مباني نظري و پيشينه تحقيق درباره شادكامي و نظريه هاي شادكامي

۲۲ بازديد

مباني نظري و پيشينه تحقيق درباره شادكامي و نظريه هاي شادكامي

 براي توضيحات بيشتر و دانلود كليك كنيد

 

 

 

  • مباني نظري و پيشينه تحقيق درباره شادكامي و نظريه هاي شادكامي
    مباني نظري و پيشينه تحقيق درباره شادكامي و نظريه هاي شادكامي منابع فارسي و انگليسي دارد ارجاع و پاورقي استاندارد دارد رفرنس دهي استاندارد دارد كاملترين در سطح اينترنت، داراي تحقيقات انجام شده در ضمينه تحقيق گارانتي بازگشت وجه دارد
    دسته: روانشناسي
    بازديد: 8 بار
    فرمت فايل: doc
    حجم فايل: 45 كيلوبايت
    تعداد صفحات فايل: 31

    قيمت فايل: 15,000 تومان

    پس از پرداخت، لينك دانلود فايل براي شما نشان داده مي شود.

    پرداخت و دانلود

    اين فايل فهرست ندارد

    مباني نظري و پيشينه تحقيق درباره شادكامي و نظريه هاي شادكامي

     خصوصيات محصول:

    • منابع فارسي و انگليسي دارد.
    • ارجاع و پاورقي استاندارد دارد.
    • رفرنس دهي استاندارد دارد.
    • كاملترين در سطح اينترنت، داراي تحقيقات انجام شده در ضمينه تحقيق
    • گارانتي بازگشت وجه دارد.

    فرمت : doc

    تعداد صفحات : 31

    بخشي از متن :

    شادكامي[1]

    واژه شادكامي چندين مفهوم متفاوت را به ذهن متبادر مي كند ( براي مثال شادي ، ‌خشنودي ، لذت ، خوشايندي و ... ) از اين رو تعدادي از روان شناسان به اصطلاح بهزيستي ذهني اشاره مي كنند كه يك اصطلاح چتري و در برگيرنده انواع ارزشيابي هايي است كه فرد از خود و زندگي اش به عمل مي آورد ( دانير ، 2002). اين ارزشيابي ها ، مواردي از قبيل رضايت از زندگي ، هيجان و خلق مثبت و فقدان افسردگي و اضطراب را شامل مي شود و جنبه هاي مختلف آن نيز به شكل شناخت ها و عواطف است ( دانير و ساه ، 1997). در صورتي كه افراد از شرايط زندگي راضي بوده و عواطف مثبت بيشتر و عواطف منفي كمتري را تجربه كنند ،‌گفته مي شود كه از بهزيستي ذهني بالايي برخوردارند. اصطلاح بهزيستي ذهني ، اصطلاح روان شناختي معادل شادي است كه به دليل مفاهيم بسياري كه در خود نهفته دارد ، ارجح است . اما با اين وجود در ادبيات مربوط به جاي يكديگر بكار مي روند ( ادينگتون و شومن ، 2004).

    شادي صرفنظر از چگونگي كسب آن مي تواند سلامت جسماني را بهبود بخشد. افراد شاد احساس سرزندگي بيشتري مي كنند، آسانتر تصميم مي گيرند ،‌ روحيه مشاركتي بيشتري دارند و نسبت به كساني كه با آنها زندگي مي كنند ، بيشتر احساس رضايت مي كنند ( مايرز ،‌2002).

    به نظر كارلسون (1380) عادي ترين حالت ذهني ما ،‌ حالت خشنودي و شادي است. موانعي كه ما از دستيابي و تجربه كردن احساس شادي باز مي دارد و يا در فاصله قرار مي دهد ، فرايندهاي منفي اكتسابي هستند. وقتي كه احساس مثبت ذاتي را كشف مي كنيم و موانعي كه ما را از رسيدن به آن باز مي دارد ، از سر راه برمـي داريم ، به تجربه بسـيار معنـي دارتر و زيباتر زندگي دست مي يابيم. اين احساسات مثبت ، عواطف گذرايي نيستند كه صرفاً با تغيير اوضاع بيايند و بروند ، بلكه در زندگي ما نفوذ مي كنند و جزئي از ما مي شوند. يافتن اين حالت ذهني به ما اجازه مي دهد سرزنده و بي تكلف باشيم ، ‌چه اين اوضاع ، اين ديدگاه مثبت را توجيه كند و يا نكند.

    ديدگاه هاي نظري در مورد شادكامي

     ديدگاه لذت گرايي

    تاريخچه طولاني اين ديدگاه به قرن چهارم قبل از ميلاد مي رسد. برخي از فيلسوفان يوناني هدف از زندگي را تجربه لذت و به حداكثر رساندن آن مي دانستند. از نظر آنان ، شادكامي ،كل لحظات لذت بخش زندگي افراد است. اين از طريق افراد ديگر از جمله هابز ، دي سد و بنتهام [2]پيروي گرديده است. هابز معتقد بود كه شادكامي ، دنبال كردن موفقيت آميز اميال ذاتي انسان است . دي سد بر اين باور بود كه دنبال كردن احساس لذت ، هدف نهايي زندگي است. بنتهام نيز  ادعا داشت كه براي ساختن يك جامعه خوب ،‌كوشش افراد براي به حداكثر رساندن لذت و علائق فردي مهم مي باشد ( به نقل از رايان و دسي[3] ، 2001).

    دامنه توجه ديدگاه لذت گرايي ، از لذت هاي بدني تا اميال ذاتي و علائق فردي در نوسان مي باشد. روان شناساني كه اين  نظريه را مي پذيرند بر مفهوم گسترده اي از لذت گرايي تاكيد دارند كه شامل رجحان ها و لذائذ ذهني و بدني است( كوبووي[4]، 1999 ؛ به نقل از يزداني ، 1382) .

    كانمنو دانير و شوارز (1999) روان شناسي لذت گرايي را مطالعه امور و پديده هايي مي دانند كه تجارب لـذت بخش و غيــر لذت بخــش زنـدگي را به وجــود مي آورند. در واقع ديدگاه مسلط در بين روان شناسان لذت گرا آن است كه خوشبختي شامل بهزيستي ذهني و تجارب لذت بخش مي باشد. اكثر پژوهشگران در روانشناسي لذت گرايي جديد ، از مفهوم بهزيستي ذهني به عنوان متغير اصلي استفاده مي كنند. اين مفهوم شامل سه جزء يعني رضايت از زندگي ، وجود خلق مثبت و فقدان خلق منفي مي‌باشد كه غالباً  تحت عنوان شادكامي ناميده مي شود (به نقل از دانير و لوكاس[5] ، 2002 ).

    ديدگاه معنوي :

    برغم رواج ديدگاه لذت گرايي ، تعدادي از فلاسفه ، صاحب نظران و علماي ديني چه در شرق و چه در غرب اين موضوع را زير سوال برده اند كه شادكامي بخودي خود به عنوان ملاك اصلي خوشبختي باشد( رايان و دسي ، 2001). از نظر فروم (1375) براي درك شادكامي واقعي بايد بين اميال و نيازهايي كه به صورت ذهني احساس مي شوند و خشنودي در آنها منجر به لذت هاي زودگذر مي گردد و آن دسته از نيازهايي كه در ماهيت انسان ريشه داشته و تحقق آنها ، نمو انسان و فراهم ساختن معنويت يعني خوشبختي و شادكامي واقعي را به همراه دارد ، تمايز قائل شد. واترمن ( 1990) معتقد است كه مفهوم معنوي از شادكامي ، خوشبختي و شادكامي مردم را بر اساس خود واقعي آنها تبيين مي كند. بر طبق نظر وي اين نوع شادكامي ، موقعي به دست مي آيد كه فعاليت هاي زندگي افراد بيشترين همگرايي يا جور بودن را با ارزش هاي عميق داشته باشد و آنان نسبت به اين ارزش ها متعهد گردند. تحت چنين شرايطي ، احساس نشاط و اطمينان به وجود مي آيد. واترمن اين حالت را به عنوان « جلوه فردي » ناميد و همبستگي بالايي بين آن و اندازه هاي خوشبختي و شادكامي بدست آورد. ريف و سينگر (1998) خوشبختي و شادكامي را دست يابي ساده به لذت نمي دانند ، بلكه آن را به عنوان كوششي در جهت كمال در نظر مي گيرند كه بيانگر تحقق توان بالقوه واقعي فرد است. كروت (1979) موضوع خوشبختي را با بسط نظريه عمر در رابطه با رشد و پيشرفت انسان مورد بررسي قرار داد ، او از نوعي بهزيستي روان شناختي سخن به ميان آورد كه از بهزيستي ذهني متمايز است و براي اندازه گيري آن يك رويكرد چند بعدي شامل شش جنبه متمايز در رابطه با شكوفايي انسان ارائه داد. اين شش جنبه عبارتند از : خود مختاري ،‌ نمو فردي ، پذيرش خويشتن ، هدفمندي زندگي و روابط مثبت.ريف وسنيگر (1998) اين شش جنبه را بيانگر تعريف نظريه و عملي بهزيستي روانشناختي مي دانند كه مشخص كننده عواملي است كه باعث ارتقاء سلامت جسماني و هيجاني مي باشد. آنان شواهدي ارائه نموده اند كه نشان مي دهد ، ‌زندگي كردن به صورت معنوي كه حاكي از بهزيستي روانشناختي است ، بر سيستم هاي فيزيولوژيكي خاص ، تاثير مي گذارد كه مربوط به كاركرد دستگاه ايمني است و ارتقاء سلامتي را در پي دارد. به طور كلي مي توان گفت كه رويكردهاي لذت گرايي و معنوي به ظاهر متضاد مي باشند و هر كدام با تعريف متفاوتي از شادكامي ، انواع متفاوتي از تحقيق را در مورد علل ، پيامدها و پويايي هاي اين موضوع باعث شده اند ، اما از آنجا كه شادكامي و بهزيستي ذهني يك پديده چند بعدي است ، جنبه هايي از دو رويكرد را در بردارد. در اين رابطه كامپتون و همكاران ( 1996؛ به نقل از يزداني ،‌1382) دريافتند كه ديدگاه هاي لذت گرايي و معنوي از شادكامي ،‌ همپوشي و در عين حال تمايز با هم دارند و درك ما را از شادكامي و بهزيستي ذهني از طريق روش هاي متفاوت اندازه گيري ، افزايش خواهند داد ( به نقل از كشاورز ، 1384) .


    [1]-  happiness

    [2]- Hobbes & Desade & Bentham

    [3]-.Rayan & Dessay

    [4]ـ Kuboyy

    [5] ـ Diener, Lucas

    مطالب مرتبط :

    قيمت فايل: 15,000 تومان

    پس از پرداخت، لينك دانلود فايل براي شما نشان داده مي شود.

    پرداخت و دانلود

مباني نظري و پيشينه تحقيق درباره اعتياد به اينترنت

۱۸ بازديد

مباني نظري و پيشينه تحقيق درباره اعتياد به اينترنت

 براي توضيحات بيشتر و دانلود كليك كنيد

 

 

 

  • مباني نظري و پيشينه تحقيق درباره اعتياد به اينترنت
    مباني نظري و پيشينه تحقيق درباره اعتياد به اينترنت و فيس بوك منابع فارسي و انگليسي دارد ارجاع و پاورقي استاندارد دارد رفرنس دهي استاندارد دارد كاملترين در سطح اينترنت، داراي تحقيقات انجام شده در ضمينه تحقيق گارانتي بازگشت وجه دارد
    دسته: روانشناسي
    بازديد: 9 بار
    فرمت فايل: doc
    حجم فايل: 44 كيلوبايت
    تعداد صفحات فايل: 34

    قيمت فايل: 13,000 تومان

    پس از پرداخت، لينك دانلود فايل براي شما نشان داده مي شود.

    پرداخت و دانلود

    اين فايل فهرست ندارد

    مباني نظري و پيشينه تحقيق درباره اعتياد به اينترنت و فيس بوك

    خصوصيات محصول:

    • منابع فارسي و انگليسي دارد.
    • ارجاع و پاورقي استاندارد دارد.
    • رفرنس دهي استاندارد دارد.
    • كاملترين در سطح اينترنت، داراي تحقيقات انجام شده در ضمينه تحقيق
    • گارانتي بازگشت وجه دارد.

    مباني نظري و پيشينه تحقيق درباره اعتياد به اينترنت و فيس بوك

    فرمت : doc

    تعداد صفحات : 34

    بخشي از متن :

    تعريف وابستگي

    براساس ديدگاه گريفيتز جزء اصلي وابستگي، وابستگي رفتاري است كه داراي اجزاي زير است:

    • برجستگي: منظور از برجستگي اين است كه فعاليت معيني مهمترين فعاليت شخص شود و بر تفكر (اشتغال فكر يا تحريف شناختي) و رفتار او تسلط دارد.
    • تغيير خلق: شامل تجربياتي است كه افراد در اثر مشغوليت به فعاليت معيني گزارش مي‏كنند يعني فرد در يك حالت آرام بخش يا تخدير كننده قرار مي‏گيرد.
    • تحمل: اين مورد شامل فرايندي است كه در آن نياز به فعاليت گسترده و روز افزوني براي رسيدن به همان اثرات قبلي است. مثلاً يك قمار باز ممكن است به طور روز افزوني ميزان شرط بندي خود را افزايش دهد تا همان رضامندي را كه در روزهاي اول با شرط بندي كمتري به دست مي‏‎آورد، حاصل نمايد.
    • نشانه‎هاي كناره گيري: اينها شامل حالت‏ها يا اثرات فيزيكي ناخويشاندي از قبيل زودرنجي، حساسيت و... هستند كه وقتي فعاليت خاصي ادامه نمي‏يابد يا ناگهان كاهش مي‏يابد در فرد ديده مي‏شود.
    • تعارض: اين حالت شامل به وجود آمدن تعارض بين معتاد و افرادي كه با او سروكار دارند (تعارض بين شخصي) يا در درون خود فرد (تعارض درون فردي) است كه در ارتباط با يك فعاليت معين وجود دارد.
    • بازگشت (عود): شامل تمايل براي تكرار حالت‏هاي قبلي فعاليت‏ معين است كه در موارد شديد سال‏ها بعد از كنترل رفتار نيز دوباره عود مي‏كند (ويكتور[1]، 2003).

     وابستگي و رسانه

    نظريه وابستگي توسط بال رو كيچ[2] و دي فلور[3] مطرح شد.آنها رويكرد سيستمي وسيعي را در پيش گرفتند كه رابطه يكپارچه اي ميان رسانه ها، مخاطبان و نظام اجتماعي بر قرار مي كرد (ليتل جان، 1384). طبق اين نظريه افراد وابستگي هاي متفاوتي به رسانه ها دارند و اين وابستگي ها از شخصي به بخص ديگر، از گروهي به گروه ديگر و از فرهنگي به فرهنگ ديگر تفاوت دارد. به نظر اين دو محقق در جامعه ي جديد شهري – صنعتي، مخاطبان وابستگي زيادي به اطلاعات قابل اطلاعات رسانه هاي جمعي دارند؛ زيرا زندگي در جامعه نياز مند اطلاعات قابل اعتماد و به روز است. اين نطريه بر روابط سه گانه ميان رسانه، مخاطبان و جامعه تاكيد دارد.

    محور اصلي اين نظريه آن است كه مخاطبان به منظور رفع نياز و رسيدن به اهداف، به اطلاعات رسانه ها وابسته اند. يك فرد ممكن است با دو منبع گوناگون وابستگي رو برو شود. اولين منبع، تعداد و اهميت كاركرد هاي اطلاعات است. رسانه براي مجموعه اي از كاركرد ها نظير نظارت بر فعاليت هاي دولت و تفريح و سرگرمي به كار مي روند. بعضي از اين كاركرد ها براي هر گروه خاص از افراد مهم تر از سايرين است و هرقدر يك رسانه آن اطلاعات را بيشتر ارائه دهد، وابستگي آن گروه خاص به آن رسانه بيشتر مي شود. دومين منبع، ثبات اجتماعي است. زماني كه تغيير در جامعه وجود دارد وابستگي مردم به رسانه ها براي اطلاعات افزايش مي يابد. از سوي ديگر هنگامي كه ثبات اجتماعي بالاست، نياز به رسانه مي تواند كم شود.

    در هريك از سه واحد اين نظريه (رسانه، مخاطب و جامعه) عواملي در افزايش يا كاهش وابستگي رسانه ها دخالت مي كنند. الف) رسانه: نظام هاي رسانه اي از نظر تعداد و محوريت ارائه كاركرد هاي اطلاعاتي متفاوتند. مثلا آنها در جامعه جديدي شهري – صنعتي چندين كاركرد دارند؛ كاركرد هايي مثل تهيا اطلاعات در باره دولت و سياست براي مردم به شكلي كه انجام انتخابات منصفانه مهيا شود، خدمت به عنوان ركن چهارم دولت، اعلام هشدار. عمومي در موارد بحراني، تهيه اطلاعات مورد نياز براي حفظ و چرخيدن نظام اطلاعاتي و عرضه حجم بزرگي از محتواي تفريحي و سرگرم كننده براي كمك به ايجاد آرامش و پر كردن اوقات فراغت مردم. هرچه رسانه ها در يك جامعه اين كاركرد ها را بيشتر ارائه دهند، وابستگي به رسانه ها در آن جامعه بيشتر خواهد شد.

    از نظر بال روي كيچ و دي فلور هرچه جوامع و فناوري رسانه پيچيده تر مي شود، كاركرد هاي منحصر به فرد رسانه ها بيشتر و بيشتر مي شوند. ب) مخاطب: درجه وابستگي به اطلاعات در ميان مخاطبان تفاوت دارد. برخي افراد علاقه شديد به ورزش دارند، در حالي كه گروه ديگري علاقه به اقتصاد دارند. بعضي به شدت در زمينه جامعه شهري فعالند و نياز به اطلاعات در باره زندگي شهري و رويداد هاي محيطي دارند، در حالي كه گروهي دروي گزيده اند و نيازي به دريافت اطلاعات در سطح محلي ندارند. برخي به اين امر علاقه دارند كه در رويداد هاي سياسي مثل انتخابات و تظاهرات مشاركت فعال داشته باشند، در حالي كه گروهي به مسائل عمومي هرگز علاقه پيدا نميكنند. ج) جامعه: يكي از نياز هاي مردم كاهش ابهام است. بال رو كيچ و دي فلور يادآوري مي كنند كه در يك جامعه پيچيده جديد موضوعات زيادي وجود دارند و مخاطب ممكن است راجع به آنها اطمينان نداشته باشد و موارد جديدي نيز دائما اضافه مي شوند. اين ابهام تشويش آور است و در نتيجه آن ممكن است افراد به رسانه هاي جمعي روي آورند. اين امر مي تواند در تعريف و شكل دهي واقعيت قدرت زيادي به رسانه ها بدهد (خواجه ئيان و همكاران 1388).

    بنابر اين به طور خلاصه مي توان گفت كه مخاطبان به اندازه متفاوت تحت تاثير رسانه ها قرار مي گيرند و اين ميزان تاثير با توجه به ميزان وابستگي شان به رسانه مشخص مي شود. مخاطبان براي اهداف و نياز هاي خود از رسانه استفاده مي كنند، اما در اين فرايند ممكن است به آنها وابسته شوند. شكل 1 از الگوي زير براي تبيين اين فرايند استفاده كرده است:

    اين الگو نشان مي دهد كه نهاد هاي اجتماعي و نظام هاي رسانه اي با مخاطبان تعامل برقرار مي سازند تا نياز ها، علايق و انگيزه هاي افراد را برانگيزانند. بر اساس نظريه وابستگي، افرادي كه به بخش ويژه اي از رسانه ها وابسته مي شوند به طور شناختي، موثر و رفتاري تحت تاثير آن بخش قرار خواهند گرفت و در حقيقت هوش هيجاني آنها از طريق آن بخش از رسانه تاثير مي پذيرد.

    وابستگي زماني  گسترش مي يابد كه انواع مخصوصي از محتواي رسانه ها براي ارضاي نياز هاي مخصوصي به كار روند. افراد به طور مختلف نياز هايشان را با رسانه ها رفع مي كنند و هر فرد ممكن است در زمينه هاي مختلف از رسانه ها به طور متفاوتي استفاده كند.

    علاوه بر اين، نياز هاي فرد هميشه كاملا فردي نيست، بلكه ممكن است به وسيله فرهنگ يا شرايط اجتماعي گوناگون شكل گيرد. به عبارت ديگر، نياز ها، انگيزه ها و استفاده هاي افراد از زسانه ها به عوامل خارجي مشروط است كه ممكن است در اختيار افراد نباشند. اين عوامل خارجي براي اينكه نشان دهند رسانه ها چگونه قابل استفاده هستند، در گسترش گزينه هاي غير رسانه اي ديگر محدوديت و مانع ايجاد ميكنند. براي مثال ؛ ممكن است فرد مسني كه رانندگي نميكند و دوستان كمي دارد بيشتر از سايرين به تلوزيون وابسته شود. كلا هرچه رسانه سريع تر در دسترس باشد، سود دريافتي بيشتر خواهد بود و استفاده از رسانه هرچه از نظر اجتماعي و فرهنگي پذيرفته تر باشد، به احتمال بيشتري استفاده از آن رسانه مناسب تر جايگزين كاركردن محسوب خواهد شد. علاوه بر اين، فرد هرچه جايگزين هاي بيشتري براي ارضاي نياز هايش داشته باشد به رسانه خاصي كمتر وابسته خواهد شد. تعداد گزينه هاي كاركردي به هر حال فقط موضوع انتخاب فرد يا حتي موضوع ويژگي هاي روانشناختي نيست، بلكه بوسيله عواملي نظير در دسترس بودن رسانه هاي مخصوص نيز محدود مي شود (همان).

    آنچه در اين نظريه مي بينيم وابستگي افراد به رسانه براي نياز جستجوي اطلاعات است و در نتيجه همين جستجوي اطلاعات كه در تئوري ادراك اجتماعي هم به آن اشاره شد، سبب وابستگي فرد به رسانه خاصي مي شود و در نتيجه اين وابستگي به رسانه قدرت تاثير گذاري بزرگي ميدهد كه از طريق آن مي تواند جنبه هاي مختلف هوش هيجاني مخاطب را افزايش دهد.


    [1] Victor

    [2] Sandra ball-rokeach

    [3] Melwin defleur

    مباني نظري و پيشينه تحقيق درباره اعتياد به اينترنت و فيس بوك

     منابع فارسي

    1_ آزاد، ح. (1374). آسيب شناسي رواني ، تهران: بعثت.

    2_ آقايار سيروس، شريفي درامدي پرويز. (1385). هوش هيجاني ، نشر سپاهان

    3_ ابوغداره، ح (1375). بررسي گونه هاي شخصيت (الف و ب) و سبك هاي رهبري مديران دبيرستان هاي شيراز، مقاله كارشناسي ارشد دانشگاه شيراز

    4_ بيابانگرد، اسماعيل.(1384). روان شناسي تربيتي ،تهران؛ نشر ويرايش

    5_ پروين ، ل. (1381) . روان شناسي شخصيت. ]ترجمه محمد جواد جعفري و پروين كديور[ ، تهران: انتشارات خدمات فرهنگي رسا. (تاريخ انتشار به زبان اصلي 1989).

    6_ پور رمضان ، منا (1385). " بررسي رابطه ي بين اعتياد به اينترنت و سلامت روان بر اساس تستSCL-90-R  در مراجعين به كافي نت هاي مشهد در شش ماهه دوم سال 1384 "، رساله ي دكتري ، دانشمده علوم پزشكي دانشگاه آزاد اسلامي مشهد.

    7_تيرگيري، عبدالحكيم. (1383).  هوش هيجاني و سلامت روان، رويكردها،راهبردهاو برنامه پيشگيري در بهسازي زندگي زناشويي، فصلنامه علمي پژوهشي رفاه اجتماعي

    8_ چاوش زاده ، زهراالسادات (1388). " بررسي رابطه بين متغيرهاي سلامت روان با اعتياد به اينترنت در بين جوانان شهر يزد"، مقاله كارشناسي ارشد، دانشكده روان شناسي و علوم تربيتي دانشگاه علامه طباطبايي.

    9_ حسيني، سيد شمس الدين. (1378) پيش بيني پيشرفت تحصيلي كودكان بر اساس تحصيلات پدر و هوشبهر  انها، دانشگاه ازاد رودهن

    10_ حسيني، شريفه. (1384). هوش هيجاني ،دانشگاه ازاد رودهن

    11_ حق شناس،حسن ( 1385 ). پنج عاملي ويژگي هاي شخصيت: راهنماي تفسير و هنجارهاي آزمون هاي NEO PI-R  وNEO-FFI ، شيراز: دانشگاه علوم پزشكي و خدمات بهداشتي درماني شيراز.

    12_ داود آبادي، م (1384). رابطه بين اعتياد اينترنتي با سلامت روان و ويژگي هاي شخصيتي كاربران شبكه، مقاله كارشناسي ارشد، دانشگاه تربيت مدرس.

    13_ دوران،بهزاد .(1381).تاثير فضاي سايت بر هويت اجتماعي،مقاله دكتري جامعه شناسي،دانشگاه تربيت مدرس

    14_ رحيمي نژاد ، عباس ، بررسي تحولي هويت و رابطه آن با حرمت خود و حالت اضطراب دانشجويان كارشناسي ، رساله دكتري، تهران، دانشگاه تربيت مدرس تهران، 1379.

    15_ روزنهان، د و سليگمن، م. (1385). آسيب شناسي رواني ، ترجمه يحيي سيد محمدي ، جلد اول، چاپ ششم ، تهران: ساوالان.

    16_ سموعي،راحله. (1383). ترجمه و هنجاريابي آزمون هوش هيجاني بار-ان، دانشگاه اصفهان

    17_ فتحي آشتياني ، علي و محبوبه داستاني (1388). آزمون هاي روان شناختي: ارزش يابي شخصيت و سلامت روان، تهران: بعثت.

    18_ قاسم زاده، ل ، شهرآراي، م ، مرادي، ع.ر . (1386). بررسي نرخ شيوع اعتياد به اينترنت در دختران و مقايسه دختران معتاد و غير معتاد به اينترنت در متغيرهاي تنهايي، عزت نفس و مهارت هاي اجتماعي ، دو فصلنامه انجمن روانشناسي ايران،دوره دوم، ش 3، 32-40.

    19_ گانتر ، ب. (1383). اثر بازي هاي ويدويي و رايانه اي بر كودكان ، ترجمه سيد حسن پورعابديني ناييني، تهران: جوانه رشد.

    20_گلمن، دانيل. (1383). هوش هيجاني، ترجمه نسرين پارسا،تهران؛رشد

    21_گلمن، دانيل.(1379). هوش عاطفي، ترجمه حميد رضا بلوچ،تهران؛انتشارات جيحون

    22_گنجي، حمزه. (1370). روان سنجي،تهران؛دانشگاه پيام نور

    23_ گنجي، مهدي. (1384). هوش هيجاني، تهران؛ ساوالان

    24_ ماسن و همكاران.(1373). رشد و شخصيت كودك، ترجمه مهشيد ياسايي،تهران؛ اگاه

    25_ ماير،ريچارد. اي. (1376). روان شناسي تربيتي ترجمه محمد تقي فراهاني،تهران؛مركز اسناد انقلاب اسلامي

    26_ويزشفر،فاطمه (1384) . "بررسي ميزان اعتياد به اينترنت دراستفاده كنندگان از كافي نت هاي شهر لار" ،

    فصلنامةاصول بهداشت روان،يس 7،ش 25-26.

    27_ هومن، حيدرعلي. (1380). پژوهشي در روان شناسي ، ماهنامه علمي تخصصي روان شناسي

    مباني نظري و پيشينه تحقيق درباره اعتياد به اينترنت و فيس بوك

    نابع انگليسي

    1_Adriana Bianchi and Dr. James G. Philips.CyberPsychology& Behavior. February 2005, 8(1):39-51. Doi:10.1089/cpb.2005.8.39 .

    2_ ALEXA The Web Information Compony, 2010, Retrieved March 12, 2010 from http://www.alexa.com/.

    3_ Alexandra Ehrenberg, Suzanna Juckes, Katherine M. White,andshari P. Walsh. CyberPsychology& behavior.Dexember 2008, 11(6): 739-741. Doi:10.1089/cpb.2008.0030.

    4_ Amiel, T., & Sargent, S.L. (2004).Individual differences in internet usage motives.Computer in Human Behavior, 20,711-726.http://www.rpi.edu/~anderk4/research.html accessed 25 February 2003).

    5_ Anderson, K. (2001)," Internet use among college students: An exploratory study", Journal of American College Health. Available: 32_ Akini A, İskender M. (2011).Internet addiction and depression, anxiety and stress.International Online Journal of Educational Sciences. 3 (1), 138-148.

    7_ Bernner, V. (1997). Psychology of computer use: Parameters of internet use, abuse and addiction: The first 90 days of internet usage survey. Psychological Reports, 80, 879-882.

    8_ Barak, A. & King, S. (2000). Two faces of the internet: Introduction to the special issue on the internet and .......uality. www.apa.org/ Journals/ amp 5391017.html

    9_ Bai, Y. M., C. C. Lin, J. Y. Chen, and W. C. Liu (2001). ‘The Characteristic Differences Between Clients of Virtual and Real Psychiatric Clinics’, American Journal of Psychiatry, Vol. 158, No. 7.

    10_ BALTARETU, C., BALABAN, C., MOTIVITION IN Using Social Network Sites by Romanian Student. A Qualitative Approach, in Journal of Media Research, Vol,3 (1), 2010, pp. 67-64.

    11_Bullen and HarreNiki. (2000). The internet: its effect on fatety and behaviorimplication for adolescents. Journal of computer in human behavior.17. 178-195.

    12_ BODY, D., ELLISION, N., Sosial network sites: Definition history and scholarship, in Journal of Computer-Mediated Communication, Vol. 13(1), 2007, article11. http://jcmc.indiana.edu/voll3/issue1/boyd.ellison/jhtml.

    13_ CHANDRA D., R,, Do you have Facebook addiction Disorder?,201,retrieved august1, 2010, from www.newstraitimes.com.my.

    14_ COMSCORE Sosial Networking Reach and Engagement in Asia pacific Markets,2010, RetrievedMay 31, 2010, from http://www.comscore.com/press_events/peress_release/2014/4/Sosial_network_across_asia-pasific_market/%28language%29/eng-us.

    15_ Cooper, A. (ed.) (2002). ....... and the Internet: A Guidebook for Clinicians, New York:Brunner-Routledge.

    16_ Caplan, S.E. (2002). Problematic internet use and psychosocial well- being: development of a theory- based cognitive behavioral measurement instrument. Journal of Computer in Human Behavior, 18, 553- 575.

    17_ Carmona A. (2012). Internet addiction linked to changes in brain. Journal of Plos- One.mericannewsreport.com/internetaddiction- linked-to-changes-in-bra.

    18_ Davis, S. F., B. G. Smith, K. Rodrigue, andK. Pulvers. (1999)" An examination ofInternet usage on two college campuses",College Student Journal 33(2): 257-260.Dev. 38(6): 655–665.

    19_ Goldberg, Ivan. (1996). Quoted from StevenLevy," Breathing is also addictive",NewsWeek 128 (27) (6 January 1997): 52.Available: http://www.redplanetsw.com/personal/loiosh/iad.html.

    20_FOREGGER, S, Uses and gratificationsof the Facebook.com. Ph.D. dissertation, Michigan states University, United States Michigan, 2008, retrived December12, 2009, from dissertation & theses: Full Text.(publication No. AAT 3331906).

    21_ GRINDELAND, M., HARRISON, C., The power of social networking for women research study, 2009, Retrieved April 5, 2009 from www.shesconnectedmultimedia.com.

    22_ Greenfield, D., (1999), Virtual Addiction:Help for Net heads, Cyber freaks, and ThoseWho Love Them, Oakland, CA: NewHarbinger Publication.

    23_ Greenfild, D. N. (1999).Virtual addiction. Oakland: New Harbinger.

    30_ Griffiths, M. D. (1997). Internet addiction: does it really exist? In Gackenbach. J. (ed), psychology and the internet. Newyork

    24_ Grriffiths, M. D., &Doncaster, I. (1995).The effect of Type a personality on physiological arousal while playing computer games. Addictive Behaviors, 20, 543-548.

    25_ Hamburger, Y. A., &Artzi, B. E. (2000).The relationship between extraversion and neuroticism and different uses of the internet. Computers in Human Behavior,16, 441- 449.

    26_JALILIAN M., LATIFF, L,. SEYED HASSAN, S.T., HANACHI, P., OTHMAN, M., Development of a questionnaire  for accessing factors predicting blood donation among university student: Apilot study, in southeast Asian journal of tropical medicine and public health, Vol .41(3), 2010, pp. 660-666.

    27_ KATZ, E, The uses of mass communications: Current perspective on gratifications research, sage, Beverly Hills, 1959, pp .19-32.

    28_ Kim, K., Ryu, E., Chon, M. (2005). Internet addiction in Korean adolescents and its relation to depression and suicidal ideation: A questionnaire Survey.

    29_ KREJCIE , R. V., MORGAN ,D.W., Determining sample size for research activities, in Educational  and Psychological measurement, Vol. 30(2), 1970, pp. 607-610, from

    30_KRAUT, R ., PATTERSON , M., LUNDMARK, V., KIESLER, S., MUKOPADHYAY, T., SCHERLIS, W., Internet paradox: A social technology that reduces social involvement and psychological well-being in American Pcychologist, Vol. 53(9), 1998,pp. 1017-1032.

    31_Korkmaz O, Sahin C, &AhiEvran E U (2011).The relationship between interaction and audience anxiety levels and internet addiction of adults.Journal of Contemporary Educational Technology. 2(3), 200-212.

    32_ Ko C H, Yen J U, Chen C C, Chen S H, Wu K & Yen C F. (2006). Tridimensional personality of adolescents with internet addiction and substance use experience. The Canadian Journal of Psychiatry— Original Research.51, 14.

    40_Kandell, Jonathan. 1998," Internet addictionon campus: The vulnerability of college students", Cyber Psychology and Behavior1(1): 11-17.

    41_ Knox, Davaid, V. Daniels, L. Sturdivant, andM. E. Zusman. (2001), College student use ofthe Internet for mate selection, CollegeStudent Journal 35(1): 158-160.

    42_ Kuh, George, and Nick Vesper. (2001), Docomputers enhance or detract from student learning?, Research in Higher Education42(1): 87-102.

    43_ Lacovelli, A., &Valenti, S. (2008).Internet addiction's effect on like ability and rapport.Computer in Human Behavior. 25, 439–443.

    44_LIMYH snapshot of social networking in Malaysia, 2009, Retrieved nov20, 2010, from  http://www.greyeview.com/2009/07/28/snapshot-of-sosial-networking-in malaysia.

    45_ LAURIE, C., PAULA, B.E., checking out Facebook.com: the impact of a digital trend on academic libraries, in information technology and libraries , Vol. 26(1), 2007,pp.23-34.

    46_ J Korean Acad Nurs.2009 Dec;39(6):818-828.Korean. Published online 2009 December31.http://dx.doi.org/10.4040/jkan.2009.39.6.818

    47_ J Korean Acad Child Health Nurs.2010 Jan;16(1):56-65. Korean Published online 2010 Jan 31. http://dx.doi.org/10.4094/jkachn.2010.16.1.56

    48_ Jee Hyun Ha, Bumsu Chin, Doo-Heum Park, Seung-Ho Ryu, and Jaehak Yu. CyberPsychology& behavior.Dexember 2008, 11(6): 783-784.doi:10.1089/cpb.2008.0096.

    49_Jalalinejad R, Ghasempoor A, Ajdari Z &Sadeghigooghari N. (2012).The relationship between internet addiction and anxiety in the universities students.Interdisciplinary Journal of Contemporary Research in Business.4, 1.

    50_ Morahan-Martin, J. and P. Schumacher (2003).‘Loneliness and Social Uses of the Internet’,Computers in Human Behavior, Vol. 19, No. 6.

    51_Monke, Lowell. (1998), Computers inSchools: Moving education out of the childinto the machine. Internet and HigherEducation 1(2): 147-155.

    52_ Nie, N., &Erbring, L. (2000).Debating the societal effects of the internet: connecting with the world.Public Perspective, 11, 3, 42- 43.

    53_Orzak. M. H. (1999). Computer addiction: Is it real on virtual? NewYork John wiley and sons.

    54_ pPatriciaBelchior, Michael Marsiske.(2013). Video game training to improve selection visual attention in plder adults, Computers in Human Behavior, Volume 29, Issue 4, July 2013, page 1318-1324

    55_Puay-Hoe Chua, Younbo Jung, May O. Lwin, Yin-LengTheng .(2013). Let`s play together: Effects Of video-Game play on intergenerational perceptions among youth and elderly participants. Computers in Human Behavior .Volume29 .Issue 6, Novamber 2013, pages 2303-2311

    56_ Rheingold, Howard. (1992), A slice of life inmy virtual community, Available:http://interact.uoregon.edu/MediaLit/mlr/readings/articles/aslice.html (accessed 15 October2003)

    57_ Shapiro N. A., Lessig, M.C., Goldmith, T. D., Szabo, S. T., Lazorita,M., Gold, M. S., &Stein,D.J.(2003). Problematic Internet use: Proposed classification and diagnostic criteria. Depression and Anxietyy, 17, 207-216.

    58_ SEVERIN, W.J., TAKNARD, W.J., Communication theories origins, methods, and uses in the mass media (4th ed.), Longman, White Plains, NY, 2007.

    59_ Scherer, K. (1997).‘College Life Online: Healthy and Unhealthy Internet Use’, Journal ofCollege Student Development, Vol. 38, No. 6.

    60_Shotton, M (1991).Thecosts and benefits of computer Addiction Behaviour and inforsation technology. 219-230

    61_Talbott, Steve 1998, Why is the moon gettingfurther away?, Internet and Higher Education1(2): 139-146.

    62_ Whang, L. S. M., S. Lee, and G. Chang (2003).‘Internet Over-User’s Psychological Profiles: A Behavior Sampling Analysis on Internet Addiction’, CyberPsychology& Behavior,Vol. 6, No. 2.

    63_ Wölfling, K. (2011). ‘Internet Addiction-the New Digital Disorder’, European Psychiatry,Vol. 26.

    64_Young, K. S. (1997). Internet addiction: the emergence of a new clinical disorder. [online]. Available at paper presented at the 104 the Annual Meeting of American Psychological Association. Toronto, Canada.

    65_Young, K. S. (1999). Internet addiction: symptoms, evaluation and treatment. Available on: www.google.com.

    66_Young, K. S. (2007).Treatment outcomes with internet addicts. Cyber Psychology and Behavior, 10, 5, 671- 679.International Journal of Nursing Studies, (34), 2, 185-192.

    67_ Yang, C.-K.(2001). ‘Sociopsychiatric Characteristics of Adolescents who Use Computers toExcess’, ActaPsychiatricaScandinavica, Vol. 104, No. 3.

    68_Young, K. S. (1998). Caught in the Net: How to Recognize the Signs of Internet Addiction and a Winning Strategy for Recovery, New York: John Wiley & Sons.

    69_ Young, K. S., X. D. Yue, and L. Ying (2011). ‘Prevalence Estimates and Etiologic Models of Internet Addiction’, in Internet Addiction: A Handbook and Guide to Evaluation and Treatment, Kimberly S. Young and Cristiano Nabuco de Abreu (eds.), New Jersey: John Wiley & Sons.

    70_ Young. K. S. (1997) what makes on-line rsage stimulating? Potential   explanations for pathological internet use.symposia paper presented at the 104th annual meeting of the American psychological association , august 15, cgicago,IL.

    71_DIMAGGIO, P., HARGITTAI, E., NEUMAN, W.R., ROBINSON, J.P., Sosial implications of the internet , in Annual Review of Sociology, Vol. 27,2001, pp. 307-336

    72_ David, S. (2008).Addiction to internet is an illness. [Online]. Available: www.guadian. co.UK.

    73_ Young, K. S. (1998), internet addiction ”the emergnce of new clinical disorder paper presented at the 104 the anal meeting of the APA. toronto.

    74_ Young, K. S. (1999) Intetnet addiction: Symptoms, evaluation, and treatment. In L. Vande Creek & T. Jackson (Ecs.), Innovations in clinical practice: A source book (Vol. 17). Sarasota, FL: professional Resorce press. 1-13

    75_ Yang, S. C., & Tung, C. J. (2004).Comparison of internet addicts and non addicts in Taiwanese high school.Computer in Human Behavior, 23, 79- 96.

    76_zittrain, Jonthan. (2009). The Future of the Internet—And How to Stop It. Yale Univercity Press.

    قيمت فايل: 13,000 تومان

    پس از پرداخت، لينك دانلود فايل براي شما نشان داده مي شود.

    پرداخت و دانلود

مباني نظري و پيشينه تعامل والدين و فرزند

۲۸ بازديد

مباني نظري و پيشينه تعامل والدين و فرزند

 

 

  • مباني نظري و پيشينه تعامل والدين و فرزند
    مباني نظري و پيشينه تعامل والدين و فرزنددسته: روانشناسي و علوم تربيتي
    بازديد: 3 بار
    فرمت فايل: doc
    حجم فايل: 86 كيلوبايت
    تعداد صفحات فايل: 58

    مباني نظري و پيشينه تعامل والدين و فرزند

    قيمت فايل فقط 10,000 تومان

    خريد

    بصورت فايل ورد

    همراه با منابع

    تعامل والدين و فرزند

    مرور ادبيات مربوطه به روان شناسي و آسيب شناسي نشان مي دهد كه موضوع تعامل مادر– فرزند از عمده ترين زمينه هاي مطالعه است. در اين خصوص پژوهشگران به يافته هاي ارزشمندي دست يافته اند كه در اينجا به پاره اي از آن ها اشاره مي شود: از آنجا كه مادر نخستين مراقب كودك  است و مراحل اوليه رشد تاثير قطعي بر شخصيت انسان دارد و چون بسياري از مشكلات روان شناختي ريشه در اين تعامل دارند تعامل بين مادر و فرزند مورد توجه خاصي بوده است. وقتي ازتعامل سخن مي گويم منظور رابطه متقابلي است كه بين والدين و فرزندان وجود دارد و اينكه آنها بر يكديگر اثر مي گذارند. با مرور ادبيات رشد و تربيت كودك، معلوم مي شود كه ساليان مديد مردم و حتي صاحب نظران بر آن بودند كه كودك موجود منفعل است و تاثيري بر والدين و اطرافيان خود ندارد. ولي بعدها، يعني در عصر حاضر، معلوم شد كه نه تنها اين طور نيست بلكه از همان روزها و هفته هاي نخست كودك بسيار فعال، پويا و اثر گذار است.

    سلامت جسماني و رواني مادر در ايجاد فضايي مطلوب در خانواده به عنوان نخستين پايگاه آموزش و پرورش، ازبنيادي ترين عوامل شكل گيري شخصيت كودك است (نوايي نژاد، 1373). نتايج پژوهش هاي بلسكي[1] و پلاس[2] (2011، 2010، 2009) مبين آن است كه كيفيت مراقبت، حساس بودن و تعامل مثبت با مادر در دوران كودكي با مشكلات رفتاري در نوجواني مرتبط است.مادر و كودك مجموعه اي را تشكيل مي دهند كه هرگونه ارزيابي و تلاش در قلمرو درمانگري، بايد آن را در نظر بگيرد (دادستان، 1385). كودك وقتي مي بيند كه اين مادر است كه بيش از همه او را پرستاري و مواظبت مي كند به او صادقانه عشق مي ورزد ، ميان آنان يك رابطه محبت آميز و استوار برقرار مي شود اما اگر مادر خونسرد ، بي قيد يا بي محبت باشد ممكن است كودك را به واكنش هاي شديد وا دارد و او را موجودي خودخواه، نادان، سنگدل و غير قابل اعتماد به شمار آورد (پارسا، 1375).

    ارتباط ميان مادر و فرزند، نه تنها از زمان تولد بلكه حتي پيش از آن نيز اثر بسيار مهمي در رشد رواني كودك دارد. اشتياق مادر به داشتن يا نداشتن كودك دليلي بر اين مدعاست و داراي اثر تعيين كننده در رابطه مادر و كودك است. شخصيت مادر و نگرش او نسبت به كودك نيز از اهميت زيادي برخوردار است. ارزش هاي مثبت خانواده بيشتر به روابط نزديك كودك با پدر وابسته است تا به مادر، مصاحبت گرم و صميمانه پدر و پسر سبب مي شود كه پسر اعتماد به نفس و صراحت بيشتري پيدا كند و در او نسبت به ديگران احساس احترام و محبت پديد آيد. اين در واقع پدر پسر را در مقابله با رويدادها مرد زندگي بار مي آورد. گرچه معمولاً به اندازه مادر در دختر خود نفوذ ندارد، ولي پدر مهربان و دلسوز به اعتماد به نفس و سازگاري دختر در ميان همتايانش كمك كننده موثر است (پارسا، 1375).

     رابطه بين كودك و مادر بسيار حساس و تغييرات آن بسيار چشمگير است. ولي رابطه بين كودك و پدر كمتر دچار تغييرات مي گردد و با ثبات تر است. براي برقرار شدن رابطه صحيح ميان مادر و كودك، نه فقط مهارت و آشنا بودن مادر به وظايف مادري مهم است بلكه آشنايي مادر با خصوصيات رواني و رفتاري كودكي كه در حال رشد است نيز اهميت دارد (فيض، 1389).

    تحقيقات انجام شده توسط پژوهشگران اين فرضيه را مطرح مي كنند كه وقتي مادران در مقابل تلاش فرزندانشان براي برقراري ارتباط، پاسخگو باشند و عمل اكتشاف محيط را تسهيل نمايند، كودكانشان در دوره ي نوپايي مستقل تر بوده و توانايي بيشتري براي حل مسئله خواهند داشت (فيض، 1389).


    [1]- Bealsky

    [2]- Pluess

    قيمت فايل فقط 10,000 تومان

    خريد

    برچسب ها : مباني نظري و پيشينه تعامل والدين و فرزند

مباني نظري و پيشينه صنعت بيمه

۲۰ بازديد

مباني نظري و پيشينه صنعت بيمه

 

 

  • مباني نظري و پيشينه صنعت بيمه
    مباني نظري و پيشينه صنعت بيمهدسته: اقتصاد
    بازديد: 4 بار
    فرمت فايل: doc
    حجم فايل: 150 كيلوبايت
    تعداد صفحات فايل: 30

    مباني نظري و پيشينه صنعت بيمه

    قيمت فايل فقط 10,000 تومان

    خريد

    بصورت فايل ورد

    همراه با منابع

    تاريخچة پيدايش بيمه

    دريانوردان چيني در سه هزار سال قبل از ميلاد مسيح، مال التجاره خود را به جاي حمل با يك كشتي يا قايق با چندين كشتي و قايق حمل مي كردند، كه هرگاه يكي يا چند وسيله دچار مخاطرات دريا شد و يا دزدان دريايي به غارت بردند، كشتي ها و يا قايق هاي ديگر سالم به مقصد برسند و خسارت وارده به حداقل ممكن كاهش يابد كه اين كار آنان همان اصل پراكندگي ريسك بود.

    در دو هزار سال قبل از ميلاد دريانـوردان هنـدي از بازرگانان نوعي وام دريافت مي كردند و هرگاه دريـانورد بدهكار بـا موفقيت سـفر خود را به پايان مي برد، موظـف بود اصل و بـهرة وام دريافتـي را ظرف مدت معين به بازرگان طلبكار بپردازد. در طي اين مدت كالاي دريانورد در گروي بازرگان بود و اگر بازرگان به موقع موفق به دريافت طلب خود نمي شد، بازرگان مي توانست كالاي دريانورد را حراج كند. ولي اگر كشتي دريانورد با حوادث دريا مواجه مي شد يا دزدان دريايي حمله ور مي شدند و كالا به غارت مي رفت، بازرگان وام دهنده حقي در مورد اصل و بهرة وام پرداختي نداشت. بنابراين بازرگان وام دهنده، خطر را تقبل مي كرد ؛ يعني بازگشت اصل و بهره در گرو سالم به مقصد رسيدن كالا بود. بهرة اين نوع وام ها بيشتر از وام عادي بود و اين مابه التفاوت بين ميزان بهرة وام عادي و وام دريايي را مي توان حق بيمة خطري محسوب كرد كه بازرگان وام دهنده به عهده گرفته بود. اين نوع وام ها را در تاريخ بيمه، وام‎هاي دريايي ناميدند كه بين دريانوردان فنيقي نيز رواج يافت و در سده هاي پنجم و ششم قبل از ميلاد مسيح در مديترانة شرقي كه مركز تجارت اروپاي آن زمان بود نيز رواج پيدا كرده بود و سرمايه داران اروپايي به صاحبان كشتي ها و مال التجاره وام دريايي با همان منوال مي دادند و در قرارداد حمل و نقل كراية كشتي محسوب مي شد.

    نوع دوستي، كمك و نوع پرستي از اركان اصلي پيدايش بيمه بوده است. صندوق هاي تعاوني نظير كمك به بازماندگان سربازان و رزم آوراني كه در جنگ با دشمنان كشته مي شدند، و بازماندگان، توان مالي هزينه هاي كفن و دفن آن ها را نداشتند در زمان هاي قديم رايج بود. امر تعاون بسيار قديمي است زيرا همة پيشوايان اديان و مذاهب نيز مكرراً به آن اشاره كرده اند. تا سدة چهاردهم ميلادي بيمه به صورت تعاون و كمك متقابل وجود داشت. در اين سده بين تجار وام دهنده دريايي و كليسا درگيري هايي به وجود آمد. چون مقامات كليسا با وام هاي دريايي مخالفت مي نمودند و دليل آن اين بود كه طبق موازين مذهبي بهره را حرام مي دانستند و تجار تغييرات زيادي در اين گونه وام ها به وجود آوردند. مثلاً بهرة آن را تبديل به جايزه كردند كه ميزان آن برابر نرخ بهره بود و شكل آن طوري بود كه كليسا ديگر نمي توانست با آن مخالفت كند. پس از آن برخي از بازرگانان حرفة خود را صرفاً بيمه قرار دادند و از اواخر نيمة دوم سدة چهاردهم، قرارداد بيمه به تدريج از قرارداد كراية كشتي تفكيك شد و به صورت سند ديگري كه پليس ناميده مي شد، تنظيم مي گرديد و به سرعت رو به تكامل رفت. در حقيقت نخستين نوع بيمه كه قبل از سدة نوزدهم مورد عمل قرار گرفته، بيمة باربري دريايي است. بقية رشته ها كم و بيش بعد از انقلاب صنعتي شروع شده است. دومين رشتة بيمه، بيمة آتش سوزي است كه بعد از آتش سوزي مهيب لندن به فكر انديشه گران رسيد.

    در سدة هفدهم مهمترين اجتماع بيمه گران در قهوه خانة شخصي به نام " ادوارد لويد" در لندن تشكيل شد. تا سال 1760 ميلادي، قهوه خانة لويد، مهمترين مركز براي بيمه كردن خطرهاي دريايي بود. عمليات بيمه گران لويدز حدود 150 سال در گوشة غربي طبقة دوم عمارت بورس لندن ادامه داشت و پس از حدود يك قرن و نيم فعاليت به عمارت اختصاصي لويدز منتقل شد. امروزه مؤسسة لويدز لندن يكي از بزرگترين و با سابقه ترين شركت هاي بيمة جهان مي باشد. 

    قيمت فايل فقط 10,000 تومان

    خريد

    برچسب ها : مباني نظري و پيشينه صنعت بيمه

مباني نظري و پيشينه استرس تحصيلي دانش آموزان

۱۶ بازديد

مباني نظري و پيشينه استرس تحصيلي دانش آموزان

 

 

  • مباني نظري و پيشينه استرس تحصيلي دانش آموزان
    مباني نظري و پيشينه استرس تحصيلي دانش آموزاندسته: روانشناسي و علوم تربيتي
    بازديد: 4 بار
    فرمت فايل: doc
    حجم فايل: 96 كيلوبايت
    تعداد صفحات فايل: 55

    مباني نظري و پيشينه استرس تحصيلي دانش آموزان

    قيمت فايل فقط 10,000 تومان

    خريد

    بصورت فايل ورد

    همراه با منابع

    استرس تحصيلي دانش آموزان

    اصطلاح "استرس" از زبان انگليسي گرفته شده و معادل دقيق آن در فارسي كلمه" فشار" است. سليه (1950) استرس را پاسخ‌هاي غير‌اختصاصي كه تحت تاثير محرك‌هاي گوناگون در ارگانيسم ايجاد مي‌شوند، تعريف كرده است. لازاروس و فلكمن (1984) نيز تعريفي را در زمينه استرس ارائه داده‌اند: استرس رابطه اختصاصي بين شخص و محيطي است كه در آن تنش ارزيابي شده، از حد امكانات فرد فراتر رفته و سلامت او را در معرض خطر قرار مي‌دهد. در اين تعريف بر اين نكته تاكيد مي‌شود كه استرس به رابطه تنش‌زا بين شخص و محيط اشاره دارد و وقتي فرد از مقابله با اين وضعيت ناتوان است، به مشكلات رواني و جسماني مبتلا مي‌شود (4 و 35). بطور كلي هر عاملي كه باعث شود وحدت رواني – زيستي انسان تهديد شود، هيجان يا استرس ناميده مي‌شود. اين تهديد ممكن است بطور مستقيم متوجه خصوصيات فيزيكي يا شيميايي شخص باشد و يا اين كه بطور غير مستقيم با تصورات و دلايل و معاني و سمبل‌هاي شخص ارتباط داشته باشد (35). واكنش‌هاي افراد در برابر استرس را مي‌توان به دو دسته تقسيم كرد:

    واكنش‌هاي شناختي : نظير خشم، اضطراب، پرخاشگري ، بي احساسي، افسردگي و اختلال شناختي

    واكنش‌هاي فيزيولوژيكي : نظير افزايش ميزان سوخت و ساز، افزايش ضربان قلب، گشادشدن مردمك‌ها، افزايش فشارخون، افزايش ميزان قند خون و تنش عضلاني، ترشح اندورفين و افزايش رها شدن قند از كبد (36).

    هانس سليه و همكارانش براي تشريح نحوه واكنش جانداران در برابر استرس، تئوري گسترده‌اي ارائه نموده‌اند. در اين تئوري نحوه از هم پاشيدن تعادل حياتي در مواجهه با استرس‌هاي شديد، تحت عنوان سندرم تطابق عمومي ارائه گرديد. اين سندرم با سه مرحله مشخص مي شود: مرحله اول، احساس خطر، مرحله دوم، مقاومت و مرحله سوم فرسودگي است (4). در مرحله اول ، بدن كه هنوز با استرس تطابق و سازگاري حاصل نكرده و هماهنگ نشده به خاطر مقابله با عوامل استرس‌زا يكباره كليه فعاليتهاي جسماني و روانيش مختل مي‌شود. در واقع در اين مرحله كليه نيروهاي جسماني فرد براي مقابله با خطر تجهيز مي‌شود. اين مرحله مستلزم تغييرات فيزيولوژيكي است كه شخص را براي سازگاري در مقابل عوامل استرس زا آماده مي‌كند (35). اگر عامل استرس‌زا از بين نرود سندرم تطابق عمومي بطرف مرحله دوم پيشرفت مي‌كند. در اين مرحله بدن هماهنگي و مقاومت و قدرت مقابله با خطر را بدست مي‌آورد و بدن متابوليسم خود را جهت مقابله با وجود استرس به مدت نامعلومي سازگار مي‌سازد. اگر استرس ادامه يابد بدن سرانجام وارد مرحله بعدي مي‌‌گردد. مرحله سوم (فرسودگي) طي اين مرحله ارگاني كه در برابر استرس مقابله كرده به تدريج به مرحله آرامش يا تكرار مراحل مي‌رود و يا اگر شكست بخورد به مرحله آخر كه مرگ است مي‌رسد (37).

    قيمت فايل فقط 10,000 تومان

    خريد

    برچسب ها : مباني نظري و پيشينه استرس تحصيلي دانش آموزان

مباني نظري و پيشينه انعطاف پذيري و چابك سازي سازماني

۱۷ بازديد

مباني نظري و پيشينه انعطاف پذيري و چابك سازي سازماني

 

 

  • مباني نظري و پيشينه انعطاف پذيري و چابك سازي سازماني
    مباني نظري و پيشينه انعطاف پذيري و چابك سازي سازمانيدسته: مديريت
    بازديد: 3 بار
    فرمت فايل: doc
    حجم فايل: 128 كيلوبايت
    تعداد صفحات فايل: 40

    مباني نظري و پيشينه انعطاف پذيري و چابك سازي سازماني

    قيمت فايل فقط 10,000 تومان

    خريد

    بصورت فايل ورد

    همراه با منابع

    انعطاف پذيري و چابك سازي سازماني

    مقدمه:

    امروزه دستيابي به موفقيت و بقاء سازمان‏ها مشكل‏ به نظر مي رسد و اين  واقعيت ناشي از ظهور عصر جديدي است كه تغيير يكي از خصوصيات اصلي آن است. سازمان ها براي مديريت موفق تغيير، تلفيق ساختارها و راهبردهاي جديد و دستيابي به فرصت‏هاي جديد، به سرعت و انعطاف پذيري نياز دارند. تحولات سريع و پويايي بازارهاي رقابتي، دستيابي به انعطاف پذيري را براي سازمان ها بيش از گذشته ضروري كرده است. انعطاف پذيري پديده اي خودجوش و غيرارادي نيست، بلكه سازمان ها بايد عوامل اثرگذار بر انعطاف پذيري را شناسايي و آن ها را ايجاد كنند، داشتن انعطاف پذيري كمك مي‏كند تا چالش هاي كوتاه مدت به موفقيت هاي بلند مدت تبديل شوند. سرعت بسيار زياد تحول محيط و بازارهاي رقابتي، فشار مضاعفي را به سازمان ها براي انطباق بسيار سريع به وجود آورده است و تغيرات در سطوح بالا را منجر شده است. چالش سازمان ها براي ايجاد ساختارهاي منعطف و ايجاد قابليت انعطاف پذيري در دنياي متغير فعلي، بيش از گذشته است (حاجي پور و مرادي، 1389). بنابراين انعطاف پذيري براي متناسب شدن با محيط پرتلاطم كسب و كار در جهت حفظ مزيت رقابتي، يكي از چالش هاي اساسي فراروي مديران امروز است (Hatum & Pettigrew, 2006, p.115).

    از اين رو در اين بخش برآنيم كه ابتدا به تعاريف و مفاهيم انعطاف پذيري پرداخته و سپس با ارائه سير تكوين مفهوم انعطاف پذيري و انواع آن و ... گامي در جهت آشنايي با اين مفهوم مهم برداشته شود.

    2-3-2- تعاريف و مفاهيم انعطاف پذيري (چابكي):

    امروزه با توجه به جديد بودن بحث انعطاف پذيري تعريف هاي متنوعي از آن وجود دارد. محققان بسياري در اين زمينه فعاليت و هر كدام تعاريف متعددي را ارائه كرده اند كه در زير تعدادي از آن ها آورده مي شود:

    يكي از دلايل مشكل بودن تعريف انعطاف پذيري اين است كه تعاريف اغلب به خاطر شرايط و يا مسائل ويژه مديريتي، تغييرپذير هستند (Upton, 1997, p.72). انعطاف پذيري رويكرد اساسي به مديريت عدم اطمينان محيطي است. انعطاف پذيري سازماني به عنوان قابليت پوياي سازمان به واكنش فعال به محيط رقابتي در حال تغيير تصور شده است كه ممكن است مزيت پايدار براي سازمان به وجود آورد ( Fraser & Holby, 2010) (Ketar & Sett, 2010). به طور كلي، انعطاف پذيري را به عنوان شاخص ارتباط دهنده بين سيستم و محيط خارجي اش براي جذب عدم قطعيت، درجه پويايي سيستم و همچين به عنوان توانايي تغيير و سازگاري مي توان در نظر گرفت (Toni & Tonchia, 2005, p.526). همچنين انعطاف پذيري را سودآوري از محيط نيز تعريف مي كنند (گلدمن[1]، 1995) و به عبارتي، انعطاف پذيري بهره گيري از تغييرات به عنوان فرصت‏هاي ذاتي نهفته در محيط‏ هاي آشفته است (ون اسن و همكاران[2]، 2001). انعطاف پذيري به عنوان توانايي سازمان ها براي سازگاري با تغييرات غيرقابل پيش بيني محيطي تعريف شده است و نيازمند توانايي و قابليت لازم براي واكنش سريع نسبت به محيط مي باشد كه تاثير بسيار زيادي بر عملكرد سازمان ها دارد (اعرابي و دانش پرور، 1385). چابكي در اصطلاح عملياتي، تركيبي است از چند شركت، كه هر كدام داراي مهارت ها و شايستگي هاي خاص خود بوده و  با هم همكاري مشترك عملياتي دارند. اين امر سازمان هاي همكار (داراي حرفه مشترك) را قادر به انطباق و  پاسخگويي به تغييرات مطابق نيازهاي محيطي مي نمايد (مك كينزي و ايتكن[3]، 2012).  همچنين چابكي عبارت است از سيستمي كه داراي توانمندي ها و شايستگي هايي است كه باعث بقا و پيشرفت سازمان در يك محيط رقابتي كه ويژگي اساسي اين محيط، عدم اطمينان است مي شود (دريس و همكاران[4]، 2012). از اين رو مسكل، انعطاف پذيري را توانايي بقاء و پيشرفت در محيطي با تغييرات مداوم و غير قابل پيش بيني مي داند (مسكل[5]، 2001) و يا به عنوان توانايي و قابليت انجام عمليات سودآور در محيط رقابتي غيرقابل پيش بيني و متغير تعريف شده است (پيتر[6]، 2007). همچنين انعطاف پذيري، انطباق با تغييرات نيز تعريف شده است (اسكات، 2007).


    [1]- Goldman

    [2]- Van Assen et al

    [3]- Mckenzie & Aitken

    [4]- Dries et al

    [5]- Maskell

    [6]- Peter 

    قيمت فايل فقط 10,000 تومان

    خريد

    برچسب ها : مباني نظري و پيشينه انعطاف پذيري و چابك سازي سازماني

مباني نظري و پيشينه بيماري قلبي

۱۲ بازديد

مباني نظري و پيشينه بيماري قلبي

 

 

  • مباني نظري و پيشينه بيماري قلبي
    مباني نظري و پيشينه بيماري قلبيدسته: پزشكي
    بازديد: 9 بار
    فرمت فايل: doc
    حجم فايل: 94 كيلوبايت
    تعداد صفحات فايل: 37

    مباني نظري و پيشينه بيماري قلبي

    قيمت فايل فقط 10,000 تومان

    خريد

    بصورت فايل ورد

    همراه با منابع

    مباني نظري تحقيق

    بيماري قلبي

    بيماري قلبي منجر به مشكلات تندرستي در افراد مي شود. در طول يكسال 42  درصد از زنان و 24 درصد از مردان براثر حمله قلبي ناشي از آن از بين مي روند. نارسايي قلبي يكي از شايع ترين اختلالات قلبي و عروقي است و به عنوان يك اختلال مزمن، پيش رونده و ناتوان كننده مطرح مي باشد. شيوع و بروز آن با افزايش سن بالا مي رود به طوري كه در آمريكا تقريباً يك درصد افراد بيشتر از 50 سال و حدود ده درصد سالمندان بالاي 80 سال مبتلا به نارسايي قلبي هستند. از طرفي پيشرفت در اقدامات درماني و جراحي سبب شده بيماراني كه از مرگ در اثر انفاركتوس قلبي جان سالم به در مي برند، متعاقباً به نارسايي قلبي مبتلا شوند(جارسما، هالفنس، تن و ديگران[1]، 2000). روند فزاينده نارسايي قلب ناشي از عوارض بيماري هاي عفوني، التهابي، عروقي و دريچه اي قلب نيز يك مشكل عمده بهداشتي و يك بيماري اپيدميك در ايالت متحده آمريكا محسوب مي شود به طوري كه در آمريكا5 ميليون نفر مبتلا به نارسايي قلبي بوده و سالانه حدود 500000 مورد جديد به اين رقم افزوده مي شود و انتظار مي رود در 30 سال آينده آمار موجود دو برابر شود( زمبروسكي، موزر، بات و ديگران[2]، 2005).

    در ايران نيز طبق آماري كه مركز مديريت بيماري ها در سال 1380 منتشر كرده است، تعداد مبتلايان به نارسايي قلبي در 18 استان كشور 3337 در 100000 نفرجمعيت گزارش شده است.  طي يك بررسي در شهريور ماه سال 1377 در ايران، 25درصد از بيماران بستري در بخش هاي قلب دچار نارسايي قلب بوده اند(رهنورد، ذوالفقاري، كاظم نژاد و ديگران، 1384).

    ناتواني قلب در خون رساني علايم متعددي نظير تنگي نفس، سرگيجه، آنژين صدري، ادم و آسيت را سبب مي شود. اين علايم منجر به عدم تحمل نسبت به فعاليت شده و تغييراتي را در سبك زندگي بيمار ايجاد مي كند كه بر رضايت و كيفيت زندگي وي تأثير مي گذارد. محدوديت هاي ايجاد شده همچنين وظايف شغلي، خانوادگي و زندگي اجتماعي بيمار را با مشكل مواجه كرده و سبب انزواي اجتماعي و افسردگي وي مي گردد (دندردال، تامپسون، ميلس و ديگران[3]، 2005). مارتنسون، دراكوپ، كاناري و ديگران[4] (2003) نيز بيان مي كنند كه منبع اوليه افسردگي و كيفيت زندگي نامطلوب در اين بيماران به سبب وجود علايم متعدد فيزيكي ناشي از بيماري مي باشد. همچنين دندردال و ديگران بيان مي كنند شدت و تعدد علايم بيماري براي اين بيماران ماهيتي تهديدكننده داشته و احساس قريب الوقوع بودن مرگ سبب بروز اختلالات خلقي مي گردد. اضطراب، ترس، نگراني و اختلالات خلقي نهايتا سبب عدم بهره مندي از خواب مناسب مي شود (دندردال و ديگران، 2005). علايم فيزيكي ناشي از بيماري و عدم تحمل فعاليت، موجب انزواي اجتماعي و همچنين اختلال در روابط جنسي بيماران شده و در نتيجه نقش هاي بيمار در زندگي خانوادگي و اجتماعي را تغيير و نهايتاً رضايتمندي آن ها را از زندگي كاهش مي دهد. علاوه بر اين نياز به مصرف بعضي از داروها نظير ديورتيك ها[5]، در روابط اجتماعي بيمار اختلال ايجاد كرده و به نوعي كيفيت زندگي آن ها را در بعد اجتماعي متأثر مي سازد(زامبروسكي و كنتيكي[6]، 2003).


    [1] - Jaarsma, T., Halfens, R., Tan, F., Abu-Saad, H., Dracup, K. & Diederiks, J

    [2] - Zambroski, Moser, Bhat, Ziegler

    [3] - Dunderdale, Thompson, Miles, Beer, Furze

    [4] - Martensson, Dracup, Canary, Fridlund

    [5] - Diuretics

    [6] - Zambroski, C. H., & Kenticky

    قيمت فايل فقط 10,000 تومان

    خريد

    برچسب ها : مباني نظري و پيشينه بيماري قلبي