به زيان ساير موارد ضروري هزينه در ساختمان صرف تزيينات افراطي و بي اصالتي مي شود كه عمدتا بنام ابزار سازي مشهور است. انگيزه صرف اين مبالغ نامتعادل در زيور آرايي احرازجلال و شكوه و ... و نهايتا رونق و موفقيت تجاري خصوصا در حرفه بساز و بفروشي است. اين مسئله متاسفانه به يك مد در جامعه تبديل شده است كه اين نگران كننده است. اما چاره مشكل: انكشاف رويكردهاي نوين زيبايي شناختي براي ايجاد دگرگوني و تحول در اذهان عمومي و جايگزيني الگوهاي زيستي مبتني بر تعادل صرفه جويي و بهينه سازي مصرف و احترام به محيط طبيعي و اجتماعي زيست به جاي الگوهاي منحط رايج كنوني امري ضروري است. لازمه اين امر آن است كه معماران بكوشند به جاي دنباله روي در سليقه عاميانه و بازاري پسند ذوق و سليقه عمومي را در جهات سازنده و مفيد اجتماعي هدايت كنند. معماران مي توانند به مردم بباورانند كه طرحهاي اقليمي و زيست محيطي كمتر از تزيينات رايج كنوني زيبا نيست. از طريق معماري مي توان جامعه را از مطلوبيت و ارزش فراوان اقتصادي وزيست محيطي انرژيهايي كه به نامهاي بي زيان و آرام و ... مشهور شده مطلع كرد. انرژي‌هايي كه از ديدگاه هنرمندان و معماران مي تواند به جاي هر چيز ديگر زيبا ناميد. آينده جهان در زيبايي‌هاي زيبا نهفته است. بياييد زيبايي نهفته در انرژيهاي پاك و حياتبخش را كشف كنيم. ارزشهاي ممعاري سنتي و سنت ارزشهاي زيست محيطي معمار ي سنتي ايران واجد ارزشهاي بسيار فراوان در شيوه هاي گوناگون استفاده بهينه از انرژي و بهره برداري اكولوژيك از انواع انرژيها و خصوصا كاربرد انرژيهاي پايدار و بي زبان است. گرچه استفاده از باد و به عبارت صحيح تر بهره برداري از حركت هوا و ايجاد نسيم عمده ترين و رايج ترين نوع كاربرد انرژيهاي بي زيان در معماري سنتي ايران است. با اين حال همه عناصر اربعه فلسفي و آييني (آب هوا خورشيد و خاك)داراي كاربرد عالي زيست محيطي در مدنيّت و معماري ايران قديم بوده است. نوع مصالح و فنون ساختماني رايج در گذشته خصوصا آنچه كه در رابطه با پايداري بنا به كار مي‌رفته و عناصر باربر اصلي ساختمان را تشكيل مي داده يعني ديواره ها و سقف ها يا به عبارت كلي تر عناصر افقي و عمودي به علت دارا بودن حجم و وزن زياد به طور خود به خودي و طبيعي در مقايسه با مصالح و مواد سبك وزن و كم حجم كنوني داراي ظرفيت بالاي نگه داري و ذخيره انرژي و استعداد متعادل سازي حرارت در فضاهاي مصنوع بوده است. در عين حال اين ويژگي به هيچ روي به معناي آن نيست كه زيبايي آسايش پايداري عالي و كيفيات ارجمند زيست محيطي و ابتكارات مربوط به استفاده بهينه از انرژي در معماري ايراني امري خود به خودي و پيش پا افتاده و بي نياز از هوش قدرت خلاقه و عللم و دانش تلقي شود. بر خلاف بررسي دقيق ويژگيهاي معماري ايراني حاكي از برخوردداري از دانش وآگاهي بسيار ذكا و هوشمندي و دقت در جزييات معماري بذل توجه بسيار به امر ايجاد فضاي راحت و آسايش داخلي زيبايي استحكام و عدم تخريب محيط و حفظ كيفيت زيست.

    قيمت فايل فقط 3,400 تومان

    خريد

    برچسب ها : معماري سبز 41 ص , معماري سبز , معماري , تحقيق در مورد معماري سبز 41 ص , تحقيق در مورد معماري سبز , تحقيق و بررسي معماري سبز , تحقيق و بررسي در مورد معماري سبز , بررسي معماري سبز , دانلود تحقيق معماري سبز , دانلود تحقيق در مورد معماري سبز , دانلود تحقيق و بررسي معماري سبز

تحقيق معماري موزه

۴۳ بازديد

تحقيق معماري موزه

 براي توضيحات بيشتر و دانلود كليك كنيد

 

 

 

  • تحقيق معماري موزه
    تحقيق معماري موزهدسته: معماري
    بازديد: 37 بار
    فرمت فايل: doc
    حجم فايل: 286 كيلوبايت
    تعداد صفحات فايل: 19

    تحقيق معماري موزه

    قيمت فايل فقط 3,000 تومان

    خريد

    تحقيق معماري موزه

    ردپاي زن ايراني در معماري موزه

        ايراني بودن و مسلمان بودن براي من يك جامه فرهنگي است كه بدون آن احساس عرياني مي‌كنم. تأثير مليت، در كارهايم به وضوح پيداست.به عنوان مثال من معماري را هميشه از داخل شروع مي‌كنم و مي‌توانم بگويم كه مشغله ذهني‌ام فضا به معني متعارف آن نيست . مشغله من يك نوع انفجار و انبساط از درون به بيرون است. بيرون هميشه منتج از درون است

    تهران_ 14 آبان 1384

    پايگاه اطلاع رساني شهرسازي و معماري، سولماز نراقي:

    نسرين فقيه،معماري‌است پركار، جستجوگر و فعال در صحنه بين‌المللي . حساسيتي هنرمندانه و هندسه‌اي معمارانه در كردار و گفتار او نمايان است. او را زني خواهيد يافت با ظرافت و جديت توأمان، خصلتي كه در آثار و رفتارش به يكسان بروز يافته‌است.

    فقيه تحصيلات معماري را در ونيز، و طراحي محيط را در دانشگاه يل امريكا به پايان رساند و به ايران آمد. مديريت طرح تفضيلي اصفهان براي مهندسين مشاور ارگانيك و مديريت بخش معماري موزه هنرهاي معاصر تهران از عمده مسووليت‌هاي او در ايران پيش از انقلاب بود.

    فقيه در سال 1362 به فرانسه رفت و فعاليت معماري را در دفتر خود آغاز كرد. همزمان مرمت و طراحي داخلي موزه اورسي را به عهده‌گرفت.در فرانسه بازسازي گالري‌هاي گنجينه دائم ژرژ پمپيدو و مرمت چندين موزه در شهرهاي مختلف به كارنامه تجارب او اضافه شد.

    فقيه هم اكنون در ايران زندگي مي‌كند و در كنار حرفه اصلي خود، به كار پژوهشي نيز‌ مشغول است. با او در دفتر كارش به گفتگو نشستيم.

    •لطفا از نخستين پروژه خود در شهر اصفهان بگوييد. چه شد كه اين كار را شروع كرديد و سرانجام طرح چه بود؟

    در آن وقت طرح‌هاي جامع شهرهاي بزرگ كه به وسيله مهندسين مشاور تهيه‌‌شده بود به سرعت در دستور كار دستگاه‌هاي اجرايي قرارمي‌گرفت.بولواركشي‌ها و بي‌اعتنايي آقايان به بافت‌هاي موجود تاريخي، شهري مانند اصفهان را در يك وضعيت بحراني قرارمي‌داد .

    وزارت مسكن وقت اين طرح را به من واگذار كرد و من تلاش كردم طرح تفضيلي اصفهان را در مسير جديدي قراردهم. اين تلاش موفقيت‌آميز بود و از آن به بعد شهر تاريخي اصفهان به غير از يكي دو بولوار كه در زمان رضاشاه كشيده‌شده و بافت شهر را از هم گسيخته ‌بود، آسيب مهمي نديد.

    عده اي مي‌گويند من اولين كسي بودم كه اصطلاح بافت تاريخي را در ايران به كار بردم.اين اصطلاح، ترجمه تحت‌اللفظي يك عبارت ايتاليايي(tessuto urbano) است. ايتاليايي‌ها همواره در امر بزرگداشت و مرمت بافت‌هاي تاريخي به كشورهاي ديگر برتري داشتند. درآن زمان همه فكر مي‌كردند كافي است چند ساختمان‌قديمي ارزشمند حفظ و نگهداري شود.

    اما من سعي كردم اين نكته را تفهيم كنم كه بافت تاريخي بخشي از ميراث هر شهر است.ما از آن پس تجزيه و تحليل سه بعدي و تصويري منازل و كوچه‌هاي قديمي را آغاز كرديم.اين حركت پس از مدتي اشتهار بين‌المللي پيدا كرد و همين مساله باعث شد كه ما بتوانيم خيابان‌كشي‌ها را در اصفهان متوقف كنيم.

    من به اين دوره از مسووليت خود اهميت زيادي مي‌دهم. براي اينكه پس از رفتن من، توسعه شهري اصفهان در مسير صحيحي هدايت شد.

    •كار در موزه هنرهاي معاصر را از چه زماني آغاز كرديد؟

    در آن وقت موزه هنرهاي معاصر تازه داشت شكل مي‌گرفت. براي همين مشغول خريد آثار تجسمي هنرمندان جهان بود. از من دعوت كردند كه مديريت گرافيك،عكاسي و معماري آن را برعهده بگيرم اما من فقط بخش معماري را انتخاب كردم و از آن پس سه خط مشي را در پيش گرفتم: اولين كار خريد دِسن‌هاي اصل معماران معروف بود. در دهه 70 هنوز كامپيوتر رواج نداشت و در نتيجه اين دسن‌ها از ارزش فوق‌العاده‌اي برخوردار بودند. حتي امروز هم كروكي‌هاي دستي يك معمار معروف ارزش فراواني دارد چه رسد به آن زمان.

    به هر حال، ما شروع كرديم به خريداري طرح‌هاي افرادي مثل مايكل گريوز، لئون كرير، ماسيمو اسكولاري و پيتر آيزنمن. اين آثار هنوز هم در موزه هنرهاي معاصر نگهداري مي‌شوند.

    دومين كار، اجراي پروژه‌هاي پژوهشي مستقل درباره موضوعات مختلف معماري ايران،با هدف برپايي نمايشگاه‌هاي موضوعي بود، و سوم معرفي معماران جهان با توجه به نياز معماران ايراني.

    من ازهمان وقت بااطلاع‌رساني پراكنده درباره هر نوع مقوله فرهنگي مخالف بودم و مي‌خواستم اگر قرار است كه ما از تجربيات كشورهاي ديگر حرف بزنيم با مسائل خودمان ارتباط داشته باشد.

    در همين راستا دو نمايشگاه برگزاركردم ؛ يكي نمايشگاه "محله"، كه مقايسه دو شهر تهران و بروكلين بود. پژوهش تهران را من انجام دادم و پژوهش بروكلين را يك محقق امريكايي.

    دوم نمايشگاهي از معماري فنلاند كه به معرفي موزه فنلاند، معماري اين كشور در دهه 50 و چهره شاخص آن، آلوار آلتو اختصاص داشت. دليل برپايي اين نمايشگاه اتفاقات كم و بيش مشابهي بود كه در ايران آن دهه نيز مي‌‌افتاد.

    قيمت فايل فقط 3,000 تومان

    خريد

    برچسب ها : معماري موزه , معماري , موزه , تحقيق در مورد معماري موزه , تحقيق و بررسي معماري موزه , تحقيق و بررسي در مورد معماري موزه , دانلود تحقيق معماري موزه , دانلود تحقيق در مورد معماري موزه , مفاله معماري موزه , دانلود مقاله معماري موزه , بررسي معماري موزه

معماري ديكانستراكشن 30 ص

۴۰ بازديد

معماري ديكانستراكشن 30 ص

 براي توضيحات بيشتر و دانلود كليك كنيد

 

 

 

  • معماري ديكانستراكشن 30 ص
    معماري ديكانستراكشن 30 صدسته: معماري
    بازديد: 1 بار
    فرمت فايل: doc
    حجم فايل: 26 كيلوبايت
    تعداد صفحات فايل: 29

    معماري ديكانستراكشن 30 ص

    قيمت فايل فقط 3,400 تومان

    خريد

    معماري ديكانستراكشن 30 ص

    مقدمه

    در بررسي آثار معماري در ادوار مختلف تاريخ مي‌توان به رابطه‌ي مستقيم و عميق بين نحوه‌ي نگرش و ايدئولوژي بشر نسبت به هستي و اعتقادات او و به طور كلي آن چه را فرهنگ مي‌ناميم و آنچه كه به عنوان اثر معماري عرضه مي‌نمايد پي برد.

    به اين معني كه نحوه ي تفكر و تفسيرانسان از هستي در شكل‌گيري معماري او به شدت تأثيرگذار بوده است. به عبارت ديگر آن چه به عنوان كالبد معماري شكل مي‌گيرد، متأثر از كيفيات روحي است، كه خالق آن اثر مدنظر داشته است درست به مثابه‌ي نقاشي كودكي كه از روي آن مي‌توان به نحوه تفكر و حالات رواني كودك در هنگام خلق نقاشي‌اش پي برد.

    مقارن با تحولات عظيمي كه در چند قرن اخير در حوزه‌ي تفكر صورت گرفته است، معماري نيز دستخوش دگرگوني‌هايي گرديده كه باز خورد آن را مي‌توان در تعدد سبك‌ها مشاهده كرد. به اين معني كه، اين معماري است كه آن تفكرات را توصيف مي‌كند.

    هر تفكر جديد و يا نظريه ي علمي تازه باعث ايجاد سبكي نو در معماري شده است.

    مطالعه حاضر، كه به عنوان تحقيق درس «آشنايي با معماري معاصر» صورت گرفته است در نهايت چنين نتيجه‌ي كلي را استنباط نموده است.

    در اين مطالعه، ابتدا مقدمات فلسفي مرتبط با موضوع بررسي شده، آنگاه در بخش دوم و سوم به تعريف سبك‌هاي ديكانستراكشن و فولدينگ در معماري پرداخته شده و بخش چهارم به مقايسه‌ي اين دو سبك اختصاص يافته است.

    در بخش پنجم نيز نتيجه‌گيري و جمع‌بندي موضوعات مورد بحث درج گرديده و نهايت آن كه فهرست منابع مورد استفاده در پايان آورده شده است.

    بايد توجه كرد كه در جاي جاي اين تحقيق به ويژه در بخش‌هاي مقايسه و نتيجه‌گيري از برداشت‌هاي فردي استفاده شده است.

    به اين معنا كه پس از مطالعه منابع، آنچه به عنوان برداشت فهميده شده درج گرديده است.

    «هرچند كه در بعضي از موارد از نقل قول‌هاي مستقيم نيز استفاده شده است»

    بخش اول – مقدمات فلسفي

    قبل از بررسي ويژگي‌هاي معماري ديكانستراكشن (Deconstruction) و فولدينگ (folding) ابتدا بايد به فلسفه‌اي كه اين دو نوع معماري از آن ملهم گرديده اشاره كنيم.

    فلسفه ي هر دو نوع سبك شباهت‌هاي بسيار زيادي دارد و اندك تفاوت بين فلسفه ي آن‌ها در بخش چهارم (به عنوان تفاوت دو سبك) آورده شده است.

    مكتب ساختارگرايي (ساخت‌گرايي – structuralism) كه در نقطه‌ي مقابل با ديكانستراكشن قرار دارد، به عنوان يك روش تجزيه و تحليل، در ابتدا توسط فرديناند سوسور (F. Desaussure – 1857 – 1913) در زبان شناسي وارد و گسترش پيدا كرد.

    ساخت گرايي ريشه‌هاي خودش را به طور مستقيم در هرمنوتيك دارد.

    هرمنوتيك كه در آن به بررسي شناخت و فهم و تفسير متن مي‌پردازد، ابتدا در زبان شناسي مطرح بود، اما در فلسفه، روان‌شناسي، جامعه‌شناسي نيز گسترش يافت. در اينجا متن ديگر متن موردنظر زبان شناسان نيست بلكه متن به مثابه‌ي هستي و پديده‌هاي عالم است.

    ساخت‌گرايان در هر پديده، عناصري مرتبط با يكديگر مشاهده مي‌كنند و در پي بررسي‌ قوانين حاكم بر اين روابط هستند.

    پيدا كردن ساخت‌ها در مواردي مانند قواعد خويشاوندي، اساطير، مناسك اجتماعي، هنرها، تغذيه و... هدف اصلي ساخت‌گرايان است.

    از ديدگاه ساخت‌گرايان پديده‌هاي انساني در حكم مجموعه عناصري هستند كه تحت تأثير قوانين حاكم بر آن پديده‌ها، با يكديگر در رابطه هستند.

    به عبارت ديگر وقوع پديده‌ها (پديده‌هاي انساني) از ساحت ناخودآگاه انسان( رويدادهايي كه به ظاهر فراموش شده‌اند اما ناخودآگاه در ذهن باقي مي‌مانند و زندگي فرد را تحت تأثير قرار مي‌دهند، علت‌هايي كه وجود دارند، اما آشكار نيستند.) نشئت مي‌گيرد و چون انسان در انجام اين امور آگاهانه عمل نمي كند با بررسي اين پديده‌ها (و حالت تكراري حاكم بر آن‌ها) مي‌توان قوانيني استخراج كرد كه در موارد مشابه هم صادق باشند. (استدلال استقرايي) به طور خلاصه ساخت‌گرايي يك نظريه‌ي روش شناختي است كه در آن مي‌توان هر مسأله‌اي را مورد بررسي قرار داد و قوانين حاكم بر آن مسائل را استخراج و از آن قوانين در جهت پيش‌بيني مسائل بهره جست.ساختار گرايان معتقدند ، بخش بزرگي از آگاهي هاي ذهن بشر به صورت نا خوداگاه است ، به ديگر سخن مفاهيمي در زندگي اقوام گذشته وجود داشته ، كه در زندگي انسان معاصرهم وجود دارد وما از اين مفاهيم بعنوان ((كهن الگوها )) ياد مي كنيم .

    ساخت‌گرايي، نقدي بر فلسفه و انديشه مدرن بود كه در آن تمامي پديده‌هاي انساني از ديدگاه عقل بشر مورد بررسي قرار مي‌گرفت و نقش عوامل ناخودآگاه (مانند تأثيرات فرهنگ، قوميت و..) در بررسي آن پديده‌ها ناديده گرفته مي‌شد.

    از سوسور زبان شناس سويسي و استراوس (claude levistrauss – 1908-    ) مردم شناس فرانسوي مي‌توان به عنوان نظريه پردازان اين مكتب نام برد.

    در نيمه‌ي اول قرن بيستم، از سوي ژان پل سارتر (1980 – 1905) فيلسوف فرانسوي فلسفه‌ي( اصالت وجود) (اگزيستانسياليسم) مطرح گرديد.

    سارتر معتقد بود هر فرد ماهيت خويش را شكل مي‌دهد، هيچ دو فرد يا پديده‌ي مشابهي وجود ندارد و بنابراين تجزيه و تحليل ساختي كه مبتني به روش استدلال استقرايي (كشف قوانين و نظم موجود در پديده از طريق مشاهده و بررسي تكرار آن‌ها) است مردود است.

    به اين ترتيب فلسفه اصالت وجود (به مثابه‌ي پايه مكتب ديكانستراكشن) نيز ريشه در هرمنوتيك و نحوه‌ي تفسير پديده‌ها دارد با اين تفاوت كه پيروان ساختارگرايي معمولاً متن مداراند، يعني به متن توجه مي‌كنند تا مؤلف آن ولي پيروان مكتب ديكانستراكشن مفسرمداراند، به اين مفهوم كه بيان مي‌دارند هر فردي (مفسري) مي‌تواند تفسيري متفاوت از يك متن واحد داشته باشد. يعني به تعداد افراد (مفسران) از يك متن، تفسير وجود دارد (كثرت معاني).

    مكتب فكري ديكانستراكشن كه اساس خود را از فلسفه‌ي اصالت وجود دارد توسط ژاك دريدا  (      -(Jaceques Derrida -1930 فيلسوف معاصر فرانسوي پايه‌گذاري شد .

    دريدا با ساختارگراها مخالف است و معتقد است چون فرهنگ و شيوه‌هاي قومي هر لحظه تغيير مي‌كنند، پس روش ساختارگراها كه مبتني بر مطالعه ي تكرارها است صحيح نيست.

    به عقيده دريدا يك متن هرگز مفهوم واقعي خودش را آشكار نمي‌كند و هر خواننده و يا هركس آن را قرائت مي‌كند (در اينجا مفسر)، مي‌تواند دريافت متفاوتي از قصد و هدف مؤلف آن داشته باشد. به عبارت ديگر يك متن معني واحدي ندارد و كثرت معاني (به تعداد مفسران) در مورد آن درست است پس چون تكرار و مشابهت در كليه متون وجود ندارد روش استقرايي ساختارگرايان مورد سوال است، به همين دليل در بينش ديكانستراكشن ما در يك دنياي چند معنايي زندگي مي‌كنيم.

    از نظر دريدا در تقابل‌هاي دوتايي چون روز و شب، زن و مرد، تقارن و عدم تقارن و... يكي بر ديگري ارجحيت ندارد. چون هر فرد مي‌تواند برداشتي متفاوت از معناي اين تقابل‌ها داشته باشد.

    به طور كلي در اين مكتب بيان مي‌شود كه هيچ تفسير نهايي از پديده‌ها وجود ندارد.

    نكته‌ي حائز اهميت آن است كه تعريف مشخصي از ديكانستراكشن وجود ندارد، زيرا هر تعريفي از آن مي‌تواند مغاير با خود ديكانستراكشن تفسير شود، چون هر فردي به طور مجزا مي‌تواند تفسيرهاي خودش را از يك تعريف داشته باشد.

    چون عده‌اي از خود ساختارگرايان با عقايد ساختارگرايانه به مخالفت برخاستند، و به ديكانستراكشن متمايل گرديدند از اين رو به مكتب ديكانستراكشن «پساساختارگرايي» نيز گفته مي‌شود.

    به طور خلاصه ساختارگرايان معتقدند :

    با استفاده از استدلال استقرايي و بررسي نظم پديده‌هاي مشابه و تكراري مي‌توان روابط پديده‌ها را كشف كرد و چون همه‌ي اعمال انسان از ضمير ناخودآگاه او شكل مي‌گيرد اين تكرار و نظم در پديده‌هاي انساني وجود دارد.

    ديكانستراكشن‌ها معتقدند:

    هر پديده و هر متني، ماهيت مستقل خود را دارد و هيچ دو فرد يا پديده‌ي مشابه و تكراري وجود ندارد. پس به تعداد مفسران يك متن، تفسير از آن متن وجود دارد و معاني يك متن متكثرند و در تقابل‌هاي دوتايي يك معني بر معني ديگر ارجحيت ندارد.

    بخش دوم- معماري ديكانستراكشن

    ديكانستراكشن در فارسي به ساختار زدايي ، شالوده شكني ، واسازي ، بنيان فكني ، ساختار شكني و بن فكني ترجمه شده است . شايد اين كثرت اسامي به دليل آن باشد كه ديثكانستراكشن يك نگرش چند وجهي و چند معنايي به دال و مدلول و هر نوع متني دارد .
    از آنجايي كه مباني ديكانستراكشن مستقيما از فلسفه ديكانستراكشن استخراج شده و به لحاظ آشنايي نسبتا اندك معماران با فلسفه اين مكتب ، براي استنباط معماري ديكانستراكشن ، ابتدا لازم است فلسفه ديكانستراكشن و مهم تر از آن ، زمينه هاي نظري اين نحله فكري تبيين شود.
    در نيمه اول قرن بيستم مهم ترين مكتبي كه ادامه دهنده فلسفه مدرن محسوب مي شد ، فلسفه اصالت وجود بود . ژان پل سارتر ( 1980 - 1905 ) فيلسوف فرانسوي  ، پايه گذار اين مكتب است . او خرد گرايي مدرن ، كه توسط دكارت ، كانت و ساير بزرگان مدرن مطرح و تبيين شده بود ، را اساس فلسفه خود قرار داد . سارتر معتقد  به خرد گرايي استعلايي ( Transendental Mind  ) است . از نظر وي ، " فرد ماهيت خويش را شكل مي دهد و نبايد از اين عامل در مسير شخصيت فرد غافل ماند ... سارتر آزادي بي قيد و شرط را از امكانات ذهن آدمي دانست . به نظر او آدمي آزاد است هر چه مي خواهد اختيار كند و به همين جهت است كه بايد او را مسئول انتخاب هاي خود دانست . "
    از نيمه دوم قرن اخير ، فلسفه مدرن و مكتب اصالت وجود و خرد باوري از طرف مكتب جديدي به نام مكتب ساختارگرايي مورد پرسش قرار گرفت . اين مكتب در ابتدا توسط فرديناند دو سوسور ، زبان شناس سوييسي و لوي استراوس ، مردم شناس فرانسوي ، مطرح شد . ساختارگرايي واكنشي در مقابل خرد استعلايي و ذهنيت مدرن است . ساختارگراها معتقدند كه عاملي مهم تر از ذهن وجود دارد كه پيوسته مورد بي مهري قرار گرفته و آن ساختار زبان است . از نظر انديشمندان ساختارگرا ، مي بايد ساختارهاي ذهن بشري را مطالعه كنيم و اين ساختارها بسيار مهم هستند . ساختار ذهن مبنايش زبان است . انسان بوسيله زبان با دنياي خارج مرتبط مي شود .
    اگر به عقيده دكارت همه چيز آگاهانه شكل مي گيرد ، به نظر استراوس ، ساختارهاي فرهنگ ، اساطير و اجتماع آگاهانه نيست ، همه آنها در ساحت ناخود آگاه شكل مي گيرد و مولفي ندارد . استوارس استيلاي سيصد ساله ذهن استعلايي را زير سوال برد . اگر از دوره دكارت ، انسان موجودي است خردورز ، از نظر استوارس موجودي است فرهنگي و ماهيت انسان در بستر فرهنگ شكل مي گيرد . لذا جهت رهيافت به ماهيت بشر ، بايد زبان ، فرهنگ و قوميت را مطالعه كنيم .به طور كلي ، " روش ساختارشناسي ، يافتن و كشف قوانين فعاليت بشري در چهار چوب فرهنگ است كه با كردار و گفتار آغاز مي شود . رفتار و كردار نوعي زبان است . به همين دليل ساختارگراها ، ساختار هاي موجود در پديده ها را استخراج مي كنند . " چنانچه ژان پياژه ( 1980- 1896 ) ، روان شناس فرانسوي ، مطالعات وسيعي در مورد ساختارهاي رشد ذهن كودك و شخصيت كودك انجام داد .
    مكتب ديكانستراكشن كه يكي از شاخه هاي مهم فلسفه پست مدرن محسوب مي شود ، نقدي به بينش ساختارگرايي و همچنين تفكر مدرن است .
    مكتب ديكانستراكشن توسط ژاك دريدا (    - 1930 ) ، فيلسوف معاصر فرانسوي ، پايه گذاري شد . دريدا با ساختارگراها مخالف است و معتقد است كه وقتي  ما به دنبال ساختارها هستيم از متغير ها غافل مي مانيم ، فرهنگ و شيوه هاي قومي هر لحظه تغيير مي كند ، پس روش ساختارگراها نمي تواند صحيح باشد . دريدا از سال 1967 ، يعني زماني كه سه كتاب او منتشر شد ، در مجامع روشنفكري و فلسفي غرب مطرح گرديد . اين سه كتاب عبارتند از :
    گفتار و پديدار ، نوشتار و ديگر بودگي و نوشتار شناسي .
    از نظر دريدا فلسفه غرب دچار نوعي ورشكستگي است و در حال حاضر پويايي خودش را از دست داده است .
    به عقيده دريدا ، يك متن هرگز مفهوم واقعي خودش را آشكار نمي كند ، زيرا مولف آن متن حضور ندارد و هر خواننده و يا هر كس كه آن را قرائت كند ، مي تواند در يافتي متفاوت از قصد و هدف مولف داشته باشد . " نوشتار مانند فرزندي است كه از زهدان مادر ( مولف ) جدا شده . هر خواننده اي مي تواند برداشت خود را داشته باشد . "
    از نظر دريدا ، نوشتار ابزار خوبي براي انتقال مفاهيم نيست و يك متن هرگز دقيقا همان مفاهيمي را كه در ظاهر بيان مي كند ندارد . متن به جاي انتقال دهنده معنا ، يك خالق است . به همين دليل در بينش ديكانستراكشن ، ما در يك دنياي چند معنايي زندگي مي كنيم . هر كس معنايي و استنباطي متفاوت با ديگران از پديده هاي پيرامون خود قرائت مي كند .
    تقابل دوتايي موضوع ديگري است كه دريدا نقد كرده است . تقابل هاي دوتايي همچون روز و شب ، مرد و زن ، ذهن و عين ، گفتار و نوشتار ، زيبا و زشت و نيك و بد همواره در فلسفه غرب مطرح بوده است . از زمان افلاطون تا كنون همواره يكي بر ديگري برتري داشته است. ولي به نظر دريدا هيچ ارجحيتي وجود ندارد . او اين منطق سياه و سفيد و مسئله يا اين يا آن را رد مردود مي داند .
    به عنوان مثال ، در فلسفه غرب هميشه گفتار بر نوشتار به دليل حضور گوينده ارجحيت داشته است . ولي به عقيده دريدا ، معناي متن را گوينده تعيين نمي كند ، بلكه شنونده و يا خواننده متن است كه با توجه به ذهنيت و تجربه خود اين معنا را كه مي تواند متفاوت از منظور و غرض گوينده يا مولف باشد مشخص مي كند . لذا لزوما گفتار بر نوشتار ارجح نيست .
    بايد عنوان شود كه تعريف دقيق و مشخصي از ديكانستراكشن وجود ندارد ، زيرا هر تعريفي از ديكانستراكشن مي تواند مغاير با خود ديكانستراكشن تفسير و تاويل شود .

    خود دريدا مي گويد : " ديكانستراكشن كردن يك متن به معناي بيرون كشيدن منطق ها و اسنتباطات مغاير با خود متن است . در واقع گسترش درك مجازي است . "
    به طور كلي ديكانستراكشن نوعي وارسي يك متن و استخراج تفسيرهاي آشكار و پنهان از بطن متن است . اين تفسيرها و تاويل ها مي تواند با يكديگر و حتي با منظور و نظر پديد آورنده متن متناقض و متفاوت باشد . لذا در بينش ديكانستراكشن ، آنچه كه خواننده استنباط و برداشت مي كند واجد اهميت است  و به تعداد خواننده ، برداشت ها ، استنباطات گوناگون و متفاوت وجود دارد . خواننده معني و منظور متن را مشخص مي كند و نه نويسنده . ساختاري ثابت در متن و يا تفسيري واحد از آن وجود ندارد . ارتباط بين دال و مدلول و رابطه بين متن و تفسير شناور و لغزان است .
    شخصي كه اين مباحث فلسفي را وارد عرصه معماري نمود ، پيتر آيزنمن، معمار معاصر آمريكائي است . آيزنمن نه تنها با مقالات و سخنراني هاي خود ، بلكه با فضاها ، كالبدها و محوطه سازي هاي متعددي كه ساخته ، فلسفه ديكانستراكشن را به صورت يكي از مباحث اصلي معماري در طي دهه هشتاد ميلادي در آورد .
    آيزنمن در مقاله اي به نام " مرز مياني " ، هم فلسفه مدرن و هم معماري مدرن را به باد انتقاد گرفت . از نظر وي ، معماري مدرن بر اساس علم و فلسفه قرن نوزده بنا شده است . به عقيده آيزنمن ، بحث ارزشي هگل در مورد تز ، آنتي تز و سنتز ، ديگر در جهان امروز كاربرد ندارد . فيلسوفان پست مدرن مانند نيچه ، فرويد ، هايدگر و دريدا رابطه ما را با جهان هستي عوض كرده اند .
    علم قرن نوزدهم و يقين علمي آن دوره ديگر اعتبار خود را از دست داده است . قوانين جديد فيزيك مانند قانون نسبيت آلبرت اينشتين و اصل عدم قطعيت ورنرهايزنبرگ ، دريافت ما را از جهان پيرامون تغيير داده است .
    لذا اگر معماري يك علم است بايد اين معماري بر اساس علم و فلسفه امروز و دريافت كنوني ما از خود و محيط اطراف باشد . معماري امروز ما بايد از علم و فلسفه قرن نوزده گذر كند و خود را با شرايط جديد منطبق سازد . همچنان كه معاني ، مفاهيم و نمادها در علم و فلسفه عوض شده ، در معماري نيز بايد عوض شود .
    آيزنمن معتقد است كه مدرنيست ها مدعي هستند كه مدينه فاضله را بايد در آينده جست و جو كرد . پست مدرنيست ها نيز به دنبال اين مدينه فاضله در گذشته هستند ، ولي معماري امروز بايد اين مدينه فاضله را در شرايط امروز پيدا كند . در اين مورد وي از واژه " Presentness  " به معناي " اكنونيت " استفاده كرده و معتقد است كه معماري در هر زمان و مكان بايد اكنونيت داشته باشد . متعلق به زمان و مكان حاضر باشد .
    براي رسيدن به شرايط فوق ، بايد قوانين گذشته معماري را بر هم زد و از آنجايي كه اين قوانين قراردادي هستند و نه طبيعي ، لذا بر هم زدن آنها ممكن است . حقايق و نمادهاي گذشته بايد شكافته شود ( ديكانستراكت شوند ) و مفاهيم جديد مطابق با شرايط امروز از دل آنها استخراج شود .

    قيمت فايل فقط 3,400 تومان

    خريد

    برچسب ها : معماري ديكانستراكشن 30 ص , معماري ديكانستراكشن , دانلود معماري ديكانستراكشن 30 ص , دانلود تحقيق معماري ديكانستراكشن 30 ص , معماري ديكانستراكشن , دانلود معماري ديكانستراكشن , دانلود تحقيق معماري ديكانستراكشن , دانلود تحقيق در مورد معماري ديكانستراكشن , دانلود تحقيق و بررسي معماري ديكانستراكشن , تحقيق معماري ديكانستراكشن , تحقيق در مورد معماري ديكانستراكشن